روز: آذر ۱۹, ۱۳۸۷

به احترام پاییز زرد زیبا

یادم هست که… تمام تعطیلات تابستان و نوروز دوران کودکی‌ام را از شهر به روستا رفته‌ام. همه‌اش را. آن روزها در روستا،… تن به رودخانه سپردم، مار گرفتم، از پوست سبز گردو دستم را سیاه کردم، از درخت‌ها بالا رفتم، و به خاطر همه‌ی این کارها از طرف کسانی که فکر می‌کردند از پسر شهری …

فرهنگ: دریا، دریاچه، چشمه و از این قبیل

zey…زی…رودخانه بزرگ…سورانی zey…زی…چشمه…بلوچی ziraa…زیرا…دریا…بلوچی zal…زل…باتلاق…کردی zeri…زری…اقیانوس…کردی سورانی zeribaar…زریبار…دریاچه…کردی…دریاچه زریبار (زریوار) را در مریوان داریم. zeriya…زرییه…دریا…تاتی zovr…زور…ژرزف، بسیار گود…لار، گراش…ریشه مشترک با دریا و دریاچه؟! zurghal…زورقول…بسیار گود…کردی… ریشه مشترک با مفهوم دریاچه؟! zu…زو…دره…قوچان…مفهوم مشترک با جای گود و دریاچه؟!

فرهنگ: زائو

واژه «زائو» در گویش‌های مختلف ایرانی: zach…زاچ…قوچان، کلیدر zaadmu…زادمو…لار   zaaragh…زارغ…فین بندر عباس   zaaveraan…زاوران…ایلام   zespaan…زسپان…همدان zeng…زنگ…تاتی…به معنی زن در خوانسار هم هست. zyaasmon…زیاسمون…به معنی زن تازه زا…دلیجان zeyes baan…زیس بان…کرمانشاه zeyas bun…زیس بون…کاشان zule…زوله…به معنی “دختری که پیش از شوهر کردن زایمان کرده باشد”…ساوه  

امشب

امشب… نه شراب نابی هست و نه نغمه‌ی ربابی نه میی و نه مطربی نه آبی، نه رنگی  نه خالی، نه خطی نه سیه چشمی و نه مه سیمایی نه عندلیب شیدایی و نه سرو سیم اندامی نه گلی و نه ملی (مل:به ضمه میم به معنی شراب است) نه دلی و نه دلداری نه خاطر مجموعی، …