ایکاش، ایکاش و ایکاش، یک گوش فلسفی مییافتم و فریاد برمیآوردم…فریاد برمیآوردم…و فریاد برمیآوردم… “به ما تجاوز کنید، ما خوشمان میآید.” و او میدانست که من از چه مینالم. و او میفهمید که ما “چگونه خوش داریم بیصفتی را که بیسیرتمان میکند.” پینوشت: غلط کردم که در متن پایینی نوشتم که “من خوشبختم…”
میدانید… من خوشبختم چون دو ابزار برای زندگی در شرایط سخت دارم: نوشتن و سفرکردن. از فردا (یکشنبه) تا پنجشنبه به شیراز و اصفهان سفر میکنم تا پول سفر ۸ روز بعدی (از جمعه تا جمعه) را جور کنم. در سفر اول با یک زوج بلژیکی هستم و در سفر دوم با دوستانم. اصلیترین دلیل …
چند نگاهی مانده هنوز تا بستن چشم. چند نفسی مانده هنوز تا پیکر سرد. چند قدمی مانده هنوز تا بستر خاک. باید بروم…
چندی هست (حدود دو سال) که به سفر به دور دنیا با دوچرخه فکر میکنم که احتمالا دو سال هم طول خواهد کشید. ظاهرا اکنون برخی از ابزارش مهیاست، چراکه؛ ۱-چیزی را از دست نمیدهم: ۱۵ سال است که کار میکنم ولی از لحاظ مالی مثل همان روز اول هستم. به قول یکی از دوستان، عقل معاش ندارم. پس …
هجدهم آوریل مصادف با بیست و نهم فروردین، «روز جهانی بناها و محوطههای تاریخی» نامگذاری شده است و هرساله از سوی «شورای بینالمللی بناها و محوطهها» (ایکوموس)، شعاری برای اهداف راهبردی این شورا انتخاب میشود. امسال این شعار “میراث و علم” Heritage and Science است. دو علت اصلی باعث انتخاب این شعار شدهاند: یکی نقش …
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.
یک: این روزها همه از فروش کمسابقه فیلم «اخراجیهای ۲» حرف میزنند. و اینکه در سانسهای نیمه شب، سالنها پر شدهاند و مردم برای دیدن این فیلم به سینما رفتهاند. دو: در این میان بسیار شنیدم که بعضیها توجه مردم به این فیلم را، پایین بودن فهمشان تلقی کردهاند. این که چرا بعضیها برای دیدن چنین …
با اینکه اقلیم «فارس» همیشه تنها بخشی از امپراطوری ایران بوده و اکنون نیز تنها یکی از سی استان کشورمان محسوب میشود، اما معنا و مفهومی فراتر از یک منطقه محدود جغرافیایی را در ذهن ایرانیان و غیر ایرانیان تداعی میکرده و میکند. زمانی بسیار طولانی، «فارس» نامش را به کل کشور ایران داده بود، …
ای زن، به امید حمایت همیشگی مادریات است که از هر دو جام وارونهی پستانت تا ابد مینوشم.
این عکس را امروز در سولقان گرفتم. در چهارچوب حوض زندگی که فضای آبیاش بیرنگ است، درخت واژگونی است که ریشه در آسمان دارد.
۰: صدای پرنده و نور صبح و زمین گرم و عطر بهار و آب باران بود، وقتی که من نبودم. ۱: شنیدم و دیدم و لمس کردم و بوییدم و مزه کردم. اکنون هستم.
قصد داریم از «امنیت»، «امنیت گردشگری» و نهایتا «امنیت گردشگری در ایران» سخن بگوییم. بنابراین برای روشن شدن موضوع و به منظور مهیا کردن ابزارهای مناسب برای تحلیل نهایی، در همین ابتدا از تعریف «امنیت» آغاز میکنیم و پیش میرویم.
تا روزی که دو گونه میاندیشیدیم، ادامه دادیم. امروز که دوگانه میاندیشیم، هر یک به راه خود میرویم.