۱۰۱۰)

فردا شب (۲۶ مهرماه) از قشم به سمت تهران پرواز خواهیم کرد. در چند روز آینده با تحقیق بر روی غذاها و خوراکی های تهران، بخش اول سفر (تحقیق) به پایان خواهد رسید و قسمت دوم (فیلم برداری)، این مرتبه از جنوب به سمت شمال آغاز خواهد شد. بنابراین به زودی دوباره به قشم برمی گردیم و کار را ادامه می دهیم.

راستش را بخواهید نمی دانم با چه نیرویی باید این مسیر را ادامه دهم. وقتی به این فکر می کنم که حدود ۴ هفته دیگر باید در این پروژه همکاری کنم و تازه بعد باید بپردازیم به برگزاری “همایش گردشگری ادبی”، “جشنواره سفرنامه نویسی ناصرخسرو”، “برگزاری ششمین جشن راهنمایان گردشگری سراسر کشور”، پیگیری “کانون انجمن های صنفی راهنمایان گردشگری”، پیگیری کتاب “راهنمای موزه ملی”، پیگیری تدوین کتاب “میراث جهانی ایران” و … که هر کدامشان دنیایی انرژی می خواهد، برق از سرم می پرد.

به هر حال با وجود خستگی ذهنی و جسمی فراوان، خوشحالم که دوستان و همراهان بسیاری دارم که همیشه هستند و با هم پیش می رویم. بیش از این نمی خواهم به روزهای سخت در پیش فکر کنم، تا ببینیم…

اما داستان امروز از این قرار بود که با هماهنگی قبلی با دوست عزیزم، “افشین عباس نژاد هنگامی” به جزیره “هنگام” رفتیم تا ضمن عرض ادب به دلفین های خلیج فارس، آشپزی و دست پخت مادر و خواهرهای افشین را به مهمانانمان نشان دهیم. جای شما خالی برای ناهار سبزی پلو با قلیه ماهی و ماهی سرخ کرده داشتیم. همچنین طعم نان محلی که با خاک قرمز جزیره هرمز و پودر ماهی های کوچک (کیلکا) پخته می شود را چشیدیم.

خرماهایی که از “قادرآباد” (شهری متعلق به استان فارس و در نزدیکی بوانات) خریده بودیم، سهم شتری از اهالی جزیره قشم شد. فکر کنم بدش نمی آمد آن را به گردن نامزدش بیاندازد، اما بعدتر ترجیح داد همه اش را بخورد.

افشین تقریبا همیشه موفق می شود به مهمانانش دلفین نشان دهد. پیدا کردن دلفین در این آبهای نیلگون کمتر از پیداکردن سوزن در انبار کاه نیست. اما او توانای این کار است.

این هم “اَنی” و “مَکس” که با دیدن دلفین ها حالشان خوش شد. امروز با یک ساعت و نیم تاخیر از هتل بیرون آمدیم. نمی دانم چرا نکشتمشان!

دیدار دلفین همیشه هیجان بخش است.

این همان نانی است که توضیح دادم با خاک سرخ جزیره هرمز و پودر ماهی درست می شود.

بنده خوشبختم که در این سفر هم سر سفره ی جزیره هنگام نشستم و هم …

…. در سفره ی “جواهرده” شریک شدم. تا امروز صبر کردم که این عکس و عکس بالا را با هم به شما تقدیم کنم. هرچند که به دلیل کمبود نور و نداشتن دوربین خوب، عکس های خوبی نشده، اما امیدوارم حس خوبی را انتقال دهند.

احتمالا فراموش کرده ام که بگویم “ملودی”، همسر “محمدکاظم حلاجی ثانی” از شیراز به این طرف در سفر ما حضور دارد. در این تصویر خواهر افشین دست “ملودی” را حنا گذاشته و در حال انجام همین کار بر روی دست “اَنی” است.

تقدیم به طراحان گرافیک

“فرزین” است. یادتان هست؟ شاید خواندن این متن حافظه اتان را یاری کند:  http://nooraghayee.com/?p=17120

اما نه امروز، بلکه فردا و فرداهای دیگر هم زندگی با صید کوسه ادامه دارد.

