اوایل «انقلاب» بود. «۱۲ فروردین». قرار بود «حقیقت» روشن شود. حالا ۳۰ سال گذشته… آدرس: اوایل «انقلاب»، «۱۲ فروردین»
به عکس زیر نگاه کنید: ۱- تفسیر هر آنچه در تصویر بالا میبینید با خودتان. فقط بدانید که این عکس را با موبایل از ویترین یک مغازهی جواهرفروشی (عتیقهفروشی) گرفتهام. ۲- نمیدانم به عکس بالا مربوط است یا نه، اما در نزدیکی این مغازه، موزهای هست. رفته بودم آنجا تا با مدیر مربوطه در رابطه با نوشتن …
آمده بودم چیز دیگری بگویم که با نوشتهی یکی از دوستانم در بخش نظرات نوشتهی قبلی (دیلمان در دو روز) روبرو شدم. یکٌه خوردم. حالم بد بود، بدتر شد. آنقدر که نمیدانم چه میخواهم بنویسم…او برایم نوشته: “روزهای زیادی است که به خاطر نوشتن مقالهای در باب {ارتباط قدسیت دین و فرایند قدسی نمودن اعتقادات …
جلسهی این هفتهی “انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران” (جلسهی فرآوران) این هفته ۳/۹/۸۸ استثنائا در محل همیشگی برگزار نمیشود. برای جلسهی روز سهشنبه لطفا به آدرس “مؤسسه عصر اندیشه، واقع در میدان فاطمی، خیابان یکم، کوچه سوسن، پلاک۸، طبقه دوم” مراجعه فرمایید.
در قرن بیست و یکم هنوز هم معابد ساخته میشوند و مردم دسته دسته برای نیایش به آنها روی میآورند. ۱: در یک سالن تاریک گروه کثیری از نیایشگران در ردیفهای منظم نشستهاند و تمام توجهشان به قبلهی پرنور روبروست و در تمام مدت نیایش به هیچ طرف دیگر روی نمیکنند و سخنی بر لب …
این نوشتهی مهدی فتوحی را از دست ندهید. او در این نوشتار به طرز روشنی دغدغههایش را روایت کرده. http://www.mahdifotuhi.blogfa.com/post-608.aspx
۱- همانطور که قبلا گفتم سهشنبه ۲۶ آبانماه در جلسهی “انجمن راهنمایان گردشگری استان تهران” در مورد انگیزههای سفر به اروپا و دستاوردها صحبت میکنم. در این جلسه کمتر به محتویات سفر میپردازم، بلکه از حواشی، درکها و برنامهی آینده خواهم گفت. ورود برای همهی دوستان آزاد است و به امید دیدار. ۲- نمیدانم شما که …
در حالی این نوشته را مینویسم که در درونم اشک میریزم و نیم ساعت بیشتر نیست که به خانه برگشتهام. ساعت ۸:۱۰ صبح روز شنبه است. این نوشته میتوانست عنوان «اروپا ۸۳» را داشته باشد و من در آن از رسیدنم به خانه بگویم و بنویسم که خوشحالم. اما خوشحال نیستم و اشکهایم به خاطر تمام شدن سفر نیست …
۱- به ژاله، فرشاد، وحید، اشکان، مهسا و بقیهای که من نامشان را ندارم، به خاطر موفقیتی که نصیبشان شده صمیمانه تبریک میگویم. افتخارم این است که با این عزیران، همکار و دوست هستم. افتخار دیگرم این است که میبینم این دوستانم، هر روز به هدفهایشان نزدیکتر شدهاند. من این موفقیت را بیارتباط به پاتوقمان نمیدانم …
در ایران خودمان، هر چه که در خبرگزاری و روزنامه و مجله، مقاله نوشتم و تحقیق کردم از دولتمندان توانگر کسی سلامم را علیک هم نگفت، فقط یک مرتبه مورد عنایتشان واقع شدم و به دادگاه کشاندنم. اما اینجا، و تا اینجا در هر موزه و سایت تاریخی که فقط از دور جلد کارت خبرنگاریام …
یک خبر دارم و آنهم این است که قرار شده در روز شنبه، رنگ فوارهی ژنو را برای حمایت از جنبش سبز ایران، به رنگ سبز دربیاورند. خبر دیگر هم اینکه جمعه، شجربان در زوریخ کنسرت اجرا میکند. خبر بد اینکه برای هیچ کدام حضور نخواهم داشت. من فردا به پاریس میدوم.