خيلی كوتاه، كمی ادبی غزل سحری توسط آرش نورآقائی در دوشنبه, اردیبهشت 29, 1404 در هر سَحَر پیکر واژههایم را با گلاب دوآتشهٔ قمصر تطهیر میکنم و با جامهٔ پاکیزۀ سَرگل زعفران قاین میپوشانمشان، وانگاه غزلی میسرایم برایت شاید که سِحر شوی به رنگ و بویشان! نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط خيلی كوتاه، كمی ادبی هندسه خيلی كوتاه، كمی ادبی غروب و غرور خيلی كوتاه، كمی ادبی دنیای واژهها
سمیرا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ در ۱۱:۴۷ ق٫ظ صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز از حافظ این غزل آمد در یادم 😊 ……………………………………………………………………………. جواب: سلام. سپاس.
نیکو ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ در ۱۰:۴۸ ب٫ظ سلام، غزلی می سرایم، تا دیگر پی نشانی از سِحرِ رنگ و بوی حنا نباشم. …………………………………………………………………………………………………. جواب: سلام. زنده باد شما.
دیدگاهها
صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
از حافظ
این غزل آمد در یادم 😊
…………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
سلام،
غزلی می سرایم، تا دیگر پی نشانی از سِحرِ رنگ و بوی حنا نباشم.
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باد شما.