تغییر سخته، اینکه آدم خودش رو زیر سوال ببره، اینکه مُچ خودش رو بگیره، اینکه بفهمه مشکل داره، اینکه درصدد راه حل باشه …
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. موافقم. ولی چرا سخته؟
شبنم
این جمله شما مرا یاد زندگی عقاب انداخت؛
عقاب می تواند ۷۰ سال زندگی کند. به ۴۰ سالگی که می رسد، چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگاه دارند. نوک بلند و تیزش، خمیده و کند می شود. شهبال های کهنسالش، بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبد و پرواز برای عقاب دشوار می گردد.
آنگاه عقاب می ماند و یک دو راهی:
بمیرد!
یا
یک فرایند تغییر دردناک را برای ۱۵۰ روز تحمل کند…
عقاب بر فراز کوه می رود، آنقدر نوک خود را به صخره می کوبد تا کنده شود. پس از آن منتظر می ماند تا نوک جدیدی به جای آن بروید. بعد از آن چنگال هایش را از جا در می آورد. پس از آنکه چنگال جدید رویید، عقاب شروع به کندن پرهای کهنه اش می کند.
و پس از گذشت ۵ ماه عقاب دوباره به پرواز زندگی در می آید، برای ۳۰ سال دیگر…
حدس می زنم؛ همه ی عقاب ها گزینه دوم را انتخاب نمی کنند. درست مثل برخی از انسان ها!
“در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندان های اسارت.”
–دکتر شریعتی
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از شما.
سخت است چون کار بزرگیست و نه کار هر کسی!
توان شناخت درون و قدرت ادراک برون!
جسارت جور دیگر بودن ودانش چیز دیگر خواستن!
سوختن برای فهماندن وعاقبت ،نفهمیده شدن!
و……
سخت است و شما خوب میدانی این همه را!
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. مطمئن نیستم که بدونم همه اینا رو.
و آن کس که این چنین سختی را تواند ،گاه و بی گاه,آه از نهاد برآرد و بکاود و شاید نداند!
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید…
لیدا
سلام
سخته چون درواقع خویش رو نمی شناسه و بعد اون چیزهایی که باید بر علیه شون شورش کنه رو نمی شناسه و بندهایی که مانع این شورش هستند، تازه همه اونها رو هم بشناسه همین فرآیند “بیاشوبد و بشورد و بسوزد و آنگاه” …کلی سال طول خواهد کشید البته به نظرم آگاه بودن به لزوم این تغییر خودش بزرگترین و سخت ترین قدم است .
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید اینجوریه.
شاید چون با واقعیت خودمون میخوایم روبرو بشیم سخته. ولی شما از پسش بر میای. البته امیدوارم.
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شما لطف داری.
سخت است خیلی سخت اما انسانی که در هر لحظه می آفریند و خلق می کند می تواند… به سادگی و با تغییر دیدگاه و اندیشه…
بلند شو …پنجره را سمت افق های تازه تر بازکن…از تکرارها عبور کن تا دگر گون شوی…
به یاد داشته باش که ” اهداف و آرزوهای مان آن قدر ارزش دارند که بتوانیم با ترس های خود رو به رو شویم ”
هیچ غیر ممکنی غیر ممکن نیست…
پس بیاشوب و بشور و بسوز…
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
ش. آ
به نام
آن
“گاه”
.
.
.
که
تو
“عاشق”
می شوی…!
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. من که نفهمیدم چی شد.
ش. آ
عجب !!!
آشفته ای!…
می شوری…
می سوزی…!
و آن “گاه” ؟؟؟
“عاشقی” نیاید به راه ؟؟؟!!!
………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
سوفی
درود دوستان
گویند در چهل سالگی چهل روز را به غاری پناه بر! چنانچه پس از آن جان سالم بدر بردی تصمیم بگیر که چهل سال بعدی را چگونه گذران کنی پیشگویان گویند قطعا همانگونه که چهل پیشین را گذراندی جانا….. (شما که اینهمه جهان را گردیده ای که باید اینها را بدانی اینهمه فغان بابت چیست؟)
……………………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. بابت هیچ احتمالا.
M.A
سلام
اگر با من ازدواج میکردی دچار نه بحران ۴۰ نه ۵۰…. میشدی. خیلی لجبار بودی هنوز هم هستی؟
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. باشه.
Masi
آنگاه…….
نشانه ها و پیغام های حقیقی را از دود خود دریافت کند.
چون اصولا کار درست سخت ترین کار دنیاست.
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس.
