چند روز پیش فرصتی دست داد تا با معاون گردشگری کشور جلسهای داشته باشم. در میان بقیهی صحبتها، پیشنهاد «فرهنگسرای بینالمللی گردشگری» را پیش کشیدم. حرفم تمام نشده بود که گفت: “ما هستیم، بیا جلو” من هم یک طرح کوچک نوشتم که در زیر میبینید. تقاضایم این است که اگر شما هم ایدهای دارید، اضافه …
واقعا چقدر جای «فرهنگسرای گردشگری» در میان فرهنگسراها خالی است. نظرم این است که این فرهنگسرا را باید «فرهنگسرای بینالمللی گردشگری» نامید. جاییکه علاقمندان به فرهنگ و طبیعت و سفر جمع شوند و با هم گپ بزنند و چای بنوشند. جاییکه کتابخانه و کتابفروشی تمام کتابهای مربوط به سفر و جاذبههای تاریخی و فرهنگی و طبیعی ایران …
اگر کارگردانی بلد بودم، فیلمی با عنوان «مارکُشی» میساختم. شاید برایتان عجیب باشد، اما در این فیلم به پدیدهی «خلع مقام زن» میپرداختم. جالب این است که با اینکه ما ذاتا مارکُشیم، اما هرگز هم قادر به مارکُشی نیستیم. بگذارید برایتان مثال بزنم: ۱- در داستان هبوط، «حوا» توسط مار اغفال میشود و باعث نزول «آدم» و …
حالا که سفرم تمام شده، برای انجام کارهای نشده و ناتمام دورخیز کردهام. یکی از اولین کارهایی که در فکر انجام دادنش هستم (به غیر از کارهای عقبافتاده) نوشتن کتابهایی برای برخی از موزههای مهم ایران و تهران است. به همین منظور چهارشنبه گذشته به «موزه ملی» رفتم و با معاون مدیریت موزه دربارهی کتاب «راهنمای موزه ملی …
مهدی فتوحی یک ایده دارد. متن او را که برای من ایمیل کرده بخوانید و اگر میتوانیم، دست به دست هم کمکش کنیم: “یک نقاش حرفهای میخواهم برای تکمیل یک نقش… ما مجسمهی داریوش را بدون سر در ایران داریم و چهرهی او را در بیستون. اگر کسی بتواند این دو را با هم ترکیب …
به نظر شما، کدام یک از مکانهای کشور ما دارای افسانه و اسطورهای است که قابلیت جذب گردشگر را دارد؟ منظورم این است که پشت یک مکان خاص، یک داستان و افسانهی جالب نهفته باشد و ما بتوانیم به خاطر آن مکان و افسانهاش، گردشگر جذب کنیم. میخواهم یک مقاله در این مورد بنویسم. اما …
هنگامی که در حال نوشتن و ترجمه متن قبلی – “هنوز نامی از ایران در فهرست میراث معنوی جهانی یونسکو دیده نمیشود” – بودم، به این فکر افتادم که کتاب کوچکی از همهی میراث معنوی جهانی کشورها به همراه عکس چاپ کنیم. اگر کسی هست که مترجم خوبی هست و علاقمند است که این کار را انجام دهد، بنده میتوانم …
۱) رفته بودم خیابون که کمی خاشاک بازی کنم. یک دفعه دیدم یکی سعی میکنه با سرش باتوم یک نظامی را خونآلود کنه. وقتی کارش رو انجام داد، به زمین افتاد. تندی رفتم بالای سرش. دیدم دوست دوران بچگیمه. با خنده بهش گفتم: ماشاءالله، چه خسی شدی برای خودت. ۲) خس: امروز کجا جمع بشیم؟ انقلاب یا …
تعدادی از جوانان وطنمان که آرزوهایی برای آیندهاشان داشتند، اکنون به ناحق در زیر خروارها خاک خفتهاند. به همین خاطر پیشنهاد میکنم خود مردم و نه دولت، در مکانی که «ندا» کشته شد (تقاطع خسروی و صالحی) یک سازهی یادمانی به یاد همهی کشته شدگان بنا کنند و نامش را هم بگذارند: ندای آزادی
عقیده دارم که اگر کسی پیدا بشود (چه ایرانی و چه خارجی) و فیلم خوبی در رابطه با “اسماعیلیان” بسازد، میتوانیم امیدوار باشیم که یکی از جذابترین فیلمهای تاریخی به روی صحنه خواهد رفت. نیروی اراده و کاریزمای حسن صباح، شگفتیهای قلعههای اسماعیلیه، مرام و مسلک این فرقه، قوانین حاکم بر قلعهها و ترورهای سیاسی اسماعیلیه، …
خواندن اسطورهها و فهم بنمایههای آنها چنان مرا به وجد میآورد که آرزو دارم، به راستی آرزو دارم، روزی در ایران “بنیاد اسطورهشناسی” راهاندازی کنم. تا آن وقت سفر میکنم و در شناخت اسطورههای زمانها و مکانهای مختلف میکوشم. اسطوره برای من همچون شعر است. رمان است. خیال است. لرزش قلب است. سوزش منخرین از روی عشق …
به فکرم رسید که میتوان یک تحقیق جسورانه در رابطه با شباهتها و شاید هم تفاوتهای شاهنامه و مثنوی معنوی و البته فردوسی و مولانا انجام داد. در این تحقیق میتوان به منابع پیدایش هر دو کتاب، طرز تفکر هر دو بزرگمرد، نامهای به کار رفته در هر دو اثر (نام کسان و جایها و …)، کلید …
به نظر شما، آیا جای مجلهای با عنوان و رویکرد “استوره” در میان مجلهها خالی نیست. جای موزهای با عنوان “استورههای ایران” چطور؟ فکر کنید قدم در موزهای میگذارید که شکل آن جغرافیای اسطورهای ایران را نمایش میدهد و افسانهی شاهانی همچون کیومرث و هوشنگ و جمشید و فریدون و منوچهر و ایرج، و پهلوانانی …