پیشنوشت: دستهی جدیدی با عنوان «گلهای اسطورهای» به وجود آوردم تا اجباری باشد برای تحقیق در زمینهی پیشینهی قصه، افسانه و اسطورهی گلها. سعی خواهم کرد از منابع کتابخانهای بهره ببرم و تحقیق میدانی را نیز از یاد نبرم.
Clytio
«کلیتیو» نام یک دختر است که ماجرای جالبی دارد. در واقع برای اولین مرتبه به جای اینکه خدایی عاشق دختری شود (که دختر تمایلی به این عشق نداشته باشد)، دوشیزهای به عشق خدایی گرفتار میشود (که خدا او را نمیخواست). «کلیتیو» خدای خورشید را دوست داشت ولی از نظر خدا در وجود دختر چیزی جالب که ارزش محبت را داشته باشد نبود. «کلیتیو» بیرون از خانه روی زمین مینشست تا بتواند دایم خورشید را نگاه کند. او مرتب سرش را با حرکت خورشید در آسمان میگرداند و با چشم تعقیبش میکرد. سرانجام آنقدر خیره به خورشید نگریست که به یک گل تبدیل شد. یک گل آفتابگردان که همیشه روی به جانب خورشید دارد و با حرکت آن سرش را میچرخاند.
دیدگاهها
سلام،آآآآآآآآآآآآآآآآآآآخییییییییی،من عاشق گل آفتابگردونم،به نظر من یکی از گل های دوست داشتنیِ دنیاست،داستانش خیلی زیباست،ممنون،امیدوارم همیشه شاد باشید.
سلام
داستانت خوشگل بود
سلام
هم میتونم کلیتیو را درک کنم هم نمیتونم درکش خیلی سخته.بهرحال خیلی زیبا بود خیلی.
امیدوارم همیشه موفق وشادباشید.
……………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از شما.
سلام و درود
از اطلعات شما درباره گل آفتابگردان ممنونم وقتی در یک مزرعه گل آفتابگردان در لنجان موضوع را برای دخترم با کمی تغییر برای دخترم شرح دادم ، دخترم گفت : مگه چیکار کرده بود که خدا دوسش نداشت….
سلام
گل آفتابگردان ( از کلمه یونانی Helianthus مرکب از helios آفتاب و anthos گل آمده است):
در پرو بومیانی بوده اند که یک گل بزرگ آفتابگردان را میپرستیدند به تصور آنکه تصویری مقدس از خدای خورشید را دارد.
در چین آن را سمبل طول عمر میدانستند.
بومیان شمال آمریکا تخم گل آفتابگردان را روی قبور مردگان میگذاشتند تا آنها را در این سفر طولانی غذا دهد.
در ژوئن سال ۱۹۹۶ زمانیکه اوکراین آخرین کلاهک موشکی خود را تسلیم نمود و وزاء دفاع آمریکا، روسیه و اوکراین در پایگاه سابق موشکی اوکراین همدیگر را ملاقات نمودند گل آفتابگردان را سمبل دنیای آزاد بدون سلاح موشک قرار دادند. آنها تخم این گل را پخش کردند و بذر آن را کاشتند.چند ماه بعد دولت اوکراین تخم آفتابگردانهایی برای سفیر آمریکا در اوکراین فرستاد. تخم آفتابگردانهایی از همان بذوری که کاشته بودند.
گل آفتابگردان سمبل زندگی، زیبائی، امید و طبیعت است حال آنکه موشک هسته ای سمبل مرگ و نابودی است.
* البته اسم آن حوری( از نوع حوریان آبی) Clytia یا Clytieبوده است.
……………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از اطلاعاتی که ابراز کردید. راستش من مطمئن نیستم که شما رو میشناسم یا نه، لطفا ببخشید. الان وقتش نیست، اما بعد از این که از سفر برگشتم (دههی آخر مهرماه)، یک قرار دیدار میگذاریم تا دربارهی برخی از تحقیقها حرف بزنیم. یادآوری بعد از سفر با شما. سپاس.
گل روز آذر و جشن آذرگان آذریون نام دارد و با توصیفاتی که از آن شده« گلبرگهای زرد مایل به سرخی که برجسته نیستند و مرکز سیاه و بوی نه چندان خوش» از همه بیشتر شبیه گل آفتابگردان است.
