شانزدهمین شماره از مجلهٔ فارسی میراث و گردشگری گیلگمش با سردبیری سمیرا محبعلی در ۲۴۰ صفحه منتشر شد. در این شماره نیز هفت خوانِ «چهارراه»، «رهگو»، «رهیافت»، «راهنامه»، «رهآورد»، «همراه» و «روبهراه» برای خوانندهٔ مشتاق گسترانیده شدهاند تا از شگفتیهای پر رمز و راز این کرهٔ خاکی پرده بردارند. در این شماره از گیلگمش فارسی، …
«تِرِزا سامپسونیا» (Teresa Sampsonia) حدود سال ۱۵۸۹ میلادی احتمالا در اصفهان متولد شد. او در یک خانوادهی اشرافی چرکِسی (قفقازی) مسیحی ارتدوکس متولد شد و در دربار شاه عباس پرورش یافت. پدرش «اسماعیلخان» (سامفوفوس) برادر همسر شاه محسوب میشد. او در جوانی به سوارکاری، گلدوزی و نقاشی علاقهمند بود.در سال ۱۶۰۸ با «رابرت شِرلِی»، جهانگرد …
رویداد ملی عملی و تجربی صنعت گردشگری کشور با هدف احیای هویت فرهنگی اقوام ایرانی در عصر دیجیتال از ۲۸ تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد. آرش نورآقایی، مدیرمسئول فصلنامۀ میراث و گردشگری گیلگمش و نشر نوسده از سخنرانان مدعو این رویداد بود و از «غنای محتوای متنی با بهرهگیری از …
رونمایی از کتاب «۱+۱۰۰ روایت از اسکلتهای محوطههای باستانی فلات ایران» به میزبانی موزۀ ملی ایران، انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان تهران و نشر نوسده در تاریخ ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در سالن ایران باستانِ موزهٔ ملی ایران برگزار شد. دکتر جبرئیل نوکنده، رئیس کل موزهٔ ملی ایران در افتتاحیهٔ این نشست به حضار خیر مقدم …
اگر چشمان تو، دستهایشان با هم توی یک کاسه نبود من اسیر نمیشدم!
ساختمانی که در تصویر زیر مشاهده میکنید در نزدیکی پل «ریالتو» در ونیز، هنوز به اسم Fondaco dei Persiani شناخته میشود. هرچند ساختمان قبلی (ساختمان اصلی) در سال ۱۸۳۰ تخریب شد و به جای آن بنای جدیدی با عنوان Palazzo Ruzzini ساخته شده است، اما هنوز با نام قبلی هم معتبر است. Fondaco dei Persiani …
در هر سَحَر پیکر واژههایم را با گلاب دوآتشهٔ قمصر تطهیر میکنم و با جامهٔ پاکیزۀ سَرگل زعفران قاین میپوشانمشان، وانگاه غزلی میسرایم برایت شاید که سِحر شوی به رنگ و بویشان!
من؛ خودی که از خود خسته است و حتی خسته از خستگی، از تکرارِ گناهی که نه لذت دارد نه فراموشی، فقط زخم میزند هر بار، همانجا، روی همان خاطرهی بیمرهم.
انجمن علمی و دانشجویی گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ در ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ میزبان مدیرمسئول مجلهٔ گیلگمش یود تا با همراهی دکتر علی کریمی از گردشگری ادبی صحبت شود. آرش نورآقایی ضمن تبیین مضمون سنتی سفر و تعبیر صنعتیِ گردشگری به تعریف گردشگری از نوع ادبی پرداخت. او به پیشینهٔ قابل توجه نوشتار باستانی شاعران، …
گاهی، تنها دلخوشیام این است که با حروف زاویهدار و واژههای راست، قوس بدهم به جملهها تا معنایی سینوسی در موجی نرم از هندسه و خیال ترسیم شود. آنگاه، در یک خلأ ناب، فارغ از ثقلِ زمین و دغدغهٔ زمان، چون بندبازی بر ریسمان سکوت، تعلیق را بیهیچ برهانی اثبات کنم و در آن گوشهی …
غرور وطنم را شکستهاندکه در غروب آسمانشپنهان شده پشتِ پلکِ ابرچشم خونین خورشید
چشمانت نوروز است، دل من سفرۀ هفت سین،که در آنسِحر و سَحَر و سَماع و سرود و ستایش و سوگند و سوز است. …………………………………………. در رد پای لبتراه که هیچ، همۀ جهان را گم میکنم. …………………………………………. در دنیای واژهها«دلسوز»بزرگترین سوءتفاهم بود.هیچکس هم نپرسید میسوزد یا میسوزاند؟!
اردیبهشتتو با عطر خوشایندی که در تار و پود شب میلغزیداز راه رسیدی!من خبر آمدنت رااز تماس نرم باران با لب برگ درختشنیدم،و چه حسرتی خوردمبه ارزش خفیف ارضای تن پُر از تمنای شکوفه ………………………………………………………… با چمدان فراموشی در دست در هر قدم یک خاطره را پشت سر میگذارم. میروم که در خویشتن گم شوم.