گناه؛ حد فاصل میان خاک و انسان

ساعت نزدیک سه نیمه شب است و من به این می‌اندیشم که ایستایی انسان پاداش جسارت او برای گناه‌ کردن است.

انسان تنها موجودی است که می‌ایستد و از طرفی تنها موجودی است که گناه می‌کند.
انسان وقتی یک گناه کوچک می‌کند، سرش خم می‌شود. وقتی گناه بزرگ‌تری می‌کند باید زانو بزند و در مقابل گناهان بیش‌تر مجبور می‌شود که سجده کند. در واقع هر گناه از راست‌قامتی او کم می‌کند. وقتی گناهانش از حد بگذرد دیگران او را می‌کشند و بدین ترتیب او را بیشتر به خاک نزدیک می‌کنند و ایستایی‌اش را کاملا از او می‌گیرند.
آری، انسان به این دلیل که توانایی گناه‌ کردن دارد، گردن فراز می‌کند و می‌ایستد. و اگر گناه نمی‌کرد چهارپایی بیش نبود.

پی‌نوشت: انسان تا وقتی که راست قامت نشده بود، خدایی در کار نبود. وقتی ایستاد خدا را آفرید. آری، انسان خدا را آفرید تا اندر کنش خدا و گناه، انسانیت خود را حفظ کند.

دیدگاه‌ها

  1. داريوش

    سلام
    من متوجه نشدم ، شما از یک طرف می نویسید “ایستایی انسان پاداش جسارت او برای گناه‌کردن است” و از طرف دیگر “انسان وقتی یک گناه کوچک می‌کند، سرش خم می‌شود. وقتی گناه بزرگ‌تری می‌کند باید زانو بزند و در مقابل گناهان بیش‌تر مجبور می‌شود که سجده کند. در واقع هر گناه از راست‌قامتی او کم می‌کند.” فکر نمیکنید که این دو جمله با هم در تضاد هستند. چطور میشه گناه از یک طرف باعث ایستایی انسان بشه و از طرف دیگر باعث سر خم کردن .؟؟
    شاد باشی
    ………………………………………….
    سلام به شما. ببین، من نوشتم، ایستایی انسان پاداش «جسارت» او برای گناه کردن است، نه این‌که پاداش او برای گناه‌کردن. چیزی که مینا و شما اشتباه برداشت کردید از این‌جا ناشی می‌شه که واژه‌ی «جسارت» رو نادیده گرفتید.

  2. مجید

    سلام آرش جان
    چطوری؟ کم پیدایی!
    بابا عجب دردسری است سفرنامه آنلاین؛ اون هم در گردشگری بسیار بسیار پر شتاب…!
    ……………………………………..
    جواب: سلام. خسته نباشی. همین الان اسپانیا قهرمان شد، بهت خوش بگذره در اون کشور.

  3. مینا

    به نظر من هم تضاد داره آرش خان
    گمونم این ناخوداگاه متضاد شماست که نیمه شب وقت گیر آورده و خودش را بیرون ریخته 🙂
    اتفاقا گمونم گناه نکردن است که انسان را راست قامت میکنه چون برای گناه نکردن باید بینش و اراده و انگیزه های قوی داشته باشی. گناه کردن که هنر نیست. اتفاقا در این زمونه گناه نکردن است که گردنکشی و جسارت یه ادم رو نشون میده، چون جامعه کنونی روی گناه تبلیغات فراوان داره. البته تعریف من از گناه کاری است که به خودت و دیگران صدمه میزنه.