دیدگاه‌ها
سلام
تغییر سخته، اینکه آدم خودش رو زیر سوال ببره، اینکه مُچ خودش رو بگیره، اینکه بفهمه مشکل داره، اینکه درصدد راه حل باشه …
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. موافقم. ولی چرا سخته؟
این جمله شما مرا یاد زندگی عقاب انداخت؛
عقاب می تواند ۷۰ سال زندگی کند. به ۴۰ سالگی که می رسد، چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگاه دارند. نوک بلند و تیزش، خمیده و کند می شود. شهبال های کهنسالش، بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبد و پرواز برای عقاب دشوار می گردد.
آنگاه عقاب می ماند و یک دو راهی:
بمیرد!
یا
یک فرایند تغییر دردناک را برای ۱۵۰ روز تحمل کند…
عقاب بر فراز کوه می رود، آنقدر نوک خود را به صخره می کوبد تا کنده شود. پس از آن منتظر می ماند تا نوک جدیدی به جای آن بروید. بعد از آن چنگال هایش را از جا در می آورد. پس از آنکه چنگال جدید رویید، عقاب شروع به کندن پرهای کهنه اش می کند.
و پس از گذشت ۵ ماه عقاب دوباره به پرواز زندگی در می آید، برای ۳۰ سال دیگر…
حدس می زنم؛ همه ی عقاب ها گزینه دوم را انتخاب نمی کنند. درست مثل برخی از انسان ها!
“در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندان های اسارت.”
–دکتر شریعتی
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از شما.
سخت است چون کار بزرگیست و نه کار هر کسی!
توان شناخت درون و قدرت ادراک برون!
جسارت جور دیگر بودن ودانش چیز دیگر خواستن!
سوختن برای فهماندن وعاقبت ،نفهمیده شدن!
و……
سخت است و شما خوب میدانی این همه را!
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. مطمئن نیستم که بدونم همه اینا رو.
و آن کس که این چنین سختی را تواند ،گاه و بی گاه,آه از نهاد برآرد و بکاود و شاید نداند!
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید…
سلام
سخته چون درواقع خویش رو نمی شناسه و بعد اون چیزهایی که باید بر علیه شون شورش کنه رو نمی شناسه و بندهایی که مانع این شورش هستند، تازه همه اونها رو هم بشناسه همین فرآیند “بیاشوبد و بشورد و بسوزد و آنگاه” …کلی سال طول خواهد کشید البته به نظرم آگاه بودن به لزوم این تغییر خودش بزرگترین و سخت ترین قدم است .
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید اینجوریه.
آرش عزیز شایدسخت باشدولی غیرممکن نیست
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید.
شاید چون با واقعیت خودمون میخوایم روبرو بشیم سخته. ولی شما از پسش بر میای. البته امیدوارم.
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شما لطف داری.
درودها
سخت است خیلی سخت اما انسانی که در هر لحظه می آفریند و خلق می کند می تواند… به سادگی و با تغییر دیدگاه و اندیشه…
بلند شو …پنجره را سمت افق های تازه تر بازکن…از تکرارها عبور کن تا دگر گون شوی…
به یاد داشته باش که ” اهداف و آرزوهای مان آن قدر ارزش دارند که بتوانیم با ترس های خود رو به رو شویم ”
هیچ غیر ممکنی غیر ممکن نیست…
پس بیاشوب و بشور و بسوز…
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
به نام
آن
“گاه”
.
.
.
که
تو
“عاشق”
می شوی…!
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. من که نفهمیدم چی شد.
عجب !!!
آشفته ای!…
می شوری…
می سوزی…!
و آن “گاه” ؟؟؟
“عاشقی” نیاید به راه ؟؟؟!!!
………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
درود دوستان
گویند در چهل سالگی چهل روز را به غاری پناه بر! چنانچه پس از آن جان سالم بدر بردی تصمیم بگیر که چهل سال بعدی را چگونه گذران کنی پیشگویان گویند قطعا همانگونه که چهل پیشین را گذراندی جانا….. (شما که اینهمه جهان را گردیده ای که باید اینها را بدانی اینهمه فغان بابت چیست؟)
……………………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. بابت هیچ احتمالا.
سلام
اگر با من ازدواج میکردی دچار نه بحران ۴۰ نه ۵۰…. میشدی. خیلی لجبار بودی هنوز هم هستی؟
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. باشه.
آنگاه…….
نشانه ها و پیغام های حقیقی را از دود خود دریافت کند.
چون اصولا کار درست سخت ترین کار دنیاست.
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس.