این سوال را از همهی علاقمندان به فرهنگ ایرانی در کشورهای ازبکستان و افغانستان و تاجیکستان و ارمنستان و هند و ایران و … میپرسم: ۱- «ما» چگونه «من» شدیم؟ ۲- «من» چگونه او شد؟
ماه: تیر ۱۳۸۸
بنده قبلا هم در بخش «برگهها» و در مطلب «چند نکته در مورد این سایت» که در سمت راست این سایت مشاهده میکنید، توضیح دادهام که جواب سوال دوستان را در بخش COMMENT ها نمیدهم. بنابراین جواب ندادنم را به حساب بیتفاوتی و یا بیعلاقگی نگذارید. دوستانی که سوال دارند و بنده باید به آن جواب بدهم، لطفا ایمیل بزنند. در …
برای خرداد ۸۸ و بوی ابرهایی که بلند است
اگر اشکالی نداشته باشد، این مرتبه میخواهم یک کتاب از خودم که دیروز بعد از چاپ به دستم رسید را در اینجا معرفی کنم. این کتاب را حدود چهار سال پیش نوشتم و دیگر به چاپ و انتشار آن فکر نمیکردم، تا اینکه اتفاقی افتاد و نهایتا برای چاپ کردنش اقدام کردم. موضوع کتاب در …
متن زیر که از یک لغتنامه برداشت شده، نوشتاری است در رابطه با واژه «ایل» که در انتهای جبرائیل و عزرائیل و اسماعیل و … آمده است. این متن توسط خانم ناهید سعادتیان و به خواهش بنده ترجمه شده است و احساس میکنم در تحقیقات آینده مفید خواهد بود.
به نظر میرسد برخی از نقوشی که در ورودیهای کاخهای تخت جمشید و همچنین مقابر شاهان هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم دیده میشوند دارای معانی خاصی هستند و به نوعی با نمونههای نقوش مصری همانندی دارند. برای تحقیق در مورد این گفته آنها را مورد بررسی قرار میدهیم. خلاصهای از اسطوره ازیریس: «ازیریس» …
رابطهی میان «سر» و «شاخ» از آنجا که شاخ بر روی سر قرار دارد نیازی به توضیح ندارد. اما پاسخی که در اینجا به دنبال آن هستیم از این پرسش است که آیا رابطهای میان «سرور» به معنای «بزرگ»، و «شاخ» وجود دارد یا خیر. لازم به ذکر است این سوال در ادامهی تحقیق «کنگرههای …
باز هم یک روز در خانه ماندم و خودم را به دست ذهنم سپردم و او برد مرا تا آنجا که سوالهای زیر برایم پیش آمد. ۱- چه رابطهای هست میان واژه «سرور» و «شاخ»… در این رابطه مستنداتی دارم که به زودی ارائه میدهم. ۲- آیا میتوان هیچ رابطهای میان YAM (همان جمشید خودمان) با YHWH …
شاید گفتنش زود باشد و یا شاید من در حد و اندازهی این پیشبینی نباشم. با این حال وسوسه میشوم تا بگویم که “دنیا آبستن یک اتفاق است.” به حوادث اخیر ایران و چین و هندوراس که نگاه میکنم، یک سری شباهتها را میبینم. این شباهتها عبارتند از راهپیمایی مسالمت آمیز مردمی، سرکوبی حکومتی، آرزوهای به …
من اداهایش را تفسیر میکنم، او به گریهام وا میدارد. بر من سلطه دارد، بیآنکه جبران توانم کرد.
هر نقطهای تمایل دارد به خط و هر خطی تمایل دارد به دایره تبدیل شود… در صورتیکه غمگین نباشد.
نگارنده چند سالی است که از قبرستانهای قدیمی ایران بازدید میکنم و در این مدت سعی کردهام چگونگی ساخت مقبرهها و نمادهای حک شده بر روی آنها را از جنبه مردمشناسی بررسی کنم. اما آنچه در این نوشتار میآید مربوط میشود به بخشی از این قبرستانها که مزارهایی به شکل سنگافراشته دارند.
“پهلوان در صورت لزوم مکان امنی را که به آن انس گرفته رها میکند. پرواز میکند، میرود.” جملهی بالا را به مناسبت این روزها که یادآور پهلوانی آرش است، نوشتم. و یادم آمد که سال قبل عکس زیر را در مسیر آرامگاه خالد نبی گرفتهام که با حال و هوای جملهی بالا جور در میآید.