اگر کارگردانی بلد بودم، فیلمی با عنوان «مارکُشی» میساختم. شاید برایتان عجیب باشد، اما در این فیلم به پدیدهی «خلع مقام زن» میپرداختم.
جالب این است که با اینکه ما ذاتا مارکُشیم، اما هرگز هم قادر به مارکُشی نیستیم. بگذارید برایتان مثال بزنم:
۱- در داستان هبوط، «حوا» توسط مار اغفال میشود و باعث نزول «آدم» و خودش از بهشت میشود. با اینکه مار مسبب اصلی این گناه است، اما کشته نمیشود، فقط توسط خدا نفرین میشود، کما اینکه زن هم نفرین خدا را به جان میخرد. به نظر من طرح این اسطوره، معنایی در خود نهان دارد و آن این است که ما زن را از قدرتش (بعد از دوران مادر سالاری) خلع کردیم.
۲- در داستان پیدایش آتش در اسطورههای ایرانی، هوشنگ سنگی را به طرف مار بزرگی پرتاب میکند، اما سنگ به مار برخورد نمیکند و در عوض به سنگ آتشزنه میخورد و هوشنگ به این ترتیب آتش را کشف میکند. آتش با توجه به شعله کشیدنش به بالا، نماد نرینگی است. تصورم این است که هوشنگ مار (نماد زنانگی) را میراند و آتش را برمیافروزد (نماد مردانگی). موضوع جالب این است که در این جا هم مار نمیمیرد، فقط مورد خشم واقع میشود.
اما امروز…
ما زنانمان را نمیکشیم چون قادر به این امر نیستیم، اما آنها را اگر که نفرین نکنیم، دور میرانیم.
مار دست و پا ندارد، ما هم دست و پای زنانمان را چنان درگیر کردهایم که خود میدانید.
دیدگاهها
ایدۀ بســــیار جالبی است و مثل همیشه قابل تعمق…
مطلبی برای مزاح:
گویند اگر مار به طرف انسان در حال نزدیک شدن بود، اگر چنانچه بتوانیم خود را ثابت نگاه داشته حرکتی نکنیم و مار را متوجۀ خود ننمائیم، از خطر نیش او در امان خواهیم ماند و جان به در خواهیم برد
حال گویا مردان هم در حکم همان انسان های در خطر و کمینِ مار هستند که تا زمانی که خود را از تیررس این موجود پنهان کنند در امان خواهند ماند
ولی چنانچه اظهار وجودشان مورد توجه او واقع شود مسلماً از نیش وی هم در امان نخواهند ماند!!
راستی آقای نورآقایی هیچ به این موضوع تا بحال فکر کرده اید که گاهی سرعت شیفت کردن مطالب در ذهنتون از سرعت زمان هم پیشی میگیره؟
و اگر این همه مطالبِ پازل وارِ n هزار تکه ای وقتی کنار هم چیده بشه، چه تابلوی خارق العادهای پدید میاد؟
امیدوارم چارچوب این پازل تا الان ساخته شده باشه..
آرزوی آرامش، سلامتی و انرژی..
……………………..
جواب: سپاس که نوازشم کردید.
مار در ضمن نگهبان گنجهاست در اسطوره ها … در فیلم طلسم ( داریوش فرهنگ )اگه یادت باشه عروس ( سوسن تسلیمی ) سالها در زیرزمین خونه زندونی می شه و شازده خونه ( پرویز پورحسینی ) ازش نگهبانی می کنه. یادت باشه لباس شازده از ترمه طراحی شده و گریمش بی شباهت به مار نیست با اون اندام لاغری هم که داره در کل این شخصیت شبیه به مار شده و درواقع شازده نمادی از مار هستش که داره از گنجی نگهبانی می کنه. گفته شده در خرابه هایی که اصولن گنجی مونده ماری هم هست که نگهبان اونه.اما درباره این نظریه تو؟ باید بیشتر فکر کرد
اما چیزی که الان به ذهنم می رسه در این اسطوره:مار یکجور نقش میانجیگری داره برای کشف چیز جدید … دنیای بیرون از بهشت و آتش … انگار این موجود به مرد جسارت می ده تا دنیای دیگری رو که چیزهای دور از ذهن رو کشف کنه …. الانم همینطوره بعضی زنها بدجوری جسورند و جسارت دارند…
……………………………….
جواب: کل این ایده فقط یک جرقهی ذهنی بسیار خام بود، اما در این رابطه تقریبا مطمئنم که کشتن و نابودکردن مار در اسطورهها و در یک دوره تاریخی، معادل با زمان عبور از دوران مادرسالاری به پدرسالاری است. چون موضوع خیلی تخصصی میشد و جایش نبود، ننوشتم.
شرمنده ربطی نداره ولی حرف از مار شد یه چیزی از مار بنویسم
شراب مار چیست ؟
شراب مار به نوعی شراب برنج گفته می شود که در بطری حاوی آن یک مار زهردار کبری مرده نگهداری می شود.در اغلب موارد مار به همراه یک حشره درون مشروب قرار داده می شود زهر مار در مشروب حل می شود که به منظور موارد درمانی مورد استفاده قرار می گیرد. مبدا اصلی پیدایش آن ویتنام است و در گوشه کنار آسیای جنوب شرقی یافت میشود. در این منطقه مارها، به خصوص نوع سمی آن، معمولا برای گوشت آنان نگهداری نمیشوند بلکه جهت حل کردن زهر آنان در نوشیدنی الکلی استفاده میشوند. هر چند از آنجا که سم مار تشکیل شده از ترکیبات پروتئینی است خاصیت مسوم کننده خود را در الکل از دست میدهد. دو نوع شراب مار موجود است که در یک نوع آن مار عظیم الجثه سمی را در شیشه شراب برنج قرار میدهند و به همراه آن معمولا مارهای کوچکتر ، لاک پشت ، حشرات یا پرندگان را قرار میدهند و اجازه میدهند که به مدت چند ماه به عمل آمده و به اصطلاح جا بیافتد.
http://www.uk-iran.com/article.php?id=45449
سلامی دیگر
مار= هم زهر و هم پادزهر
راستی، وبلاگی ساخته ام و از شما و دیگر دوستان دعوت میکنم به این کلبۀ نوساز تشریف بیارید.
موفق باشید
…………………………………..
جواب: مبارک باد و حتما خدمت میرسیم.
عزیز آدرس وبلاگ ننوشتید.
سلام
در گویش مازندرانی به مادر مار می گویند.نمی دونم چرا و ریشه اش از کجاست. می تونین راهنمایی بفرمایین؟
……………………………
جواب: تا آنجا که من با گویش مازنی آشنا هستم، واژهی مادر، ماآر تلفظ میشود (نه مار) که فقط یک گویش از همان واژهی مادر است. چنانکه به فرض در انگلیسی به مادَر، مادٍر گفته میشود.
سلام به حکیم ” شراره و دوستان.. در کامنت قبلی هدف من با توجه به قدمت حجر اسود این بود بدانم معابد قدیمیترند یا کعیه؟در هر صورت من شاگرد جدیدم دعوام نکنید اگر گرامر بلد نیستم
……………………………………
جواب: پسر عزیز ایران، اول اینکه خوب هم گرامر بلدی، دوم اینکه دعوا نبود، بحث علمی بود.
با درود
آرش جان مردم دزفول و اندیمشک هم به مادر ، مار می گویند.
اگر دقت بکنی هنگامی که دارند در مورد یک مادر صحبت می کنند ، او را با نام فرزندش بدین ترتیب می آورند:
مار بابک —-> مادر بابک
مار ممد —-> مادر محمد
اینو چون تا پنج سالگی در پایگاه چهارم شکاری دزفول بزرگ شدم بلدم .
شاد باشید
axey ..age mar boodi ye mare dar band e dard keshide ye leh shode
chi mineveshti
in ehsas az did yek mard xeili jaleb bood
albate mesl hamishe
binaziri
تعجب می کنم چرا نمی ری تو کار فیلم سازی!
تو فیلم رقص در غبار اصغر فرهادی هم بعد از اینکه فرامرز قریبیان که برای یک مرکز دارو سازی کار می کنه و در واقع یه مارگیره از همسرش خیانت دیده و اون و کشته و به زندان رفته ولی هنوز عاشقانه اون زن و دوست داره و مارها رو می گیره و تو ی کیسه می کنه که درمان درد مردان و زنان زیادیه . لاکردار این مار چیه .
خیلی خیلی برام جالب بود تا حالا به رابطه زن و مار توجه نکرده بودم .بی ربطه ولی به بعضی از افراد (زن یا مرد)حاضر جواب میگن زبونش مثل نیش ماره!!!
یاد مختار و زنش و پنبهزنی افتادم!
…………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. جالبه.