اکنون که در میانهی فصل تابستان سال ۱۳۸۸ هستیم هنوز هیچ خبر خوشایندی مبنی بر ثبت میراث معنوی جهانی از کشورمان به گوش نرسیده است. به نظر میرسد که مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ترجیح میدهند فعلا در اینباره سکوت کنند. اما بد نیست بدانیم که وضعیت کشورها در ثبت میراث معنوی در فهرست یونسکو چگونه است.
در فهرست میراث معنوی جهانی یونسکو نام ۷۰ کشور دیده میشود که عبارتند از: آلبانی، الجزایر، ارمنستان، آذربایجان، بنگلادش، بلژیک، بلیز، بنین، بوتان، بولیوی، برزیل، بلغارستان، کامبوج، جمهوری آفریقای مرکزی، چین، کلمبیا، کاستاریکا، ساحل عاج، کوبا، جمهوری چک، جمهوری دمنیکن، اکوادور، مصر، استونی، فرانسه، گامبیا، گرجستان، گواتمالا، گینه، هندوراس، هند، اندونزی، عراق، ایتالیا، جامائیکا، ژاپن، اردن، قرقیزستان، لاتویا، لیتوانی، ماداگاسکار، مالاوی، مالزی، مالی، مکزیک، مغولستان، مراکش، موزامبیک، نیکاراگوئه، نیجریه، فلسطین، پرو، فیلیپین، جمهوری کره، رومانی، فدراسیون روسیه، سنگال، اسلواکی، اسپانیا، تاجیکستان، توگو، تونگا، ترکیه، اوگاندا، ازبکستان، وانواتو، ویتنام، یمن، زامبیا، زیمبابوه.
در این میان چین با ثبت ۴ اثر، بیشترین میراث معنوی جهانی را در فهرست یونسکو به ثبت رسانده است. تاکنون نیز ۹۰ اثر مختلف به عنوان میراث معنوی جهانی در فهرست یونسکو دیده میشوند که موضوعات آنها مربوط میشود به: رقص، موسیقی و آلات موسیقی، آواز و سرود، زبان، سنتها، اشعار حماسی، مراسم مذهبی، فضاهای فرهنگی، هنرها و پیشهها، میراث فرهنگی شفاهی، فستیوالها، نمایشهای سنتی و عروسکی، انواع تئاتر، جلوههای قصهگویی و داستانسرایی، فالگیری و غیبگویی، گردهماییها، دانش و هنرهای منحصر به فرد
هنگامیکه به فهرست یونسکو نظر میکنیم متوجه میشویم کشوری به کوچکی «جمهوری دومنیکن» تاکنون دو میراث معنوی جهانی به ثبت رسانده و کشوری به ناشناسی «توگو» هم یک میراث معنوی جهانی ثبت کرده است. در میان کشورهایی که میراث معنوی مشترک ثبت کردهاند، حداکثر تعداد چهار کشور با هم دیده میشوند که متعلق است به کشورهای نیکاراگوئه، بلیز، گواتمالا و هندوراس.
با اینکه ایران تاکنون هیچ اثری را به ثبت میراث معنوی جهانی نرسانده، خبرها حاکی از آن بود که کشورمان برای ثبت «نوروز» قرار است با ۹ کشور دیگر پروندهی مشترک داشته باشد. از طرفی با توجه به موضوعاتی که در میراث معنوی جهانی به ثبت رسیدهاند، ظرفیتهای ایران را میتوانیم حدس بزنیم. از نوروز و موسیقی و آلات موسیقی ایرانی که بگذریم، میتوانیم به سیاه بازی و نقالی و تعزیه و مراسم قالیشوران و فضاهای فرهنگی متعلق به عشایر و فال حافظ و هنرهای دستی و سنتهای دیرینه مربوط به زرتشتیان و دیگر اقلیتهای مذهبی و … اشاره کنیم که متاسفانه به آنها توجهای درخور نمیشود.
بد نیست بدانیم که پیشبینی سازمانهایی که در رابطه با صنعت گردشگری فعالیت میکنند این است که در آیندهی نزدیک، گردشگری به جشنوارهها و فستیوالها بیشتر تکیه میکند و گردشگران اینبار نه برای دیدار از بناها بلکه برای شرکت در مراسم و کارناولها به مقاصد مورد نظرشان سفر میکنند. شعار سال ۲۰۰۹ سازمان جهانی گردشگری هم مبتنی بر گوناگونی اقوام و بزرگداشت آنهاست. از این روی نه تنها ثبت میراث معنوی جهانی بسیار حائز اهمیت است، بلکه عقب ماندن از این قافله وضعیت گردشگری ما را بدتر از این که هست، خواهد کرد.
اکنون برای اینکه بدانیم میراث معنوی جهانی کشورهایی که در فهرست یونسکو قرار دارند چه موضوعاتی است، به آنها اشاره میکنیم:
زیمبابوه: نوعی رقص، زامبیا: ۱- آیین و مراسم دینی سری که با رقص همراه است (به همراه مالاوی و موزامبیک)، ۲- تشریفات مذهبی برای پسران بین ۸ تا ۱۲ ساله، یمن: ترانهای به نام «ترانهی صنعا»، ویتنام: ۱- یک نوع ساز ضربی به همراه اعتقادات مربوط به آن، ۲- یک مراسم موسیقیایی، وانواتو: طراحی بر روی ماسه به عنوان یک آیین مذهبی، ازبکستان: ۱- فضای فرهنگی ناحیهی بویسون، ۲- موسیقی شش مقام (به همراه تاجیکستان)، اوگاندا: نوعی هنر-صنعت، ترکیه: ۱- مراسم رقص سما، ۲- هنر قصه سرایی برای عموم مردم ( شبیه نقالی ما ایرانیان)، تونگا: رقص و موسیقی، توگو (به همراه بنین و نیجریه): میراث شفاهی مراسم تکریم و ستایش، اسپانیا: ۱- یک فستیوال مردمی که ریشهاش به قرون وسطی برمیگردد، ۲- نمایش موزیکال مقدس، اسلواکی: یک وسیله موسیقی به همراه موسیقی آن که به طور سنتی توسط چوپانان اسلواکی نواخته میشود، سنگال (به همراه گامبیا): یک نوع آیین و تشریفات مذهبی بومی، فدراسیون روسیه: ۱- اشعار و هنر حماسی مردم ترک و جغتایی، ۲- فضای فرهنگی و فرهنگ شفاهی Semeiskie، رومانی: یک نوع رقص به عنوان آیین مذهبی، جمهوری کره: ۱- تشریفات مذهبی سلطنتی اجدادی کرهایها که در معبد Jongmyo در شهر سئول به همراه موسیقی برگزار میشود، ۲- سرود حماسی Pansori، ۳- یک نوع فستیوال که سالیانه برگزار میشود، فیلیپین: ۱- سنت شفاهی و سرود Hudhud، ۲- یک آواز حماسی قدیمی، پرو: سنت شفاهی و جلوهی فرهنگی بخشی از مردم کشور پرو (منطقه زاپارا) که در جنگلهای آمازون زندگی میکنند (به همراه اکوادور)، ۲- هنر پارچه بافی مردم یکی از جزایر پرو، فلسطین: جلوههای قصهگویی زنان فلسطینی که به «حکایت» مشهور است، نیجریه: ۱- میراث شفاهی مراسم تکریم و ستایش (به همراه بنین و توگو)، ۲- سیستم فالگیری و غیبگویی، نیکاراگوئه: ۱- زبان، رقص و موسیقی مردم سواحل آتلانتیک (به همراه بلیز، گواتمالا، هندوراس)، ۲- یک نوع نمایش معترضانه و هزلگونه علیه قوانین مستعمراتی، موزامبیک: ۱- آیین و مراسم دینی سری که با رقص همراه است (به همراه مالاوی و زامبیا)، ۲- موسیق ارکستر جوامع چوپی، مراکش: ۱- «موسم تنتن» که نوعی گردهمایی قبایل جنوب مراکش و شمال آفریقا با کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، ۲- فضای فرهنگی میدان Jemaa el-Fna، مغولستان: ۱- فولکلور سنتی (به همراه چین)، ۲- موسیقی سنتی عشایر مغولی، مکزیک: جشن و سرور بومی مختص به مرگ، مالی: یک فضای فرهنگی و فستیوال مربوط به آن، مالزی: تئاتر باستانی Mak Yong که از دوران گذشته با اهداف مذهبی اجرا میشده است، مالاوی: ۱- یک نوع رقص، ۲- آیین و مراسم دینی سری که با رقص همراه است (به همراه زامبیا و موزامبیک)، ماداگاسکار: دانش و هنر منحصر به فرد نجاری و صنعت چوب جوامع Zafimaniry، لیتوانی: ۱- جشنهای به همراه رقص و موسیقی Baltic (به همراه استونی و لاتویا)، ۲- مراسم مذهبی ساخت صلیب و محراب و سمبلهای مربوط به آن، لاتویا: جشنهای به همراه رقص و موسیقی Baltic (به همراه استونی و لیتوانی)، قرقیزستان: قصهگویی حماسی عشایر قرقیز، اردن: فضای فرهنگی عشایر، ژاپن: ۱- تئاتر Nôgaku، ۲- تئاتر عروسکی Ningyo Johruri Bunraku، ۳- تئاتر مشهور کابوکی Kabuki، جامائیکا: محل زندگی و فرهنگ جوامع خودمختار Maroon، ایتالیا: ۱- تئاتر عروسکی سیسیلی، ۲- آوازهای چوپانی معروف به Canto a tenore، عراق: موسیقی سنتی کلاسیک با عنوان مقام عراقی، اندونزی: ۱- تئاتر عروسکی Wayang، ۲- خنجر مردم اندونزی که هم یک سلاح و هم یک وسیله روحانی قلمداد میشود و به آن قدرتهای جادویی را نسبت میدهند، هند: ۱- سنت مناجات و سرودخوانی اشعار سانسکریت فلسفی، اسطورهای و مذهبی ودایی، ۲- اجرای نمایش سنتی رامایانهف ۳- تئاتر سانسکریت Kutiyattam، هندوراس: زبان، رقص و موسیقی مردم سواحل آتلانتیک (به همراه بلیز، گواتمالا، نیکاراگوئه)، گینه: فضای فرهنگی Sosso- Bala، گواتمالا: ۱- یک نوع نمایش سنتی به همراه رقص، ۲- زبان، رقص و موسیقی مردم سواحل آتلانتیک (به همراه بلیز، هندوراس، نیکاراگوئه)، گرجستان: آوازخوانی چند صدایی گرجستانی، گامبیا (به همراه سنگال): یک نوع آیین و تشریفات مذهبی بومی، فرانسه (به همراه بلژیک): سرودهای دسته جمعی سنتی به همراه پیکرکهایی از غولها و اژدها، استونی: ۱- فضای فرهنگی جزیرهی کوچک Kihnu، ۲- جشنهای به همراه رقص و موسیقی Baltic (به همراه لاتویا و لیتوانی)، مصر: یک نوع شعر حماسی، اکوادور (به همراه پرو): سنت شفاهی و جلوهی فرهنگی بخشی از مردم کشور اکوادور (منطقه زاپارا) که در جنگلهای آمازون زندگی میکنند، جمهوری دومنیکن: ۱- فضای فرهنگی و فستیوال مردمی رقص و موسیقی برای انجمن برادری ۲- تئاتر سنتی به همراه رقص به نام Cocolo، جمهوری چک: نوعی رقص به نام Slovácko verbŭnk، کوبا: رقص و موسیقی طبلی Tumba، ساحل عاج: موسیقی مربوط به جوامع Tagbana، کاستاریکا: سنتها و پیشههای مربوط به گاوچرانان، کلمبیا: ۱- فضای فرهنگی Palenque de San Basilio، ۲- کارناول رقص و موسیقی Barranquilla، چین: ۱- فولکلور سنتی (به همراه مغولستان)، ۲- Xinjiang Uyghur Muqam که شامل موسیقی کلاسیک، رقص و آوازهای بومی است، ۳- نوعی وسیله موسیقی چینی به همراه موسیقی آن، ۴- اپرای Kun Qu که در زمان سلسلهی «مینگ» گسترش یافت، جمهوری آفریقای مرکزی: یک نوع سرود دسته جمعی و چند صدایی، کامبوج: ۱- رقص باله سلطنتی کامبوج، ۲- نوعی تئاتر سایهای، بلغارستان: نوعی رقص سنتی مذهبی و آوازهای چند صدایی که هنوز توسط زنان مسن برگزار میشود، برزیل: ۱- موسیقی، رقص و شعر Samba de Roda که در منطقه Recôncavo برگزار میشود، ۲- نوعی سیستم ارتباطی، هنر و بیان گرافیکی و شفاهی که توسط قبیلهای به نام Wajapi اجرا میشود، بولیوی: ۱- کارناول شهر Oruro، ۲- مراسم آیینی، مذهبی و اسطورهای بخشی از مردم بولیوی، بوتان: رقص مقدس که در آن رقصندگان صورتک به صورت میگذارند، بنین: میراث شفاهی مراسم تکریم و ستایش (به همراه نیجریه و توگو)، بلیز: زبان، رقص و موسیقی مردم سواحل آتلانتیک (به همراه گواتمالا، هندوراس، نیکاراگوئه)، بلژیک: ۱- کارناول شهر Binche، ۲- سرودهای دسته جمعی سنتی به همراه پیکرکهایی از غولها و اژدها (به همراه فرانسه)، بنگلادش: آواز خنیاگرانی که به نام Baul مشهورند، آذربایجان: فرم موسیقی سنتی آذربایجان به نام مقام آذربایجانی، ارمنستان: قرهنی (آلت موسیقی) ارمنی که به نام duduk مشهور است به همراه موسیقی آن، الجزایر: یک نوع مراسم همراه با موسیقی و رقص و آواز که در منطقه Gourara برگزار میشود، آلبانی: موسیقی سنتی چند صدایی آلبانیایی.
آرش نورآقایی
دیدگاهها
۱- دودوک با قره نی فرق دارد. این ساز در شمال غربی ایران در ناحیه ی آذربایجان و کردستان به نام بالابان معروف است. همانطور که ساز زنبورک ما در جنوب ایتالیا به نام اسکاچاپنسیه ری معروف است این ساز هم در ترکیه و آذربایجان معروف است.
۲- اگر من بخواهم میراث معنوی ایران را برشمرم به اندازه ی همین مقاله و شاید بیشتر از این مقاله بشود.
۳- من فقط چند ارجاع می دهم.
غیر از موسیقی دستگاهی ایران. ما در هر بخش از ایران موسیقی مقامی داریم. یک نگاه به آثار جمع آوری شده توسط محمد رضا درویشی این نظر را اثبات می کند. در ضمن خود او کتاب بسیار ارزشمند فرهنگ سازهای ایرانی را در آورده.
۴- در مورد نمایش های ایرانی کتاب بیضایی نمایش در ایران مرجع است. همه ی گونه های نمایش موجود در آن میراث نمایشی ما نیست . چغندر است. نه نقالی نه تعزیه. نه بازی های زنانه. نه خیمه شب بازی نه سایه بازی نه تخته حوضی و نه رقص های نمایشی هیچ کدام میراث معنوی ما نیستند. مال از ما بهتران اند.
۵- رقص های ایرانی در این سی سال به شدت آسیب دیده اند. ولی هنوز نمرده اند. رقص های چوپی، خنجر، شاطری، باباکرم، بندری، شالی کاران و ….. که هر کدام بخشی از میراث معنوی مایند.
۶- علاوه بر نوروز و سده و مهرگان و چهارشنبه سوری و قاشق زنی و فالگوش و ….خرده فرهنگ های کشاورزی و دامپروری ما که به شدت دارند از نفوذ این تلویزیون ملعون از بین می روند. نظیر کوسه گردی، کوسه برنشین، میرنوروزی، مراسم پشم زنی گوسفندان، آیین های کوچ و سووشون و مراسم های عزاداری جمعی نظیر عاشورا و ۲۱ رمضان و….. را گویا نباید جزء میراث فرهنگی ایرانیان برشمرد. این ها انگار برای حضرات پشم اند .
۷- سنت های سفره اندازی و آش پشت پا و نذری دادن و شله زرد و حلیم پزان و ……را طبق نظرآقایان جزء قاذورات و خرافات اند و باید فراموششان کرد
۸- ترانه های محلی ایران را که گویا اصلا باید به عمد دور ریخت چون پرند از اروتیسم . سنت های ترانه ای ایران همچون واسونک سرایی، مشاعره و نواجش و …. یعنی چه؟ چه معنی دارند اینها؟
۹- من نمی دانم چرا ما خودمان را مسخره کرده ایم. چرا یکباره زبانمان را عوض نمی کنیم و به عربی صحبت نمی کنیم که خیال حضرات راحت شود و دست از سر ما بر دارند . آقا جان خر ما از کرگی دم نداشت. ما هیچ نداشته ایم. تاریخ ما هم از اول هجرت شروع می شود. ولمان کنید بابا بگذارید کپه ی مرگمان را بگذاریم……
سلام
در همین بهار و تابستانی که گذشت و می گذرد ما یک میراث معنوی بزرگ را در دنیا ثبت کردیم و آن هم رقص خونِ اژدها “احمدی نژاد” بود. مرد بزرگی که به ملتش فکر نکرد چه برسد به میراث معنوی مملکتش!!
آقای فتوحی راست می گوید به خدا، یکبار در کلاس راهنمایان تور به دوستانم گفتم اگر من رئیس سازمان میراث فرهنگی می شدم دستور می دادم ارتفاع سد سیوند را بیشتر کنند، و یک بولدوزر بیندازند در محوطه پاسارگاد. نقش جهان را هم می کوبیدم و رویش تماماً مرکز خرید
می ساختم که پودر و ماتیک و تی شرت بفروشند به خلق خدا و باقی هم به همین شکل تا خیال همه راحت شود. گور بابای نوروز و موسیقی و بوی خوش آش پشت پا… آخه خر چه داند قیمت نقل و نبات؟ بدبختی اینه که تمام این پستهایی هم که می شه توشون یه کاری کرد همه دست یه مشت آدم کرکر خنده است که اصلاً هرّ رو از بر تشخیص نمی دن.
باز هم گلی به گوشه جمال اونهایی که خستگی ناپذیرن.
کی گفته ما میراث معنوی نداریم کاملا در اشتباهند . سخنرانی رهبر معظم انقلاب
در اون روز جمعه به یاد ماندنی یکی از بزرگترین و با شکوهترین میراث معنوی ماست ……؟
واقعا با دیدن این مطلب دلم به درد اومد و اشک از چشمام جاری شد
با داشتن این همه میراث معنوی با ارزش واقعا جای تاسفه که نامی از ایران در بین کشورهایی که حتی نام بعضی از آنها را تاکنون نشنیده ایم ، نباشه .
من از همین الان آمادگیم را برای ترجمه این کتاب اعلام می کنم و منتظر خبر شما هستم .
این روزها آنقدر به خاطر همه چیز درد می کشم که علت دردهامو نمی دونم .
“چشم” یک روز گفت: «من در آن سوی این دره ها کوهی را می بینم که از مه پوشیده است. این زیبا نیست؟»
“گوش” لحظه ای خوب گوش داد، سپس گفت: «پس کوه کجاست؟ من کوهی نمی شنوم!»
آنگاه “دست” درآمد . گفت: «من بیهوده می کوشم آن کوه را لمس کنم، من کوهی نمی یابم!»
“بینی” گفت: «کوهی در کار نیست. من او را نمی بویم!»
آنگاه “چشم” به سوی دیگر چرخید، و همه دربارۀ وهــمِ شگفت او گرم گفت و گو شدند…
*از کتاب دیوانه*
ما آن چشــمیم که این زیبایی ها را می بیند.. دوستش دارد.. می خواهد حفظش کند..
ولی اینان می خواهند “چشم ها” را کورکنند…
مـــــا را کــــــور کنند…
!!!…مـــا را کـــــور کنند؟؟؟!
حالا حالا ها قدر احمدی نژاد و نمی دونید.امیدوارم شما هم یه کم از مسایل پشت پرده سیاست خبر داشته باشین تا هر چیزی را بی بهانه و با بهانه به احمدی نژاد ربط ندین.یه کم به خودتون بیاین.یه کم اطلاعاتتون و بالا ببرین ،البته قصد توهین ندارم.امیدوارم موفق باشین
۵ میراث معنوی به لیست یونسکو اضافه شد
اثر موسیقایی ثبت شده در خراسان نوعی موسیقی ویژه ای است که به دلیل مهارت در نواختن این موسیقی با دوتار شهرت دارد و با اشعار حماسی حاوی مضامین تاریخی و افسانه ای و اسطورهای همراه است.
آیین های زورخانه ای ایران نیز دربرگیرنده عناصری از فرهنگ ایران باستان همراه با مضامین و اخلاقیات دینی و عرفانی است دومین اثر ثبت شده ازایران در فهرست جهانی میراث معنوی یونسکو است.
نمایش آیینی تعزیه به عنوان یک اثر فرهنگی و مذهبی که در اوقات خاصی از سال با اتکا به حوادث تاریخی و داستان های محلی به روایت حوادث تاریخی رخ داده شده درباره شهادت امام حسین و یارانش اختصاص دارد سومین اثر ایرانی از این مجموعه است.
سنت بافت فرش بافی در منطقه فارس عمدتا مرتبط با عشایر قشقایی است و توسط مردان و زنان در مراحل مختلف تهیه مواد تا بافت آن که به ویژه درمرحله نقش و بافت برعهده زنان است و به صورت متوالی از مادر به دختران منتقل میشود، تهیه می شود چهارمین اثر و نیز سنت بافت فرش در منطقه کاشان نیز که با اندکی تفاوت اما همین روند را از سر می گذراند ومهارت خاص در بافت این نوع فرش ها نیز به طور سنتی از نسلی به نسل دیگرو عمدتا از سوی زنان به فرزندان دختر منتقل شده ، پنجمین اثر ثبت شده از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو است. [چهارگوشه ایران: استان فارس]
در سال های گذشته نیز مراسم آیینی نوروز و نیز ردیف های موسیقی دستگاهی ایران در کمیته میراث جهانی به ثبت رسیده بود.
……………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما. سپاس. ولی بنده بعد از این مطلب چندین مطلب دیگه در رابطه با میراث معنوی نوشتم. از تاریخ این مطلب خیلی گذشته.