۱- نقشهی ایران را شبیه گربه میدانند، نام بسیاری از بانوان این مرز جغرافیایی، ایران است و امروز یک بانوی گربهسان به نام «ایران» مادر شد. ۲- یوز، جهنده و جوینده است به مصداق معنای لغویاش. به تصویر این سه فرزند ایران که نگاه میکنم، این سوال برایم پیش میآید که این امیدهای نحیف چگونه …
خالق مینشیند پشت دار و جهانی از پایین به بالا میآفریند. در قاب جهانش در ابتدا چیزی نیست جز طرحی از خیالی در ذهنش. تمام که میشود، جهانش را پهن میکند و خود به میانش میشتابد. مینشیند در آن. آری آفریدگار به سرزمینی که آفریده فرود میآید، هبوط میکند به آن باغ و در میان …
مترو را تلاش انسان برای جنب و جوش در دنیای تاریک زیرین میدانم؛ یک استراتژی برای مقابله با ترس از مرگ به روش همبستری با آن. دستاوردی است عینیت یافته و البته ناقص از آرزوی دستیابی به زندگانی جاوید. تکنیک همان است که میدانستیم؛ «به سمت چیزی هجوم ببر که از آن میترسی.» ایجاد یک …
میدانید!راستش موضوع برعکس شده. در آن داستان مشهور، فقط یک کودک شجاع وجود داشت که در میان خیل مردمان ترسو فریاد برآورد:«پادشاه لخت است.» من باور ندارم مردمان شجاع شده باشند، ولی این روزها انگار همه کودک شدهاند و فریاد میزنند «پادشاه لخت است». فقط چون این فریاد زدن و کودک نشان دادن خود، مد …
میگویند «عیسی مسیح» معراج داشته؛ یک رویداد «فرابشری» که شنیدهایم.من اما به معراج «جیمز وب» فکر میکنم که در زادروز عیسی مسیح، «بشر» انجامش داد؛ همان بشری که از هبوطش سخن بسیار گفته شده. همان رویدادی که دیدیم.حالا «همه» چشم انتظار دیدار با لحظهی «هیچ» ایستادهایم؛ در انتظار دیدار با لحظهی تولد جهان. به زودی …
اکسپو یک مدیوم است؛ واسطی میان خیال و واقعیت.بیشترین کشورهای کرهی زمین در محدودهای که به صورت قابل فهمی هم از یکدیگر دورند و هم نزدیک، بدون هیچ مرز سیاسی و طبقاتی و نژادی در اطراف هم حضور یا به عبارت بهتر وجود مییابند.کشورهایی بدون جنگ، که حتی با هم اختلاف ساعت ناشی از عرض …
من معتقدم داستان هر کشوری، یک «پیرنگ» (plot) کلاسیک دارد. اگر این گزاره را به صورت پیش فرض بپذیریم، در ادامه اینطور فکر میکنم که این پیرنگ در ناخودآگاه مردمان کشور ما به صورت زیر نهفته است:«عصر طلایی از دست رفته».حتی فکر میکنم خرده پیرنگ «بازگشت قهرمان» هم کمکم در برابر این طرح اصلی در …
در فکر بودم که چگونه کارکرد وجودی این دو مخلوق را به هم پیوند دهم. اندکی نوشتم، اما کفایت نمیکند. این دو، موضوعاتی دراماتیک و جذاب هستند که خیلی میتوان بهشان اندیشید و پرورششان داد. پیوندهایی میان سرسلسلهی هخامنشیان و درنای سیبری*برای یکی در نقش برجستهای که به نامش است، بال گذاشتهاند و دیگری به …
جهان هستی چیزی نیست جز یک آشپزخانهٔ اوپن.همهٔ موجودات در اینجا، امروز میخورند و فردا خورده میشوند.فقط یک سیستم وجود دارد؛ سیستم گوارش
دو واژهی Fernweh و Heimweh به زبان آلمانی هستند و متضاد یکدیگرند.اولی به صورت ضمنی «درد ماجراجویی در نقاط دوردست»، «اشتیاق بسیار زیاد به سفرهای دور» و به عبارت دیگر، Farsickness و Wanderlust معنی میدهد.دومی همان Homesickness است و «دلتنگ خانه شدن» معنی میدهد.
همان سالی که ما در ایران برج شهیاد (آزادی) را به عنوان نماد پیشرفت یک کشور چند هزارساله افتتاح کردیم، اماراتیها تازه کشورشان را تاسیس کردند.حالا امارات در پنجاهمین سالگرد تاسیس، نمایشگاه اکسپو را به عنوان «پایدارترین» نمایشگاهی که تاکنون برگزار شده، افتتاح کرده است. و ما در همین زمان که از همهی جهات «ناپایداری» …
در بحبوحهی انقلاب، او را دیده بودند که با لباس پاسبانی بر گردن مجسمهی شاه سوار شده بود و در سرنگون کردن آن به همراه مردم مشارکت داشت.سیهچرده و لاغر بود و لبهای کلفتی داشت. از تکیدگی به معتادان میخورد، با این حال چابک بود.مشهورترین فرد محلهی ما بود. همیشه در مواردی که بوی خطاکاری …
من یک نظریه دارم: «خداباوری» آغاز یک تاریخ سیاسی است، نه اعتقادی.