Olympia: اروپا ۳۵

همان‌طوری که قبلا خبر دادم، امروز به شهر «المپیا» رفتم. «جکی» باز هم ترجیح داد که همچون دیروز در «ناف‌پلیو» بماند. بنابراین من ساعت ۹ «ناف‌پلیو» را ترک کردم و ۶ ساعت بعد در «المپیا» و سایت تاریخی آن بودم. چنان هیجانی داشتم که تمام روز هیچ نخوردم و ننوشیدم، البته وقت هم نداشتم. خلاصه، «المپیا» و سه موزه‌ی آن را دیدم.

بعد از دیدار از سایت تاریخی «المپیا»، شهر را ترک کردم و از یک مسیر دیگر خودم را به «ناف‌پلیو» رساندم. اما فقط این را بگویم که امروز من یکی از زیباترین جاده‌هایی که تا به حال در سفرهایم دیده‌ام را تجربه کردم. آن‌قدر زیبا که اگر شده، یک بار دیگر، فقط برای تجربه‌ی این جاده، به یونان برمی‌گردم. آیا من یک مرتبه‌ی دیگر چهره‌ی آن پیرزنی را که به گل‌های گلدان تراس خانه‌اش آب می‌داد را خواهم دید؟ اکنون این مهم ترین و فلسفی‌ترین سوال زندگی من است.

مسیر «المپیا» به «ترپیولی»، کوهستانی و پر از روستاهای دل‌انگیز است. غروب خورشیدی را که در این مسیر دیدم همان غروبی بود که: یادتان هست در کودکی‌امان و در کلاس نقاشی، خورشید را میان دره‌ی دو کوه می‌کشیدیم که غروب می‌کرد. همان بود دقیقا. متاسفانه هیچ عکسی از این همه اتفاقات زیبا ندارم، چرا که همه‌اش غرق لذت و هیجان بودم و البته دلیل دیگرش این است که در اتوبوس بودم و فرصتی برای عکاسی نبود، ولی در عوض تا توانستم در خودم، این صحنه‌های مافوق تصورم را ذخیره کردم.

چند عکس زیر را در قبرستان «ناف‌پلیو» گرفتم. در واقع آخرین عکس‌های من از «ناف‌پلیو» هستند. تا به حال هر چه قبرستان در یونان دیده‌ام، همه‌ی سنگ‌های مقبره‌ها سفید بوده و در بیش‌تر قبرستان‌ها درخت سرو وجود دارد:

 

 

«المپیا» و گزارش تصویری:

بگذارید جلوی یک اشتباه را همین‌جا بگیریم. حتما شنیده‌اید که خدایان دوازده‌گانه‌ی یونان باستان در کوه «المپیوس» زندگی می‌کردند. بر خلاف تصور این کوه در «المپیا» نیست، بلکه در شمال یونان (شمال شهر THESSALY) به ارتفاع ۲۹۱۷ متر قرار گرفته است. اما «المپیا» در زمان یونان باستان، جایگاه معابد مقدس به شمار می‌رفت. المپیا به خاطر برگزاری بازی‌های المپیک مشهور است که برای اولین مرتبه در ۷۷۶ قبل از میلاد برگزار شد و دوران شکوفایی‌اش به قرن ۶ پیش از میلاد برمی‌گردد. همان‌طور که می‌دانید جنگ‌های میان قبایل مختلف یونانی، برای سه ماه تمام متوقف می‌شد و یونانیان بازی‌های المپیک را برگزار می‌کردند. اکنون شهر جدید المپیا حدود ۵۰۰ متر با شهر قدیمی فاصله دارد و سایت تاریخی المپیا یکی از هیجان‌انگیزترین سایت‌های تاریخی است.

من خوشبختانه این شانس را داشته‌ام که هم از المپیا و موزه‌ی آن، یعنی محل برگزاری بازی‌های المپیک در دوران باستان، بازدید کنم و هم از محل سازمان برگزاری بازی‌های المپیک در دوران فعلی، یعنی شهر لوزان سوئیس و موزه‌ی آن دیدار کنم. و اکنون، گزارش تصویری از سایت باستانی المپیا:

 

   

بخشی از ژیمنازیوم المپیا: محل ورزش

این بنای مدور توسط فیلیپ دوم، پدر اسکندر کبیر ساخته شده.

استادیوم اصلی در المپیا، در واقع همه برای دیدن این استادیوم به المپیا می‌آیند.

خرابه‌هایی که در سایت تاریخی المپیا وجود دارند و هر کدام روزگاری قصر و معبد و حمام و محل ورزش کردن و … بوده‌اند.

این، از ساخته‌های سومری‌هاست که در موزه‌ی المپیا وجود دارد.

این تندیس حیوانات، شبیه آن اسباب‌بازی بچگی‌های ماست.

کلاهخودهای جنگی ساخته شده در «کورنتین» (یکی از شهرهای یونان)

بدون هیچ پیش قضاوت و هبچ نتیجه‌گیری، یکی به من بگوید این‌ها چقدر شبیه به مجسمه‌هایی است که به نام «هما» می‌شناسیم و در تخت جمشید دیده می‌شوند.

این همان مجسمه‌ی معروف زئوس، ساخته‌ی «فیدیاس»، مجسمه‌ساز مشهور یونان باستان است که البته فقط ماکت و عکس آن را در موزه نگهداری می‌کنند و دیگر اثری از خود مجسمه باقی نیست. این مجسمه، یکی از عجایب هفت‌گانه‌ی دنیای باستان به شمار می‌رفت و جالب است بدانید که دو اثر از عجایب هفت‌گانه توسط فیدیاس ساخته شده بودند: یکی همین مجسمه‌ی زئوس بود و دیگری مجسمه‌ای که فیدیاس در «رودس» ساخته بود و از آن یکی هم اثری باقی نمانده.

مجسمه‌ی «هرمس» و بچگی «دیونیزوس»

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

سردیس «زئوس»، خدای خدایان

زن دونده

کشتی‌گیران

 پرتاب دیسک