از صبح روز ۱۳ خرداد تا شب ۱۶ خرداد (به مدت ۴ روز) و به همراهی ۳ دوست (مجتبی گهستونی، وحید نظری و آرش صادق زاده)، به سمت سمنان و خراسان سفر کردیم. شما را به گزارش تصویری این سفر دعوت می کنم:
مسیر سفر:
روز اول: تهران-ده نمک-سنگسر (مهدی شهر)-چشمه علی-دامغان-شاهرود
روز دوم: بسطام-خرقان-خوش ییلاق-آزاد شهر-بجنورد-اسفراین-سبزوار
روز سوم: نیشابور-کاشمر
روز چهارم: بردسکن-بیارجمند-میامی-شاهرود-دامغان-سمنان-تهران
در مسیر تهران به سمنان، روستایی هست به نام “ده نمک”. در این روستا یک کاروانسرا، آب انبار، یخچال، بقایایی از یک قلعه قدیمی و همچنین آثاری از بناهای دیگر موجود است. نتوانستیم کاروانسرا را ببینیم، بسته بود. هرچند بنده فبلا بارها از داخل کاروانسرا بازدید کرده بودم. در تصویر نمایی از قلعه قدیمی را مشاهده می کنید.
آثاری از بقایای بناهای اطراف قلعه
نمایی از آب انبار
خانه ای بدون سقف و با پنجره رنگی
به سمنان که رسیدیم وارد شهر نشدیم بلکه به “مهدی شهر” (سنگسر) رفتیم و در هتل سنگسر (همان قصر هژبر یزدانی) ناهار خوردیم. از راه سنگسر به سمت چشمه علی دامغان ادامه مسیر دادیم. در این مسیر، آثاری از قلعه ها نمایان است.
برای دیدن این صحنه باید کمی از جاده منحرف شویم.
بدون شرح
نمایی از استخر آب و بناهای قاجاری متعلق به فتحعلی شاه در چشمه علی
بنای قاجاری
چناری که گفته می شود ۴۰۰ سال قدمت دارد و در چند قدمی چشمه (چشمه علی) واقع شده.
یکی از قلعه های اسماعیلیه که در اطراف دامغان کم نیستند.
نمایی از “تاریخانه” دامغان که به عنوان یکی از قدیمی ترین مساجد ساخته شده در ایران شناخته می شود.
نمایی از حصار شهر دامغان
بقعه “پیر علمدار” را در تصویر مشاهده می کنید. یکی از زیباترین برج های آرامگاهی ایران محسوب می شود.
نمایی از آجرکاری های برج
نمایی از خطاطی روی دیوار درون برج
همان
برج “چهل دختران” (چپ) و بنای امامزاده (راست)
نمایی از آجرکاری برج چهل دختران
بدون شرح
بعد از بازدید از بناهای تاریخی شهر “دامغان” به سمت “شاهرود” رفتیم و شب را در منزل دوست عزیزم، جناب آقای “عاشوری” (فعال گردشگری) اقامت کردیم. تصویری که مشاهده می کنید، با دستان هنرمند دختر آقای عاشوری (ندا) به وجود آمده است.
صبح روز دوم، “شاهرود” و منزل آقای “عاشوری” را ترک کردیم و به سمت “بسطام” رفتیم. در تصویر برج “کاشانه” را مشاهده می کنید.
نمایی از محراب مسجد جامع “بسطام”. این مسجد در کنار برج “کاشانه” واقع شده است.
نمای نزدیکتر از تزیینات محراب زیبای مسجد جامع
همان
پیرمردی که در تصویر می بینید متولی مسجد جامع است که در را برایمان باز کرد. پیرمرد باصفایی بود. کمی با او گفتگو و خوش و بش کردیم. عکس از “آرش صادق زاده”.
مجموعه “بسطام” را در تصویر می بینید. این مجموعه شامل مسجد، مدرسه، شربت خانه، آرامگاه، ایوان، دالان، رواق، محراب و مناره است که بناهای آن مربوط به دوره های مختلف می شود.
معماری بناها و کاشی کاری های “بسطام”، من را به یاد “سمرقند” و “بخارا” می اندازد. با اینکه هنوز شانس دیدار این دو شهر را نداشته ام.
