موضوع مناظرههای تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری، یکی از موارد مهمی بود که در همان روزها به آن فکر میکردم و اکنون میخواهم بنویسم.
شما ببینید در هر برنامه سرگرم کننده تلویزیونی که چند تن از هنرمندان و بازیگران در آن حضور دارند، مجری تلویزیون همهکاره است و انگار استودیوی صدا و سیما، ملک شخصی اوست و از هر آنچه که بخواهد صحبت میکند و به هر لحن که بخواهد حرف میزند. اما در مناظرههای تلویزیونی کاندیداها، مجری یک «هویج» به تمام معنا بود. او حتی برای گوشزد کردن قانون مناظره به کاندیداها، به یک نوع درماندگی دچار بود. در اینگونه مناظرهها، مجری میبایستی نقش بسیار پررنگی داشته باشد و کاندیداها باید به سوالات او صریحا و با احترام جواب بدهند، با این حال آقای موسوی، کروبی و احمدی نژاد به خودشان اجازه دادند که در مواردی قانون مناظره را بشکنند و حتی با مجری بداخلاقی کنند. از طرف دیگر کافی است که به مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا نگاه کنید، در آن مناظرهها، مجری در تمام طول برنامه مینشست و کاندیداها در مدت ۹۰ دقیقه سرپا میایستادند. این یعنی اینکه کاندیداها در مقام پاسخگویی هستند نه در مقام گستاخی (که ما از کاندیداهای خود دیدیم). صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، این مناظرات را از آمریکا تقلید کرد ولی آن را به عنوان یک ایدهی منحصر به فرد به ما القا کرد. با این حال حتی در این تقلید نفهمید در این مواقع همیشه کسی که از طرف مردم از یک مسوول سوال میکند در مقام بالاتری است، نه آن کسی که قرار است به عنوان خادم مردم به انجام وظیفه بپردازد.
دیدگاهها
متن E-mail که فرستادی رو نتونستم بخونم،دوباره بفرست.
سلام
ظاهرا ترجیح می دادید که از پلیدی های بازی سیاست ننویسید، اما چنان حرمت ها را در هم شکستند که هر قلمی را به نوشتن واداشت. دوست داشم نوشته ی« با تو هستم گنجشک» را می خواندم اما نمی دانستم منظور از رمز چیست؟!
ظاهرا زمانی برای مرور وبلاگهات ندارید و از آنجا که دوست داشتم چون شمایی نوشته ام را بخواند یکی از آنها را براتون mail می زنم.
سرافراز باشید