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
سلام. با اطلاع یافتن از ماهیت اسطوره ای گل آفتابگردان ؛ تصور میکنم اینکه نام این گل را با عنوان ” گل خورشید” در برخی متون ادبی و اشعار مشاهده کرده ام ؛ پذیرفتنی تر و مفهوم مند تر ، جلوه کند.
از این دیدگاه ، این گل را شاید بتوان مظهر و نمادی از گونه ای تعلق و رویارویی مدام عنصری زمینی به مظهری آسمانی ( یعنی خورشید ؛ که در گویشی قدیمی از زبان پارسی ، رایج بین مردمان مناطق جنوبی ایران خودمان؛ “چشمه” یعنی همان چشمه ی نور هم خوانده میشده و بر همین اساس ، در توصیف عارضه ی خورشیدگرفتگی ، میگفته اند ” چشمه ، گرفته است” ) دانست.
بعد ، در بسط این دیدگاه ؛ میتوانم از عنوان دیگری که خورشید داشته یعنی “چشمه” استفاده کنم و در نقبی به مفهوم منشاگرفته از این نام ، دایره ای بودن شکل خورشید را استدلالی بر شباهت آن با مردمک چشم دانسته ؛ و از سوی دیگر این چنین برداشتی را ، از دایره ای بودن بخش میانی گل آفتابگردان و ایضا شباهتش به مردمک چشم داشته باشم .
بدین ترتیب با در کنار هم قرار دادن این دو برداشت ذهنی ؛ به نتیجه ی ذهنی ” چشم در چشم بودن ” همیشگی این گل با خورشید ( که شفاف ترین و پذیرفتنی ترین الگو در مقوله ی ارتباط متقابل شفاهی ست) که بهترین توجیه از ماهیت اسطوره ای قضیه ؛ وجه تسمیه ی گل آفتابگردان ؛ و البته مفهوم انتظار را به دست میدهد ؛ شاید بتوانم برسم .
مطمئنا ، راستی یا کژی این برداشت ذهنی را ؛ شما استاد بزرگوار که مدام ، در کار غوص در اقیانوس بیکران منابع کتابخانه ای و پژوهشهای میدانی میباشید ؛ در ذیل نظر حقیر ، گوشزد خواهید نمود.
با پوزش برای جسارت اظهار این نظر- برداشت ذهنی که شاید از بیخ ، ناصحیح از آب درآید ؛ موفق باشید
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. به نظرم جالب و خلاقانه بود. از نظر من، کسی که موتور ذهنش رو روشن نگه می داره، خیلی با ارزشه.
سلام. ممنون که از “زاویه ای انگیزشی” به برداشت ذهنی ام نگریستید ؛ و بهای راستین قوه
ی خلاقه (که البته حقیر ، از آن کم بهره ام) را یادآور شدید ؛ قوه ای که قادر است تمامی و یا
بخش اعظم “کلیشه ها” را کنار بزند ؛ و محصولات جدیدی از کارخانه ی اندیشه ی آدمی بیرون دهد. نیرویی که ، با آنکه از محدوده ی تعریف ، برون است ولیکن در باره اش تعریفها هست :
” خلاقیت یعنی مهار کردن کل و تمامیت تا بتواند در برابر چشمانتان جریان یابد.” پیتر کوئستن بوم.
اختصاص آن جنس نگاه به مطلب چون منی ، از مختصات اندیشه ای یک “معلم- مدرس” ؛ و یک “سفر فرد – سفر مرد ” حقیقی بر می آید.
امیدوارم مالک چنین نگاهی فراسویی ؛ از نیروی عظیم خلاقه و ، دریافتهای درونی اصیل ؛ بهره مندترین بماند.
……………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما.
سلام
وب زیبایی دارید.
خوشحال خواهم شد میزبان دیدگان آفتابگردئنیتون باشم.
موفقیت همراهتان.
salam,dige tasmim nadarid rajebe gol haye ostooreh ee chizi benevisid?:)
……………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. قصد ندارم که ننویسم، اما باید وقت بشه.
Salam , in neveshte kheili baram jaleb bod , rastesh ta be hal kheili be ghese gola fek nakarde bodam . Sepasgozare shoma va neveshtehayetan hastam . Moafagh bashid.
………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شما هم موفق باشید.
شهامت دختر رو تحسین می کنم،
فکر کنم بخاطر این همه شجاعتش گل به این زیبایی شده ….
خیلی لطیف و قشنگ بود، خیلی (البته برای ما خوانندگان این افسانه، نه برای خود دخترک!)
…………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از اینکه مطالعه کردید.