واژه «زائو» در گویشهای مختلف ایرانی:
zach…زاچ…قوچان، کلیدر
zaadmu…زادمو…لار
zaaragh…زارغ…فین بندر عباس
zaaveraan…زاوران…ایلام
zespaan…زسپان…همدان
zeng…زنگ…تاتی…به معنی زن در خوانسار هم هست.
zyaasmon…زیاسمون…به معنی زن تازه زا…دلیجان
zeyes baan…زیس بان…کرمانشاه
zeyas bun…زیس بون…کاشان
zule…زوله…به معنی “دختری که پیش از شوهر کردن زایمان کرده باشد”…ساوه
دیدگاهها
ارکی ها هم به عنوان نهیب در جهت مراقبت زن باردار از خود بهش می گویند : بپا زسمان نشی.