دیدگاه‌ها

  1. مهدی فتوحی

    چیزی که برای من سخت تکان دهنده است. دورنگ اصلی ای که چشم ما ایرانی ها به آن عادت دارد فقط درکویر دیده می شود. زرد متمایل به نارنجی، رنگ خاک خشک، رنگآبی آسمانی، باور کن من اینجا این دو رنگ را اصلا نمی بینم.

  2. مریم

    <>
    دکتر شریعتی

    چقدر با این عکسها این سایت زیباتر و جان دارتر شده .
    یک تنوع اساسی!

  3. مریم

    منو ببخشید، اصلاح می کنم :

    در کویر خدا حضور دارد !
    در کویر شکوه و تقوا و شگفتی و زیبایی شور انگیز طلوع خورشید را باید از دور دید . اگر نزدیکش رویم از دستش داده ایم ! لطافت و زیبای گل در زیر انگشت های تشریح می پژمرد ! آه که عقل این ها را نمی فهمد !

  4. لیلا پارساییان

    کویر هیولای خشمگین آدمیخوار خفته ای است که نمی دانی چه زمان و چگونه عفونت زخم کهنه اش سر باز می کند تا تورا در تعفن خویش ببلعد. به قول نیچه کویر انسانی بزرگ و بزرگتر می شود. و ابر انسانی آرزوست که تعفن را محو کند.

    به یاد دارید زمانی را که دمل چرکین عفونی را فشرده باشید و فریاد دردآلود صاحبش تا عرش کیهان رسیده باشد؟

    دردی که فریاد اکنون شناخته شدن را طنین افکند؟

  5. مریم

    نیچه کویر کجا رو اینطوری توصیف کرده؟ چقدر ترسناک!
    کویر ایران خیلی قشنگه مخصوصا شب های کویر البته برای دیدن و سفر نه برای ماندن.
    همیشه از این کلمات و حرکات در مورد دمل چرکین و عفونت و اینها متنفر بوده ام.
    ببخشید لیلای عزیز!

  6. لیلا

    سلام
    کویر بیش از هر چیز دیگری شبیه انسانهای تنها ست، تنها اما پر از رمز و راز
    ……………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. شاید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *