خر خدا و شاخ گاو

همان بهتر که من رمان نمی‌خوانم و فیلم نمی‌بینم. چرا؟

چون هر وقت مرتکب یکی از این دو می‌شوم، تا مدت‌ها روزگارم سیاه است. اگر رمان، رمان جان شیفته باشد و فیلم، فیلم دکتر ژیواگو و از این قبیل، دیگر قال قضیه‌ای به نام من کنده است.

در چند هفته گذشته دو فیلم «السید» و legends of fall را دیدم و بعد از هر دو شب نتوانستم بخوابم و داستانی داشتم برای خودم.

این که روزگارم چگونه سیاه می‌شود،…در یک کلام، عاشق می‌شوم.

لعنتی.

دیدگاه‌ها

  1. راحله

    به صحرا شدم،

    عشق باریده بود و زمین ترشده،

    وچنانکه پای مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو می شد.

    من همیشه تو طبیعت که می رم اینجوری روزگارم سیاه می شه.

  2. سیما سلمان زاده

    وای
    وای
    وای
    من می‌مردم برای رومن رولان

    به اندازه جبر و آنالیز می‌پرستیدمش

    اشکهام‌ دارن می‌ریزن…
    ………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس که وقت می زارید و می خونید.

  3. لیلا

    سلام
    عاشق شدن اینقدر بدِ؟؟
    پس دیگه بهت فیلم معرفی نکنم. پس به خاطر همینه که میگی اگه وقت کردم و یادم بود چشم میبینم !!!!
    ………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. شما زحمتت رو بکش. تا من ببینم چه پیش میاد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *