نام بزرگترین و زیباترین میدانی که در زمان صفویان، اولین حکومت شیعی ایرانی، بنا شد، “نقش جهان” است. “نقش جهان” یک مفهوم رمزآلود با معانی مذهبی، فلسفی و اسطورهای دارد.
روزگاری میدانی به نام “نقش جهان”، مرکز پایتخت یا به عبارتی مرکز مرکز ایران بود.
نکته این است که واژه “نقش جهان” یک مفهوم عرفانی و اسطورهای را در دل خود جای داده است و جالب اینکه باغ (میدان) “نقش جهان”، مرکز فعالیت و پایتخت سلسلهای میشود که اصل و نسبشان با عرفان و صوفیگری پیوند خورده است.
برای بررسی واژه “نقش جهان” میبایستی با “جغرافیای اسطورهای” و همچنین مفاهیمی همچون “هفت اقلیم”، “اقلیم هشتم”و “مرکز جهان” آشنا شویم.
میدان نقش جهان در دوران صفویان:
در روزگار اقتدار صفویان، اصفهان به پایتختی ایران برگزیده شد و شهر را از نو طراحی کردند. طرحی که بر اساس “چهار باغ” و “نقش جهان” استوار بود و شگفت اینکه هر دوی این واژهها، مفاهیمی اسطورهای و مذهبی را در دل خود نهان دارند.
قبل از انتخاب شهر اصفهان به عنوان پایتخت صفویان، در محل میدان نقش جهان، باغ سرسبز و وسیعی به همین نام وجود داشت و بعدها بود که میدان نقش جهان در سال ۱۰۲۱ هجری قمری به فرمان شاه عباس کبیر ساخته شد. نقش جهان میدانی است که در چهار جهت اصلی ساخته شده و در چهار سوی آن، چهار ساختمان اصلی احداث گردید که مشتمل بر کاخ “عالی قاپو” به عنوان “دولتخانه مبارکه” و جایگاه سیاست، “بازار قیصریه” به عنوان جایگاه تمرکز اقتصاد، “مسجدشیخ لطفالله” به عنوان جایگاه مذهبی حکومت شیعه و “مسجد جامع عباسی” به عنوان جایگاه تبلور قدرت اجتماعی و مردمی بود.
چنانکه مشهود است میدان نقش جهان مرکز فرماندهی امپراطوری پهناور ایران آن روزگار میشود. این مرکز فرماندهی به عنوان مرکز عالم، ویژگیهای آمیخته با تقدس دارد و شاه به عنوان نماینده خدا، در آن فرمان میراند.
نمونه آسمانی شهرها:
نقش جهان، تصویری از کل جهان را ارائه میدهد. همه جهان باید در نقش جهان حضور داشته باشند. به همین خاطر است که در پایتخت صفویان، تعداد بسیاری از کاخها و باغها و بناها و مساجد طراحی و ساخته میشوند.
بر اساس عقیده میرچا الیاده، کشورها، شهرها و پرستشگاهها نمونههای مینوی یا آسمانی دارند: مطابق با روایت زروانی کیهان شناسی ایرانی هر پدیدهای در گیتی، چه مجرد باشد و چه مجسم، نمونهای مینوی دارد. در واقع هر چیزی در جهان دارای دو جنبه مینوی و دنیوی است.
آنچنانکه بینالنهرینیها عقیده داشتند، نمونه آسمانی رود دجله در ستاره “انونیت” Anunit و نمونه آسمانی فرات در ستاره “پرستو” جای داشت.
اقوام اورال ـ آلتایی هم بر این باور بودهاند که کوهها نمونههای آرمانی در آسمان دارند.
همچنین نواحی و ایالات مصر باستان را از روی “مزارع آسمانی” نامگذاری کرده بودند.
حتی عقیده بر این است که پیش از آنکه شهر بیتالمقدس بر روی زمین به دست مردمان بنا شود، خداوند اورشلیم آسمانی را ساخته بود.
با چنین پنداشتی در هند باستان هم برخورد میکنیم. همه شهرهای شاهی هندوستان از روی نمونه اساطیری شهری ساخته شدهاند که در عصر زرین، خداوند در آنجا ساکن بوده است و به پیروی از او شاه نیز بر روی زمین در پی آن است که عصر زرین را دوباره احیا کند و میخواهد که شهریاری آرمانی را بار دیگر به صورت امری واقع و امروزین در آورد.
به این ترتیب بسیاری از کشورها و شهرها و کوهها و رودها، همه دارای نمونههای مینوی هستند که در حریم آسمانی قرار گرفتهاند. و دقیقا به همین دلیل است که این کشورها و شهرها را به عنوان imago mundi (تصویر جهان، نقش جهان) فرض میکردهاند.
میدان نقش جهان اصفهان هم از آنجایی که به صورت مستطیل ساخته شده و هر ضلعش به طرف یکی از چهار جهت اصلی است، به گونهای تداعیگر تصویری از جهان و همچنین نمونهای از یک باغ ایرانی است. (چنانکه ذکر شد قبل از احداث میدان نقش جهان، در این مکان باغی به همین نام قرار داشت.) خواننده محترم خود میداند که باغ ایرانی خود تجلی بهشت بر روی زمین است و این موضوع از لفظ “پایری دئزه” که در انگلیسی به “پارادایز” تغییر شکل یافته است و معنی بهشت میدهد، کاملا مشخص است.
هفت اقلیم و اقلیم هشتم:
تعداد اقلیمهای مربوط به جغرافیای این جهان، هفت است و اقلیم هشتم، اقلیم متفاوت دیگری است که گاهی تداعیگر بهشت و نمونه آرمانی هفت اقلیم دیگر است.
درباره جغرافیای اساطیری جهان در ادبیات پهلوی اشاراتی هست. مهرداد بهار در کتاب از “اسطوره تا تاریخ” چنین میآورد: “در آغاز هزاره هفتم، پس از تازش اهریمن بر زمین، ایزدی به نام تیشتر، با جام ابر از آبهایی که در آغاز آفریده شده بود، آب برداشت. باد آن را به آسمان برد و بر زمین ببارانید. در پی این باران بزرگ، زمین نمناک شد و به هفت پاره بگسست. هر پاره را اقلیمی خوانند که در پهلوی “کشور” گفته میشود. پارهای که اندازه شش همه شش پاره دیگر بود در میان، شش پاره دیگر پیرامون آن قرار گرفت… پاره میانه را کشور خونیرس خواندند.”
بیرونی هم هفت اقلیم را به صورت دوایری گرد یک دایره مرکزی ترتیب داده که شبیه هفت کشور ذکر شده در جغرافیای اسطورهای ادبیات پهلوی است. این ترتیب، اقلیمها را از جهت تعداد و هندسه شبیه به هفت فلک آسمانی (ملکوتی) معرفی میکند.
اگر به عقاید هندوان توجه کنیم، از قول داراشکوه خواهیم یافت: “ربع مسکون را حکما هفت قسمت کردهاند و هفت اقلیم میگویند و اهل هند آن را “سپتا دویپا” مینامند.
خونیرس را به پهلوی “اران وج” Eran vej و به اوستایی “اییریانم وئجه” Airyanam Vaejah میگویند.
در حکمت تصوف، اقلیم هشتم که عالم مثال است بر هفت اقلیم جغرافیایی زمینی افزوده شد. این عالم مثال عالم جان است، همچنانکه خونیرس در مقام مرکز هفت کشور چنین است.
ورود به خونیرس یعنی ورود به مرکز و از مرکز، ورود به جان آن. پس خونیرس و هفت کشور نوعی نقش جهان است. (واژه نقش جهان در زبان لاتین imago mundi است.)
نمونه مثالی خونیرس در حکمت اسلامی هم وجود دارد، چنانکه مرکز زمینی اساطیری با مفهوم جان همانند میشود. سهروردی این مرکز را اقلیم هشتم میخواند. در واقع هفت اقلیم را اقلیمهای جغرافیایی میدانند، اما اقلیم هشتم آن است که ابعاد و گسترهی آن در خیال جای دارد.
نتیجهای که میخواهیم بگیریم این است که نیاکان ما ایران را مرکز جهان قلمداد کردهاند و برایش تقدس قائل شدهاند. و در زمان صفویان اصفهان را به پایتختی انتخاب کردهاند و در آن میدانی به نام “نقش جهان” ایجاد کرده اند که به عنوان قلب عالم مطرح بود.
امروزه در نزدیکی همین میدان نقش جهان اصفهان، کاخی به نام “هشت بهشت” وجود دارد که در میان باغی قرار گرفته است. این بنا خود به گونهای یادآور نمونه زمینی “اقلیم هشتم” است.
در متون تاریخی از نام قدیم نخجوان هم با عنوان نقش جهان یاد شده است و امروزه هم بنایی در شهر نخجوان به نام نقش جهان وجود دارد.
آرش نورآقایی
منابع:
* نقش جهان: راهنمای بازدید از میدان امام، گردآوری و تدوین محمد حسین زنده روح کرمانی با همکاری اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور (پژوهشگاه). ۱۳۸۳
* از اسطوره تا تاریخ، مهرداد بهار، گردآورنده و ویراستار ابوالقاسم اسماعیل پور، ویرایش ۲،تهران، نشر چشمه، ۱۳۷۷
* آیین هندو و عرفان اسلامی (بر اساس مجمعالبحرین داراشکوه)، گردآورنده و مترجم: داریوش شایگان ـ جمشید ارجمند، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۲
* اسطوره بازگشت جاودانه، میرچا الیاده، ترجمه بهمن سرکاراتی، تهران، طهوری، ۱۳۸۴
* رساله در تاریخ ادیان، میرچا الیاده، ترجمه جلال ستاری، تهران، سروش (انتشارات صدا و سیما)، ۱۳۷۶
* جهان معنوی ایرانی از آغاز تا اسلام، گئو ویدن گرن، برگردان محمود کندری، تهران، نشر میترا، ۱۳۸۱
دیدگاهها
گرچه چندین نقش موزون داشت در هر گوشه ای
زین عمارت شد بلند آوازه ی نقش جهان (صائب)
میدان نقش جهان پس از میدان تیان آنمن در پکن دومین میدان بزرگ جهان به طول تقریبی ۵۰۷ و عرض ۱۵۸ متر است و به جای میدان کوچکی که از دوران تیموریان باقی مانده بود احداث گردید.
به هنگامی که دو مسجد امام و شیخ لطف الله و سردر بازار قیصریه ساخته شد این ۳ بنا با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شدند و با پایان یافتن میدان و خاتمه تزئینات، کف آن شن ریزی و مسطح شد. از این زمان بود که میدان برای انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر مانند چوگان و قاپوق اندازی و شاطردوانی مورد استفاده قرار می گرفت و سان و رژه سربازان و
سپاهیان نیز در همین محل انجام می شد. دو ستون سنگی که در جلو مسجد امام واقع شده و قرینه آنها نیز روبروی بازار قیصریه قرار دارد بیانگر انجام بازی چوگان و سایر ورزش ها در میدان می باشد.
این میدان در سال ۱۳۴۳ ش. به ثبت آثار ملی ایران ودر سال ۱۳۷۰ به عنوان دهمین میراث فرهنگی بشری به ثبت یونسکو رسیده است.
سلام.
بعد از مطالبی که در کتاب از اسطوره تا تاریخ خونده بودم و اطلاعات مفیدی که شما امروز سر کلاس ارائه کردین، بیش از پیش مشتاق شدم که راجع به جغرافیای اساطیری مطالب بیشتری بخونم… به عنوان اولین قدم از اینترنت شروع کردم و هیچ مطلبی جز مقاله ی خودتون پیدا نکردم! واقعاً از شما و از این دامنه وسیع دانش که از ما دریغش نمی کنید سپاسگزارم.
پاینده باشید استاد…
…………………………………………………………………………
جواب: سلام به شما و سپاس از لطفتون. یک کم بیشتر که بگردید اطلاعات بیشتری به دست میارید.
سبز باشه این قلم
پاراگراف اول هیجانانگیز شد…همچنان غرق جغرافیای اساطیری بودم و به جلوههای اقلیم هشتم فکر میکردم که دیدم نخجوان هم!
چه زود تموم شد و البته عااالی بود
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. ارادتمندم.