طرح مساله و تفسیر:
بگذارید بار دیگر و این مرتبه با دقت بیشتر، به داستان نظری بیاندازیم و نکات پیدا و پنهان حماسهی گیلگمش را بررسی کنیم.
تولد:
در قضایای مربوط به تولد گیلگمش (در دو ترجمهی احمد شاملو از بخش تولد گیلگمش خبری نیست)، میبینیم که: ۱- از تولد گیلگمش جلوگیری میشود. {معمولا در تولد کسانی که قرار است بعدها دیکتاتور حاکم را از بین ببرند، چنین موضوعی دیده میشود که از آن جمله میتوان به تولد موسی و کوروش اشاره کرد.} ۲- با توجه به همهی جلوگیریها، قهرمان آینده متولد میشود. چنانکه موسی و کوروش هم زاییده شدند. ۳- این قهرمانان در دل طبیعت و به صورت غیر عادی رشد میکنند. این بنمایه در بسیاری از اسطورههای ملل یافت میشود. موسی را به آب نیل میسپارند و فریدون هم در دل کوه و با گاوها رشد میکند. به تعبیر «میرچا الیاده»، این قهرمانان برای این قدرت مافوق طبیعی (که برای از بین بردن دیکتاتور به آن نیاز دارند) پیدا میکنند که مادر طبیعت آنها را پرورش داده است.
گیلگمش شاه است:
در لوح اول، گیلگمش فرزانه، دانا، آگاه به رازها و نیرومند معرفی میشود. او در «اوروک» که پیرامونش را حصار در برگرفته زندگی میکند. {همینجا ما از معماری شهر اوروک باخبر میشویم.}
در لوح ذکر شده است که یک سوم گیلگمش، آدمی و دو پارهی دیگرش، خداست. همین موضوع، برای طرح سوال مناسب است. چرا نیمی از او انسان، و نیم دیگرش خدا نیست؟ چرا پارههای وجود او اینچنین تقسیم بندیشده است؟ کدام دو بخش از گیلگمش -که قرار است بمیرد-، از خدایانی است که قاعدتا جاودانه هستند و مردنی نیستند و کدام بخش او انسانی است که مرگ باید از همانجا در او نفوذ کند؟
از آنجا که خصیصههای مهم گیلگمش، نیرومندی، زیبایی و بلندبالایی است، من حدس میزنم (فقط حدس میزنم )که منظور از دو بخش خدایی گیلگمش، بلند بالایی و زیبایی اوست. در لوح اول از نسخهی نینوا، ترجمهی احمد شاملو آمده است: “نقش پیکرش را خدایان خود طرح افکندند و مادرش «نینسون» نیز زیبایی را بر آن مزید کرد.” «نینسون» را در ترجمهی دیگر، «ریشَت» ذکر کردهاند، او به احتمال زیاد خدایبانویی بوده که در سرزمینها، به اسامی مختلف نامیده میشده است. و در لوح دهم از متن فرانسوی (غیر از نسخهی نینوا) که احمد شاملو ترحمه کرده، آمده:”…بالایش به خدایان میماند…”
از طرفی ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا نیرومندی گیلگمش را جزو بخش خدایی وجود او نمیدانم؟ ۱- نیرومندی گیلگمش به طور مستقیم، مغلوب مرگ میشود و خدایان نمیمیرند، اما زیبایی و بلندبالایی به طور مستقیم مغلوب مرگ نمیشوند. ۲- گیلگمش در زیبایی و بلندبالاییاش به کسی احتیاج ندارد، ولی در نیرومندیاش به انکیدو محتاج است.
این که چرا اصولا بخشی از وجود گیلگمش خداگونه است، دلیلش این است که گیلگمش شاه است و شاه به خدا (خدایان) شباهت بسیار دارد. شاه نماینده خدایان بر روی زمین است. این موضوع را در اسطورههای ایرانی هم میبینیم، در نقشهای ایرانی، شاه از همه بزرگتر است و بزرگی خدا را به یاد میآورد. ریش شاه از همه بلندتر و هم اندازه با ریش خدایان است. این هم (بزرگی قد و بلندی ریش) دلیل دیگری است که من حدس میزنم بلندبالایی و زیبایی دو خصیصه خدایی وجود گیلگمش هستند، یادمان باشد که ریش از عناصر زیبایی در وجود مردان به شمار میرفته است. “در عهد باستان، خدایان، پهلوانان، شاهان و فیلسوفان با ریش نشان داده میشدهاند. ریش برای سامیان اهمیتی بسزا داشته، نه تنها نشانهی مردانگی بوده، بلکه به صورت آرایشی برای چهرهی مردان به حساب میآمده است، به همین جهت آن را مرتب و معطر میکردند.” (فرهنگ نمادها، جلد سوم، سودابه فضائلی)
ادامه دارد…
دیدگاهها
سلام، وقت بخیر
خسته نباشید،
تا اینجا ، مطلب رو خیلی جالب نوشتید.حتما باقی ی آن هم به همین پر باریست.
موفق باشید
زیباست زیباست
کیومرث و زال هم قهرمانانی هستند که در دل طبیعت بار می آیند و می بالند.
آرش سلام… تصمیم داشتم کامنت نزارم این دوستات نمی زارن، پس مجبور شدم بگم:
دوست ِ N نام من
پیش از این ،بیش ،آرش های عزیز تری بودند دوستانی که آره، ما هم از رفتن شون همین جوری مثل تو فکر می کردیم اما باور کن دوست عزیز که هر انسانی بار خودش رو به دوش می کشه و راه انفرادیه خودش رو می ره و اگر تاثیری هم در جهان بزاره هر کجا که باشه اگر واقعا تاثیر جاودانه ای باشه سهمی هم به من و تو می رسه ، مثل اینکه یه خارجی فکر کنه اگر برادپیت از هالیوود بره اروپا زندگی کنه از دست رفته( البته براد پیت که اصلا چیز دیگری است) هجرت بسیار خوبه دوست من، چرا دوست داری آدم ها تو گنداب های مشترک تعیین شده دست و پا بزنن بعد هم نکته بعدی اینه که من واسه آن نورآقایی که حالا دیگه داره پیر کفتار میشه( یعنی عقل خودش کار می کنه که گویا تو هم اینو قبول داری که عقل داره) نمی تونم نسخه ای بپیچم حال اگر تو داری از عاطفه حرف می زنی من بهت موکدانه می گم: آزادی آدم ها رو با هیچی نمیشه عوض کرد دوست عزیزم…
تا وقتی آدم هایی مثل ما هنوز دارند از قداست یه سایت حرف می زنن باید در این شهر و این مملکت رو گل گرفت و روش زد تا اطلاع ثانوی خبری از زایش و تعالی روح و اندیشه نیست…..اون آرش بیچاره هم شاید اگه موندنی بشه بخواد از همین دگماتیسم فرار کنه.. شاید…
تا وقتی داریم دیکتاتوری رو حتا در متن آدم ها و کامنت ها پیاده می کنیم خبری از روشنگری نیست دوست من، ببخش که قداستی برای این سایت و هیچ سایتی قائل نیستم چون معتقدم که همیشه سعی می کنم، سعی می کنم انسان رو رعایت کنم پس بی هر گونه شایبه ای همین جا بهت پاسخ می دم هم در فصل مرگ خودم (وبلاگ ام) تا کمی از دیکتاتوری شما رو به چالش بکشم…
چقدر نگاه میرچا الیاده رو در خصوص دلیل قدرتمندی (ماورالطبیعه) دوست دارم.
……………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. الیاده، منحصر به فرده.
چقدر نکته ایی که در پاراگراف تولد نوشتین جالب بود برام!
مادر طبیعت/ مافوق طبیعی!
نکات فوق العاده ایی رو گفتین.
یعنی معماری محل زندگی هم می تونه تو خصلت های یک نفر اثربگذاره؟!
عالیه واقعا👌👍
……………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید. قطعا محیط روی انسان اثر میزاره.