تازگی از بنیان

یک موضوعی هست که این روزها مدام در ذهنم با آن کلنجار می‎روم و حتی در جلسات مختلف با دوستانم درمیان می‎گذارم:
به این اعتقاد رسیده‎ام که سوال‎های ذهنمان کهنه است. برای همین به راه‎حل‎هایی که می‎خواهیم نمی‎رسیم. نوآوری نداریم، چراکه نوآوری در پی سوال‎های جدید رخ می‎نماید.
فکر می‎کنم رسالتم جواب دادن به سوال‎هایی نیست که این روزها مطرح است. در عوض در اندیشه سوال‎های نو هستم.
طراحی سوال تازه و مهندسی دغدغه‎هایی با کیفیت متفاوت، همچون موریانه‎ای است که دستانش را به پشت کمرش قلاب کرده در درون مغزم پیاده‎روی می‎کند.
شاید برخی از مشکلات ما از اینجا ناشی می‎شود که همیشه علاقمند به این بوده‎ایم تا جواب سوال‎ها را خیلی زود بیابیم. ظاهرا این روزها ذهن ما توانایی در تعلیق ماندن و عشقبازی با سرگشتگی‎های نوین را ندارد.
این خوب نیست. می‎خواهم تغییر کند.

دیدگاه‌ها

  1. پگاه

    سلام. باید بازی ذهنت رو تغییر بدی و بازی جدیدی رو ابداع کنی.
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. شاید. نمی دونم.

  2. mohammad

    همه حرفها قبلاً زده شده عزیز. فقط نگاه می تونه تغییر کنه. شاید باید یه عصیان دیگه اتفاق بیافته، در آستان چهل سالگی!!!!
    می گم:
    گرد سفید بر سر نشسته را دست می کشم و دست می کشم از هر چه سپید
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

  3. حامی

    طراحی سوال های تازه و مهندسی دغدغه‎هایی با کیفیت متفاوت، در تعلیق ماندن و

    عشقبازی با سرگشتگی‎های نوین , درکی جدید از دنیای پیرامون را نیاز دارد و این درک

    نو , فقط با ذهنی متعادل اتفاق می افتد . ذهنی که دائما درگیر تعاریف گذشته اش نباشد

    و مدام برچسب نزند , آن وقت دیدی نو و ایده هایی نو ارائه می کند . ذهن را باید متعادل کرد .

    راه تعادل ذهن را هم که می دانی . هر چند که تو قبولش نداری .
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. اینطور نیست که من با روش هایی که تو میگی مشکل داشته باشم، بلکه روشهایی که بیشتر تجاری هستند تا کاربردی، حالم رو به هم می زنند.

  4. حامی

    کاملا حق داری , من روش های تجاری هم زیاد دیدم , اما این یکی هیچ تجارتی توش نیست .

    کاملا هم کاربردی ست . اصلا مهمترین جنبه اش هم برای من , همین کاربردی بودنش در همه ی

    عرصه های زندگی ست.
    …………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  5. Masi

    سوالات نو
    مثل شعر گفتنه
    کلمات همونن
    واژه ها تکراری ان
    اما چینششون که عوض میشه، همه چیز تغییر می کنه

    من ازین ذهن آزاد شما که هرگز دربند هیچی نیست، به شدت لذت میبرم.
    ذهن شما اسیر نیست!
    …………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اینکه همراه هستید.

  6. لیلا

    سلام

    نمیدانم چرا با خواندن این روزنوشت یاد این نوشته از
    جان ماکسول افتادم که می گوید: به خاطر بسپار زندگی بدون چالش مزرعه بدون حاصل است. تنها موجودی که با نشستن به موفقیت میرسد مرغ است.

    زندگی ما با “تولد” شروع نمیشود؛
    با تحول آغاز میشود.
    لازم نیست “بزرگ” باشی تا “شروع” کنی،
    شروع کن تا بزرگ شوی…
    ………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس.

  7. لیلا

    لطف کنید اشتباه من را درست کنی
    “جان ماکسول”
    سپاس
    ………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. انجام شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *