دیروز بعد از اینکه در شهر قدم زدم، خسته شدم و به دنبال جایی میگشتم تا چند دقیقه بنشینم. بالاخره روی پلههای سینما Regal (درنزدیکی هتل تاج محل) در چند متری سگی که او هم روی پلههای سینما لم داده بود، نشستم. تنها بعد از ۱۰ ثانیه مامور سینما جلو آمد و از من خواست که از جایم بلند شوم ولی چیزی به سگ نگفت. از جایم بلند شدم و چرایی این موضوع را از مامور سوال کردم. تنها لبخندی زد و من هم رفتم.
چند روز پیش در یکی از ایالتهای هند، یکی از اهالی یک خانوادهی سطح پایین (همانهایی که نجس میپندارندشان) به سگ یک خانوادهی بلندمرتبه غذا میدهد. همین موضوع باعث میشود که آن خانوادهی بلندمرتبه سگشان را از خانه برانند. هند اینطوری است. هنوز خانوادههای قدرتمند حکومت میکنند (بعدا در رابطه با طبقات اجتماعی هند مینویسم).
هندیها وقتی به هم میرسند یا از هم خداحافظی میکنند عبارت namaskar نَمَشکر یا namastay را به کار میبرند. کف دستان را به هم میچسبانند و آن را جلوی صورت میآورند، دستها در این حالت کمی به جلو متمایل است. وقتی پسوند «جی» ji را بعد از نام یک فرد به کار میبریم علامت احترام است. مثلا در رستوران میتوانیم گارسون را اینطوری صدا کنیم: ha ji جوانترها وقتی جلوی پدربزرگ و مادربزرگشان میایستند پاهایشان را به هم میچسبانند. هندیها ممکن است که در همان لحظهی اول از شما سوالهای خصوصی دربارهی سن و سال و وضعیت تجرد و تاهل و دستمزد ماهیانهاتان بکنند، این سوالها برای فضولی نیست فقط راهی برای برقراری ارتباط است. هندیها مثل ما ایرانیها هنگام داخل شدن به خانه یا معبد، کفشهایشان را درمیآورند (البته آنهایی که کفش دارند).
وقتی وارد معابد هندوها، صومعهی بوداییها، مسجد مسلمانان، زیارتگاههای جینها و «گوردوارا»ی gurdwara سیکها میشویم باید لباسمان متناسب باشد و خیلی عریان نباشیم. در زیارتگاههای جینها نباید چرم (حتی کیف چرمی) به همراه داشته باشیم. در برخی از معابد جنوب هند، مردان باید پیراهنشان را از تنشان دربیاورند و یک نوع پوشش به نام dhoti بپوشند. در معابد هندو نباید به دیوار تکیه داد.
چانهزدن در هنگام خرید یک نوع سبک زندگی در هند محسوب میشود. البته در فروشگاهی بزرگ و معتبر قیمتها ثابت است. هندیها با دست غذا میخورند و خوردن با دست چپ از نزاکت به دور است. نوشیدن الکل در مکانهای عمومی مرسوم نیست و تنها بعضی از رستورانها اجازه دارند که مشروب سٍرو کنند.
دیدگاهها
نمسته از اینکه نظر دادید سپاسگزارم ولی دلیلی که هند را بیشتر دوست دارم اینکه احساس میکنم زندگی در آنجا بیشتر جریان دارد اداب ورسومشان یا جشنها ومراسم آنها که تمام نشدنی است حمل بر خود ستایی نباشد ولی من جاهای زیادی رفتم کشورهای مختلف اما دیدگاه من هندوستان را زنده وپر از نشاط میداند آن فقیر هم در زمان شادی شاد است وزانوی غم به بغل ندارد این را در راحتی ولمیدن سگها یشان هم میتوانی ببینی ولی بیشتر عنصر رنگ است که دیده ها را بازتر میکند مثلا جشن هولی یا همان ساری های خوش رنگ به هر حال باز هم سفر خوب وخوشی را برایتان آرزو دارم .
……………………………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس.
سلام
خیلی عالیه اینهمه اطلاعات. عالی و ارزشمند. فقط الان کدوم شهر هند هستید؟ کشمیر؟
………………………………………………………………..
جواب: سلام. بمبئی. کلا ۴۰ روز هند هستم. ۳۰ روزش را در بمبئی خواهم بود.
درود به تو مرد
خیلی حال کردم با این نوشته هایی که از هند داری
عکس جدید روی وب هم عالی پیرمرد!
شاد و پیروز باشی
………………………………………………………………………….
جواب: سلام پسر. سپاس از لطفت.
به گوا هم سر بزنید من یه دوست خوب اونجا دارم که یه مهمانپذیر خانوادگی دارن (یه خانواده هندی پرتقالی هستند) اونها در مرکز استان گوا هستند که بهش میگن panaji اگه از بمبئی با قطار بری گوا باید وقتی به ایستگاهی رسیدی که به panaji نزدیکه اونجا پیاده بشی و به مسئول تاکسی ها بگی میخوام برم affonso guest house می تونه یه تاکسی در اختیارت قرار بده و بفرستت اونجا
اگه رسیدی بگو من رو دوست ایرانیتون فرستاده مطمئنم که خیلی تحویلت میگیرن
راستی اگه تونستی یه سر هم برو واراناسی، پشیمون نمیشی اما با این وقت کمی که داری فکر نکنم بتونی بری. ان شاءالله سفر بعدیت به هند
………………………………………………………………….
جواب: سلام. همهی این ها میشه برای سفر بعدی. سپاس.
بنظرتون اگر مسافری به کشور غریب بره و ریزه کاری های اصول ، اون کشور رو ندونه ، مثل همین تکیه دادن به دیوار معبد، باید بهشون سخت گرفت؟ یا تذکر داد؟
چون اغلب ما قبل از سفر قوانین اولیه کشور مقصد رو می خونیم که آگاه باشیم ….اما نکات زیادن ….
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. به نظرم هم مسافر باید آگاه باشه و هم میزبان باید با محبت رفتار کنه.