سر هر صبح بهار پرندهها در گوش خانهها، چه سر و صدایی میکنند! اما ندیدم هیچ کس سرش را بیرون بکند از پنجره و فریاد بزند: بروید جای دگر.
مشخص شد که DNA من از دو منطقۀ جغرافیایی ریشه گرفته است: ۹۶.۸ از آسیای غربی و ۳.۲ از آسیای جنوبی بنابراین حدود ۹۷درصد اجداد من، از ایران، ترکیه، سوریه، لبنان، قبرس، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، ترکمنستان، افغانستان، امارات متحده عربی، کویت، و حدود ۳درصد از هند، پاکستان، نپال، بنگلادش و سریلانکا بودهاند. نکتهٔ قابل توجه …
همه با «دروغ شنیدن» مشکل دارند. در عین حال همه با «باور کردن دروغ» مشکلی ندارند. نمونههایش بسیار است، یکی هم اینکه: با چشمان خودمان میبینیم که طرف را زیر خاک کردهاند، اما باور میکنیم که در دل آسمانها جای گرفته است.
من از تو توبه نتوانم، مگر تو به با من توانی …………………………………….. گفت: مرگ حق است. گفتمش: آری، اما در میان همۀ ابیات دنیا تنها یک جا باید جای «تو» باشم. همان جا که «نه تو مانی و نه من» نفرین بر آن یک دَم، که بعدِ تو بمانم.
#سفر نهتنها در دنیا، بلکه در کشور ما هم، هر روز بیش از پیش رونق میگیرد. در این رونق، عوامل بسیاری نقش دارند که فهرست کردن آنها در این مجال نمیگنجد. در همین راستا، نهادهای حقیقی و افراد حقوقی پرشماری «سفر کردن» را در قالب صنعتی آن، که «#صنعت_گردشگری» باشد، ترویج میکنند. اما در میان …
در دریای یاد تو باد مخالف میوزد، بیچاره دلم که بیهوده پارو میزند.
اردیبهشت (arta+vahišta) را لفظاً «بهترین راستی» معنی کردهاند. وقتی آغاز اردیبهشت روز «آدینه» باشد، بهترین راستی را فقط پای یک منبر میتوان شنید؛ «منبر بلبل»«سعدی» که از قضا روز اول اردیبهشت را به نام او سند زدهاند، چنین میفرماید: اول اردیبهشت ماه جلالی / بلبل گوینده، بر منابر قضبان (قضبان به معنی شاخههای درخت است) آری، …
«لوئیز دو لا مارینیر»، معلم فرانسوی شاهزادگان قاجار در تبریز بود. او به همراه یک کاتب (علی اکبر)، یک هنرمند (احمد نقاش) و یک الاغ، به استان فارس سفر کرد. آنها از مکانهای باستانی دوران هخامنشی و ساسانی از جمله تخت جمشید، قصر ابونصر، پاسارگاد، نقش رستم، نقش رجب، برم دلک، تنگ چوگان، سراب بهرام، …
زیباترین زیان، آن بویی است که بهار به باد میدهد. …………………………………………………………………… در زورخانۀ بهار، با دَم بلبلِ مرشد باد کباده میکشد و گل در گود، میچرخد. …………………………………………………………………… اندکی است از بهاره، آنچه به کوچه آمده. در راه صحرا، ایل بهار به کوچ است؛ آنکه تمامش به تماشا میارزد! …………………………………………………………………… بهار میآید، برگ میپروراند، سایه میسازد، …
شوق نشستن دور آتش آن است که، سرخ آتشین لبت، در میان زلف تار شبت، چهرهات را چون روزِ فردا میکند برایم.
گنبدها آبیاند؛ به استتار در آسمان. نشانی بهشت را از چشم چه کسی پنهان کردهای مسلمان؟!
چشمهایت، برای همیشه مرز ایران و توران است با آن همه تیر مژهگان و کمان ابروهایت
پیروز از دست رفت، ولی آیا اندوه ناشی از این اتفاق، تنها داشتۀ دوستداران ایران و محیط زیست آن است؟ بد نیست این موضوع را واکاوری کنیم. «پیروز» تنها بازماندۀ سه فرزند «ایران» بود که همگی در اسارت به دنیا آمده بودند. او در روزهایی به دنیا آمد که دمای جغرافیای زندگیاش رو به گرمی …