  4. شراره

    هر آنکس که گناهی را خلق کرد، برای خود آفرید و آنکه پس از گناهی که ممنوعه نامیدش سر خم کرد، شرم را آفرید و آنکه شرم را آفرید در خود فرو رفت تا فرصتی باشد تا بیاندیشد که انسانیت چیست و آنگاه که از خود برون شد و فارغ از شرم و گناه، بازی ِ دیگری را آغازید تا بازهم فرایند حس انسان بودن را تجربه کند.. آنگاه که بیزار شد و خسته، نالید که پس آن به که خدایی باشد تا اندرکنش گناه و شرم و انسان، آرامی بخش تپش آن چیزی باشد که قلبش نامید و بازهم آنگاه که در گرداب تکرار غلتید، و از این تکرار نالان، سرش را خم نمود تا به زمینی بنگرد که از همان آغاز از آن آغازیده بود.. مامش بود و وطنش.. و در نهایت آرام جانش..
    آرام جانش اگر دل به امید خدایی مبندد که هنگامۀ افسون ایستایی اش، در رویایش، جنبانیده بود…
    زمینی که تنها خانه ای بود که این چهارپای دوپا همواره در آن اندیشیده بود، در اندیشه اش غلتیده بود، روی دو پا ایستاده بود، گردن فراز کرده بود و در بازی، انسان را و خدا را آفریده بود…

  5. سميه

    جمله آخری که در پی نوشت نوشتی، واقعا باور داری؟ میشه بیشتر درموردش توضیح بدی. من منظورتو نفهمیدم.
    ………………………………………………………….
    جواب: سلام. در این مورد به دنبال باورهای خودت باش. توضیحی در کار نیست.

  6. مهناز

    انسا تاگناه نکنه ومتوجه گناه خودش نشه کمتر یاد خدا می افته وبه خدانزدیک میشه واین خصلت اکثر آدماست حالا گناهانمون هرچه میخواد باشه بزرگ ویاکوچک.وقتی گناه کردی تازه میفهمی برای رسیدن به عرش باید از فرش(خاک)شروع کنی.

  7. حمید

    درسته ولی انسان در برابر گناه به سجده در نمی یاد بلکه انسان از شدت گناه به خاک می افته که به خاک افتادن اینجا نماد پست شدن فطرت انسان است.به نظر من انسان چون توانایی گناه نکردن داره میتونه بایسته و مقایسه توانایی انسان در این رابطه با چهارپایان درست نیست چون چهارپایان اصلا قدرت تعقل ندارند که فرق گناه کردن و نکردن را بفهمند و باید انسان را با ابلیس مقایسه کرد یعنی مقایسه بهترین و بدترین (اشرف مخلوقات و دشمن انسان)و اگر گناه می کرد همواره مثل ابلیس بر خاک افتاده و پست بود
    ………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  8. سیما سلمان‌زاده

    این تحلیل منو یاد ریاضی جدید انداخت…
    یادش به خیر
    خیلی خوب بود.
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.

  9. لیلا

    سلام
    اینها که گناه نیست ورزش است و برای جسم و روان ضروری و لازم هست😊😊
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. احتمالا.

  10. Masi

    چقدر این تفسیر فوق العاده بود….
    چه فاصله ی عمیقی بین دو سوی این نوشته بود و از طرفی به شدت بهم نزدیک.

    معرکه…واقعا معرکه….نمی دونم چند نفر این نوشته رو خوندن؟ فهمش کردن؟ به عمقش رسیدن؟ بهش فکر کردن ….و شگفت زده ازش رد شدن….

    فقط با انتهای پی نوشت مشکل داشتم!….حفظ انسانیت در این کنش، انسان امروز از این تفسیر فاصله ی زیادی گرفته ….

    این نوشته به اندازه ست، شروع و پایان بی نظیر داره ، پر از معناست و درخشانه!
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اظهار نظر شما.

  11. Masi

    به قول شوپنهاور
    آدمی باید اخلاق را از خانواده
    روش زندگی را از اجتماع
    دانش را از دانشگاه
    و البته انسانیت را هم از جانوران بیاموزد!

    با مورد دو و سه ش شاید موافق نباشم
    اما با مورد چهارمش هم عقیده ام.
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. زنده باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *