روزنوشت

خلوتی با یک معشوق

هر کسی فرشته‌‌های مهربان خودش را دارد. قطعا مادر، یکی از همین فرشته‌های مهربان است. اما یکی دیگر از فرشته‌های مهربان زندگی من، کسی است که امروز فیلم “دکتر ژیواگو” را برایم آورد تا کمی در این دیوانگی و سردرگمی بی‌انتها، دوباره اسطوره‌ی تعالی زندگی‌ام را مرور کنم. از او متشکرم. سخن دیگر این‌که، از این طریق …

همه‌ی این‌ها را چه کسی می‌فهمد؟

جرعه‌ی امید ننوشیده، در انتظار، خوابم ربود. بعد از آن قهوه‌ی بیداری نوشیدم. اما جز روزمرگی مورچگان ندیدم. دورترک، کمی دورترک، بلبل تنهایی بر روی فنس نشسته بود. نگاهم که به او افتاد، آرام زمزمه‌ای کرد و رفت. سنگین شدم. قلبم درد گرفت. دلم دیدار می‌خواست. اما گریه‌ام را دیگری دید.

من خواب تو را دیدم، گنجشک

  ۱- شبی که پدربزرگم می‌مرد، ترسیدم به او دست بزنم. مبادا که بخشی از مرگ او دامن مرا بگیرد. در اتاق تاریکی خوابانده بودندش. معلوم بود که می‌میرد. وقتی مرد برای خاکسپاری هم نرفتم. او آخرینِ پدربزرگ و مادربزرگ‌هایم بود که مرد. ۲- امروز تمام روز را در خانه بودم. کتاب خواندم و با …

زخم سیزدهم

عجیب است… من می‌نویسم. چه در روزنامه، چه در مجله، چه در سایت خبرگزاری، چه در سایت خودم و چه در دفتر خاطراتم. من حرف می‌زنم. چه در جلسات متعددی که دارم، چه در سخنرانی‌ها، چه در کلاس‌هایی که تدریس می‌کنم و چه با دوستانم. با این همه، چرا پس این همه نگفته دارم. چرا …

روز کتاب

امروز به نمایشگاه کتاب رفتم و از غرفه‌های ناشران عمومی دیدار کردم و نهایتا یازده جلد کتاب خریدم. وقتی که کوله پشتی به دوش در میان غرفه‌ها پرسه می‌زدم، احساس دلتنگی عجیبی می‌کردم که ربطی به نمایشگاه و کتاب نداشت. یک چیز را باید اعتراف کنم، من هرگز نمایشگاه کتاب را به اندازه کتاب‌فروشی دوست نداشته‌ام. موقع …

تصویر

در سفرهای اخیر عکس‌هایی گرفته‌ام که شاید برایتان جالب باشد. برای دیدن عکس‌ها به آدرس‌های زیر مراجعه فرمایید: اما قبل از آن باید بابت دو مورد عذر خواهی کنم. ۱- هنوز برای عکس‌ها زیرنویس نگذاشته‌ام. ۲- برخی از عکس‌ها تکراری هستند. http://picasaweb.google.co.uk/nooraghayee/FARS http://picasaweb.google.co.uk/nooraghayee/KORDESTAN http://nooraghayee.com/gallery/?level=album&id=52 http://nooraghayee.com/gallery/?level=album&id=50 http://nooraghayee.com/gallery/?level=album&id=51 http://nooraghayee.com/gallery/?level=album&id=53   بعد از دیدن عکس‌ها احتمال می‌دهم که متوجه چند …

اردیبهشت، تو شاید جای عشق را بگیری

برای من (و شاید برای خیلی‌های دیگر)، هیچ ماهی از سال پرمعناتر و زیباتر از اردیبهشت و مهر نیست. همیشه عقیده داشتم و دارم که در اردیبهشت و مهر نباید کار کرد. باید سفر کرد. و اما من امسال اردیبهشت، همچون سال‌های پیش، سفر کردم. اردیبهشت برای من جای عشق را گرفته است. با چند عکس …

برگشتم، اما خسته

امروز (شنبه) برگشتم. در این مدت دو هفته، همه چیز طبق برنامه پیش رفت و سفرها انجام شد. همان‌طور که قبلا هم گفتم در سفر اول راهنمای یک زوج بلژیکی بودم، ولی در سفر دوم دو هدف داشتیم: طراحی مسیرهای گردشگری در استان فارس و دیدار از اورامانات در اردیبهشت ماه در ۸ روز سفر دوم، …

تا وقتی دیگر

امروز ساعت ۲ صبح به خانه رسیدم و دوباره ۴ عصر به سفر یک هفته‌ای می‌روم. وقتی که از این سفر هم برگردم، مطالبی هست که در این‌جا خواهم نوشت. اما یک مورد دیگر این است که احتمالا با توجه به تماس‌ها و کامنت‌های مربوط به “فراخوان برای سفر به دور دنیا”، در مورد نحوه‌ی سفر تجدید …