دیدگاه‌ها

  1. نازي

    سلام و واقعا خسته نباشید لطفا میشه بگویید واز مسافرها بپرسید از کدام غذاهایی که خوردند ومزه کردند را بیشتر بیشتر خوششان آمده و غذای کدام منطقه را دوست داشتند البته اگر امکان دارد ودوباره سفر خوش.
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. هر دو نفرشان بهترین غذاها را میرزا قاسمی، خورش فسنجان و قلیه ماهی می دانند.

  2. علی میرفتاح

    مرسی از مطالب و عکسای قشنگت . خسته راه نباشی مرد .
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام بر دوست عزیز. ارادتمندم.

  3. فرشته

    سلام.
    خسته نباشید و خدا قوت. واسه دلگرم کردنتون چیزی نمیتونم بگم اما اگه واسه کشتن همراهانتون مصمم شدین، رو کمک من حساب کنین! هنوز یادم نرفته پارسال که هتل لاله کار داشتین و از ساعت قرارمون یه ربع گذشته بود چطوری تا دفتر دویدین تا ما منتظر نمونیم… تمام اون یک ساعت نفستون جا نیومد…
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. کسی حق نداره وقت دیگری رو تلف کنه. این چیزیه که من بهش سخت معتقدم.

  4. مریم

    سلام استاد
    خدا قوت با این همه دغدغه و کار اما من اینو میدونم مثل همیشه وحتی موفق تر از همیشه انجامشون میدین
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. امیدوارم. سپاس.

  5. مريم

    سلام-خفه شدم از بس گفتم فوق العاده ای پسر…
    خوشبحالتون چقد پرکارین برای آینده نزدیک:)فرصت ندارین اقلا غصه نداشته ها یا داشته هاتونو بخورین…خاصیت اینجورکارا همین …اراستی نگفتین اسم این هنر ی که هنرپردازی با حناست چی بود؟یادم باشه یه روزی رفتم قشم دستامونقاشی کنم…ایام بکام بکام:)
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. اسمش همینه که گفتید.

  6. شراره

    وای چقدر دلم خواست سفره قشم واقعا خوشمزه به نظر میرسه شانس اوردیم دوربین ندارید والا که
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  7. م.معظم

    سلام .دلفین و اسب از موجوداتی هستند که سر شار از انر÷یند برای همین است که از ان در درمان انسانها استفاده میکنند (که در البته در ایران هنوز به آن اگاهی ندارند تا از این پتانسیلها بهره مند شوند ).
    پس یادمان باشد رفتیم قشم برای اینکه حالمان گرفته نشود با آقای افشین برویم که گله ای از اونا رو ببینیم .
    نان با خاک سرخ خیلی جالب بود نمیدانستم و فکر کنم جای بحث پزشکی هم داشته باشد !
    موفق باشید !
    به قول بزرگی : این نیز بگذرد !
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  8. حسین جندقی

    موفق باشی آرش عزیز
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. تو هم همین طور پسر.

  9. کوروش

    عالی بود
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. تو عالی تری.

  10. zari

    چشم تنها جای بدن است که هنوز روحی در آن باقی مانده است . “ساراماگو” چه خوبه که شما فرصت دارید که از چشم و روحتان حداکثر استفاده رو بکنید …. با شتاب و پر توان ادامه بدهید … شما میتونید 🙂
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. قربان شما.

  11. رضا

    قشم فوق العاده است . هم چشم سیر می شود و هم شکم ، تنوع غذاهای دریائی بیداد می کند .
    خوش به حالت آرش خان . امیدوارم زیاد وزن اضافه نکنی 🙂
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. آره، باید حواسم باشه.

  12. شادی گنجی

    گور فرزین عکس غم انگیزی است برای آنها که دوشنبه و قرص استامینوفن و پای راستی که دیگر نبود را بخاطر دارند!
    گردن بندی از خرما. می شود برایش شعر گفت!
    پروازتان به تهران به سلامت.
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. مخلصیم شادی عزیز.

  13. مهرو

    غمت مباد که پاهای ما به پاست
    دست تو دست من
    دست هزار من
    می سازد و دوباره می آغازد …
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  14. parisa

    Salam . Omidvaram hamisheh por energy bashin. Noony ke ba khak jazireh dorost shodeh kheili baram jalebeh. Az etela resany shoma tashakor mikonam. Tame noon chetor bod?
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. این نون که با مایعی به نام سوراغ (مخلوط خاک و ماهی) درست میشه به نظر بنده که خیلی خوشمزه است.

  15. رضا

    درود افشین جان مدتی است در سکوت مطالب زیبای وبلاگت را دنبال میکنم و از این که هنوز چنین مردان فرهنگ دوست و درد آشنایی دارند برای فرهنگ و تمدن این سرزمین بلاخیز تلاش میکنند مشعوف میشوم بخش دولتی که به جز نادانی و تباهی حاصلی برای فرهنگ ندارندواقعا به حالت غبطه میخورم هر کدام از این مشغله ها و کارهایت ردپاهای است که دراین زمستان سرد جهالت برای آینده این خاک زرخیز باقی خواهد ماندامیدوارم همیشه پر انرژی و شاداب و سلامت باشی
    اندکی صبر سحر نزدیک است
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. اسم بنده آرش است. ارادتمندم.

  16. پسر ایران

    سلام حکیم. گروهی که یاریشان میکنی مستقل فکر میکنند و بودجه شان را تامین میکنند یا از موسسه یا انجمن خاصی حمایت میشوند؟ تا حالا تجربه ای مشابه در کشور های دیگه داشتند اگر داشتند چه مقایسه ای میتوانند بین فرهنگ غذایی ما حداقل با کشور خودشان داشته باشند؟ خیلی این سفرتو دوست دارم نمیدونم چرا. خدا قوت مرد
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. این گروه برای یک شرکت تلویزیونی کار می کنند. قبلا در کشور لبنان و مالت شبیه همین تحقیق و سفر را انجام داده اند. سپاس از لطفت.

  17. اسکندری

    سلام رفیق
    خدا قوت
    آقا بین کارهات کتاب راهنمای گردشگری خوزستان رو ننوشتی!!!
    نکنه فراموش کردی
    ما منتظریما
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. هم اون کتاب و هم کتاب های دیگه و کارهای دیگه هنوز باقی مونده.

  18. آزاده

    سلام.خسته نباشید.با خوندن نوشته هاتون کلی به ما انرژی میدین، واقعا ازتون ممنونم
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. خوشحالم.

  19. احسان ر.

    متاسفانه سه یا چهار بار به هرمز رفته ام ولی هنوز قشم را ندیده ام هر چند درباره سنگ های مزار آن گفتار متن مستندی به نام دارالمغفره برای یکی از هم دانشکده ای ها (محمد درنشان) نوشتم.
    غرض از مزاحمت این که بهتر است بگوییم نان با نمک سرخ و نه خاک سرخ. خاک خوردن درست نیست و همین امر باعث شده که بنده علی رغم اشتیاق وکنجکاوی هنوز از این نان نخورده باشم هر چند به نظرم نان ها را بانمک سرخ درست میکنند ونه خاک سرخ.
    به این دوستمان جناب م عظیم هم بفرماییدکه اسب درمانی (هیپوتراپی) که به ویژه برای درمان وسواس مرضی نافع است ظاهرا به تازگی در اصفهان از طرف یکی از رفقای ما دارد پیگیری میشود:دکتر ترک نژاد که به تازگی از سفر دور و دراز فرنگ برگشتند
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  20. شیما و علی

    سلام. جالب بود.
    فقط چقدر خوب بود در طول سفر از هر جایی که عبور می کردید دیدگاه همسفرهای خارجیتونم می نوشتید. اینجوری آدم یک دیدگاه قشنگی از کل ایران از نگاه خارجی های استرالیایی پیدا می کرد.
    موفق باشی
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. راستش معمولا این سوال های تکراری که جواب تکراری هم دارن دوست ندارم. جور دیگه سعی می کنم که از نظراتشون باخبر بشم و اگر اطلاعاتی به دست بیارم براتون می نویسم.

  21. سیما سلمان زاده

    دوصد درود
    نزدیک شش سال می گذره و کلی کار بزرگ انجام دادی و هنوز کلی کار بزرگتر انجام خواهی داد
    خداقوت
    تجربه ناخوش پاراگراف آخر رو با شیرینی بقیه سفر همراه می کنیم…
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از توجه شما.

  22. Masi

    من جای شما بودم بخاطر اون یک ساعت و نیم ! هیچ وقت دلفین ها رو نشونشون نمیدادم :))

    با تمام طولانی بودن و خستگی هاتون و صبوری هاتون….عجب سفر هیجان انگیزی بوده.
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. زنده باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *