نوشتن، مثل راندن موتور سیکلت است! نوشتن میتواند هم هنرنمایی باشد، هم خطرناک؛ مثل وقتی که با موتور تکچرخ میزنی. نوشتن شبیه حس خنکای خوشایند بادی است در اثر حرکت موتور به صورتت میخورد؛ لذتبخش و هیجانانگیز. در عین حال وقتی میرانی، آفتاب و باران را هم باید بپذیری بدون هیچ حفاظی. پس وقتی مینویسی …
صحنهای را تصور کن که جهان در یک لحظه از همۀ حرکتش باز ایستاده است: قدمهای آدمها در نیویورک، پیچوتاب رقص سامبا در ریو دو ژانیرو، بارش تند باران در لندن خاکستری، زمزمهٔ راهب بودایی در کاتماندو، ریزش آب فوارهها در رم، شعلهٔ آتش پخت غذای خیابانی در بانکوک، چای میانهٔ راه از قوری تا …
قبلا هم باغ سنگی واقع در نزدیکی شهر سیرجان -که درویش خان اسفندیارپور، کشاورزی که از نعمت شنوایی و گفتار بیبهره بود، در اعتراض به از دست رفتن زمینهایش در جریان اصلاحات ارضی در دههٔ ۴۰ خورشیدی ساخته است- را دیده بودم.باغ سنگی عبارت است از حدود ۲۰۰ درختِ خشک که سنگهایی با سیمهایی از …
«پیرو مانزونی» (Piero Manzoni) نام هنرمندی است که تنها ۳۰ سال زندگی کرد. او ۲ سال قبل از مرگش در سال ۱۹۶۱، اتفاق عجیبی را رقم زد.مانزونی مجموعهای شامل ۹۰ قوطی فلزی (به شکل قوطی کنسرو، تصویر بالا) را منتشر کرد که هر یک شامل ادعای «۳۰ گرم مدفوع هنرمند» بود. این قوطیها با برچسبهایی …
الفبا در باغ کاغذ کاشته شده بودند، باغی پر از حرف و نقطه. برخی از حرفها نقطه داشتند، برخی نه؛ نقطههایی که هم نقش دانه را به عهده داشتند و هم نقش میوه را. در تمام باغ ۳۲ حرف وجود داشت و ۲۹ نقطه. نقطهها به هیچ وجه عادلانه توزیع نشده بودند؛ اولین و آخرین …
در تصاویر زیر -که در مرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است-، یک یوزپلنگ و یک گورخر -دو گونهٔ نادر و در معرض انقراض ایران-، در کنار یک «منبع آب مشترک» قرار دارند. این لحظهٔ کمنظیر، تنش و آرامش را همزمان به تصویر میکشد؛ تنش به دلیل تضاد ذاتی بین شکار و شکارچی، و آرامش به دلیل …
من؛ خودی که از خود خسته است و حتی خسته از خستگی، از تکرارِ گناهی که نه لذت دارد نه فراموشی، فقط زخم میزند هر بار، همانجا، روی همان خاطرهی بیمرهم.
اگر از من بپرسند یک قصهگو نام ببر!، اولین اسمی که به ذهنم خطور میکند، «احسان عبدیپور» است. این روزها در شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی، از در و دیوار بلاگر و تولیدکنندهٔ محتوا میروید که بیشترشان مقلّدی بیش نیستند و برخی اما، کارشان خوب است. در این میان، از نظر من عبدیپور نمایندهٔ نابغهٔ …
روز «سیزده به در» در بالکن خانه نشستهام، کتابی میخوانم و چایم را مینوشم. کتاب در رابطه با نویسندگان رئالیست است؛ بالزاک، دیکنز، داستایفسکی، تالستوی، پروست و… ناگهان صدایی توجهم را جلب میکند. یک یاکریم معلوم نیست از کجا وارد خانهٔ همسایهای شده که در خانه نیستند، فکر کنم خانه مدتهاست که خالیست. صدا، صدای …
بدن در حالت کلی دو گونه ارگان/اندام دارد؛ خودکار و غیر خودکار. جالب است که، اندامهایی که به مرکز بدن نزدیکترند از ما دستور نمیگیرند و خودکارند (معده، قلب، دستگاه گوارش و…)، ولی به اندامهای انتهایی بدن (آنها که از مرکز کالبدمان دورترند) همچون دستها، پاها، انگشتان، چشمها، گردن و زبان باید فرمان داد و …
متنی که در زیر میخوانید، یک تحلیل نمادین است نه یک «استدلال استقرائی» یا «استدلال استنتاجی». آنچه در جامعهٔ ایران شاهد هستیم، بزرگداشت «مرگ» است؛ روندی که از چند دههٔ پیش شروع شده و امروز به اوج خود رسیده است. به عنوان کسی که در این جامعه زندگی میکنم، احساس میکنم در سالهای زندگیام، به …
چند روز پیش دعوت بودم به یک همایش که محتوایش میبایست علمی-فرهنگی میبود، در مکانی که از قضا نامش بسیار پرطمطراق است. به جرأت میتوانم بگویم از دو ساعت و نیمی که در جلسه حضور داشتم به اندازهٔ تعداد انگشتان یک دست، جملهٔ ارزشمند نشنیدم. ولی تا دلتان بخواهد ادعا، و سخنان کمارزش و پوسیدهٔ …
بالاخره در روز یکم ژانویهٔ ۲۰۲۵، دو کشور رومانی و بلغارستان بعد از ۱۳ سال انتظار، به عضویت کشورهای «شنگن» درآمدند؛ خبری قابل توجه برای رونق گردشگری این دو کشور و حتی خبری خوب برای دفاتر خدمات مسافرتی ایرانی در راستای برنامهریزی مقاصد جدید در تورهای خروجی. اما اصل هدفم از بیان این خبر موضوع …