پشت صحنه عکس قبلی. عکس از “آرش صادق زاده”.
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
قبر “بایزید بسطامی” را در تصویر می بینید.
به نام “ایوان غربی” مشهور است.
بدون شرح
این پیرزن در جلوی در مجموعه “بسطام” نشسته بود. احتمالا اگر شما هم به این مکان سفر کنید، او را خواهید دید.
بدون شرح
هنگامی که در مجموعه بسطام بودیم، “مجتبی گهستونی” یکی از آشنایان هم استانی اش (اهل دزفول) را به صورت اتفاقی ملاقات کرد. این زوج در دزفول خانه ای تاریخی را مرمت کرده اند و پذیرای مهمان هستند.
در مجموعه “بسطام” مکانی برای اسکان زائران مهیاست که می تواند جای خوبی برای مسافران “کوله به پشت” باشد.
از این مرد یک نمد خریدم به قیمت ۲۰۰۰۰ تومان. می خواستیم به خانه اش برویم و طریقه ساخت نمد را ببینیم که وقت اجازه نداد. عکس از “مجتبی گهستونی”.
از “بسطام” به سمت “خرقان” رفتیم تا از مقبره “ابوالحسن خرقانی” بازدید کنیم. عکس از “مجتبی گهستونی”.
بعد از “خرقان” به سمت جنگل “ابر” رفتیم. از این آقا کشک خریدیم و خالی خالی خوردیم. گرسنه امان بود. عکس از “مجتبی گهستونی”
نمایی از روستای “ابر”
بدون شرح
بدون شرح
نمایی از جنگل “ابر”
جنگل “ابر” را ترک کردیم و به سمت “آزادشهر” (از طریق جاده خوش ییلاق) ادامه مسیر دادیم. در تصویر “خوش ییلاق” را می بینید.
شب دوم را در منزل دوست نازنینم، جناب آقای “روحانی” در “خیرآباد”، واقع در مسیر “سبزوار” به “سلطان آباد” خوابیدیم و از مهمان نوازی او بهره مند شدیم. این سومین مرتبه بود که بنده و دوستانم در سبزوار مهمان ایشان بوده ایم. در تصویر، منار “خسروگرد” (از بناهای تاریخی سبزوار) را مشاهده می فرمایید.
اینجا مقبره “پیر استیر” است. قبلا هم در رابطه با این مکان در سفرنامه “سفر به شرق بهار”، بخش “گم آباد گردی” به آدرس http://nooraghayee.com/?p=15306 نوشته ام.
این عکس را با عکس هایی که در سفرنامه قبلی گرفته ام، مقایسه کنید. متاسفانه تعداد عروسک ها بسیار کم شده و بسیاری از آنها از بین رفته اند.
همان
فقط چند عروسک باقی مانده است. باز هم بخشی دیگر از حافظه تاریخی و خاطرات مربوط به باروهای این کشور در حال نابودی است.
یک نمونه از عروسک هارا در تصویر مشاهده می کنید. عکس از “آرش صادق زاده”.
نوشته های روی دیوار داخلی بقعه حاوی مطالب جالب توجهی است که خواندنشان خالی از لطف نخواهد بود.
این پیرمرد متولی بقعه “پیر استیر” است. از صحبت های او فیلم گرفتم.
دستان همسرش را گرفته و به او کمک می کند تا به توالت برود.
در حیاط خانه پیرمرد نشستیم و با یکی از روستائیان در رابطه با “پیر استیر” صحبت کردیم تا اطلاعات بیشتری به دست بیاوریم.
برایم جالب بود که دیوار حیاط خانه، تاقچه دارد و بر روی تاقچه آیینه ای قرار داده اند. فکر کردم، بله، بد نیست که درختان هم خود را برانداز کنند.
بعد از دیدار از بقعه “پیر استیر” و صحبت با مردم به سمت نیشابور حرکت کردیم. اما در مسیر با توجه به صحبت هایی که در رابطه با لوکیشن های کتاب “کلیدر” با همسفران پیش آمد، بد ندیدیم که سری به روستای “زعفرانی” (زعفرانیه) بزنیم. شرح سفر به این روستا را قبلا در سفرنامه “جغرافیای مرد کلیدری” و در آدرس http://nooraghayee.com/?p=17034#more-17034 نوشته ام. در تصویر فوق، قلعه روستای “زعفرانی” را مشاهده می کنید. تا همین سه دهه پیش مردم در این قلعه زندگی می کردند.
“زعفرانی” روستای مهمی در مسیر جاده ابریشم بوده. آثاری از کاروانسرا، آب انبار، قلعه، چاپارخانه، شاه نشین و قهوه خانه در این روستا هنوز باقی است. در تصویر، نوشته های روی دیوار خانه یکی از روستاییان را مشاهده می کنید که به قول یکی از مردم محلی، قبلا شاه نشین روستا بوده.
همان
بقایای چاپارخانه واقع در روستای “زعفرانی”
حالا در چاپارخانه به جای اسب های تیزرو، گوسفندان جا خوش کرده اند. کلا به نظر می رسد بسیاری از مکان های باستانی مملکت ما به طویله های خوبی تبدیل شده اند.
داخل چاپارخانه
در منزل یکی از روستاییان در رابطه با شخصیت های کتاب “کلیدر” صحبت کردیم. عکس از “آرش صادق زاده”
در سفر قبلی، تصویر این قبر متعلق به “قنبر زعفرانی” (قاتل “خان محمد”، “خان محمد” برادر “گل محمد”) را نشان داده ام.
این دفعه با کمک آقای “زعفرانی” (اهل روستای “زعفرانی”) توانستیم قبر “خان محمد” را هم شناسایی کنیم.
آقای “زعفرانی” برای مجتبی گهستونی و بنده توضیح می دهد. ” عکس از “آرش صادق زاده”
“زعفرانی” را که ترک کردیم، در ادامه مسیر به “نیشابور” رسیدیم. ناهار خوردیم و به زیارت “خیام” شتافتیم.
مقبره زیبای خیام
به زیارت “کمال الملک” و “عطار” هم رفتیم.
این فرش در داخل بنای مقبره “عطار” دیده می شود. به نظر می رسد فرش را دقیقا برای همین مکان بافته اند.
اول قرار بود شب را در نیشابور بمانیم. بعد تصمیم گرفتیم تا به “کاشمر” برویم و از مهمان نوازی “احمد خلیلی” یک از راهنمایان گردشگری خوش طینت و با صفای ژاپنی زبان که از اتفاق برای دیدار خانواده اش از تهران به “کاشمر” آمده بود، برخوردار شویم.
مسیر نیشابور به کاشمر بسیار دیدنی و پر از جاذبه های طبیعی است که واقعا ارزش دیدن دارد.
مکانی عالی برای پیاده روی و رونق ژئوتوریسم
وحید و مجتبی از مناظر راه عکس می گیرند.
خلاصه مسیر را پشت سر گذاشتیم و به “کاشمر” و از آنجا به “خلیل آباد” رفتیم. مادر “احمد خلیلی” برای شام، غذای محلی (کشک بادمجان کاشمری) درست کرده بود. عکس از “مجتبی گهستونی”
جای همه دوستان خالی، شام بسیار لذیذی خوردیم. عکس از “مجتبی گهستونی”
عکس یادگاری به همراه پدر و مادر و خود “احمد خلیلی”. عکس از “آرش صادق زاده”
آب قناتی که از کوه ها سرازیر می شود، یک شهر (خلیل آباد) را آباد می کند.
“خلیل آباد” یک حمام دارد که قرار است بازسازی شود و به عنوان استخر و سونا و جکوزی مورد استفاده قرار گیرد.
در اطراف کاشمر (در مسیر بردسکن) باغ های انگور فراوانی دیده می شود.
“احمد خلیلی” در رابطه با بناهایی که در باغ ها دیده می شود و به منظور خشک کردن انگور و درست کردن کشمش مورد استفاده قرار می گیرد، توضیح می دهد.
نمایی از داخل یکی از بناها که عرض کردم به منظور خشک کردن انگور مورد استفاده قرار می گیرند. در داخل بنا، یک جور داربست با چوب و سیم درست می کنند و خوشه های انگور را روی آنها قرار می دهند تا به مرور زمان خشک شوند.
همان
نمایی از یک باغ انگور در اطراف کاشمر
در مسیر کاشمر – بردسکن، روستایی وجود دارد به نام “علی آباد”. این روستا همان جایی است که گفته می شود، سرو کاشمر با دستان زرتشت در آن کاشته شده بود. حالا از آن سرو خبری نیست، اما برجی در این روستا هنوز پابرجاست که شبیه برج “رادکان” (واقع در شهر چناران) زیبا و سرفراز است. نام دیگر این برج، برج “کشمر” است.
تزیینات این بنا با معماری سلجوقی اش بسیار شگفت آور است.
از کف تا تیزی گنبد ۳۱ متر ارتفاع دارد.
تنوع آجرکاری در این برج خیره کننده است.
نمایی از سقف
نمایی از کف
نمایی از میانه ی برج
برای اولین مرتبه، بودن در فضای میان دو گنبد را تجربه کردم. گنبد این برج، دو پوش است.
فکر کردم این آسمان پرستاره، رقص سماع یک عارف سفیدپوش را کم دارد. لوکیشن خوبی است.
نمایی از تزیینات گچ بری داخل بنا
این ها را برای بازسازی تزیینات داخلی (بر اساس همان طرح تزیینات داخل ساختمان) درست کرده اند.
بعد از بازدید از برج “کشمر”، از “احمد خلیلی” و برادر مهربانش خداحافظی کردیم و مسیرمان را به سمت “بیارجمند” انتخاب کردیم تا به تهران برگردیم.
تابلو، منطقته حفاظت شده “درونه” را نشان می دهد.
از موضوع خاصی عکس نمی گیرند، فقط ژست عکاسی گرفته اند. اگر یک ساعت هم در این خیابان بخوابی هیچ اتومبیلی عبور نمی کند.
در مسیر برگشت، از چند روستا بازدید کردیم. نام این روستا “دراز آب” است که از طنز روزگار، حدود یکسال است که آب روستا قطع شده. در تصویر چنار کهنسال این روستا را مشاهده می فرمایید.
آب آشامیدنی، حمام و شست و شوی لباس ها و ظروف تمام اهالی فقط از همین شیر آب تامین می شود.
بچه های روستای “دراز آب”
روستای دراز آب را که ترک کردیم، مستقیم به سمت تهران راندیم.
دیدگاه‌ها
تصاویر زیبایی هستن. از دیدن همشون لذت بردم و از بعضیاشون خیلی بیشتر… راستی یه سوال، این سنگ قبرها داستانی پشتش هست که تصویرشونو اینجا گذاشتین؟ البته ببخشید که عجولم می دونم هنوز سفرنامه رو تکمیل نزدین ولی خب سواله دیگه پیش اومد. ممنون
شاد باشید
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. می نویسم.
سلام . سفر به سلامتی .یکی از عکسها ۳نفر وسط جاده در حال عکاسی هستند از چی عکس می گرفتند با این زاویه یکنواخت وسط جاده !؟
عکسهایتان مثل همیشه از زاویه خاصی است و جالب .مرسی موفق باشید
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از شما. توضیحات رو می نویسم.
سلام
خوشحالم که به کاشمر امدید و خیلی ناراحت از اینکه می توانستید بی خبر نیایید.
امیدوارم خاطرات خوبی برایتان مانده باشد . خبری از سروهای کهنسال باغمزار و قنات رزق اباد و پیر علیا نبود موزه مدرس و مدرسه حاج سلطان و طبیعت بکر ریوش و کوهسرخ … کلا خبری از کاشمر نبود . این برج یا میل اخری هم برج علی آباد کشمر است و ظاهرا مالک ان بردسکن است
به هر حال دوست داشتیم که میزبان بودیم.
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. این سفر به کاشمر اتفاقی شد. ولی برنامه دارم که دوباره بیام و خدمت شما هم خواهم بود.
Salam , in nabodaneton kam kam dasht negaranam mikard albate hads mizadam ke bayad safar bashid be harhal khoshhalam ke salamat hastid , aksha ziba hastand , Omidvaram salem o sarzende bashid
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. در خدمت شما هستم.
کجا گم کرده ای آرش را . . . !!؟؟
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. تو بگو.
سلام ببخشید که زحمت افتادید برای پاک کردن یادداشت قبلی؛چشم اطاعت امر میشه خوش باشید آقای نورآقایی(درست گفتم دیگه)
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. ارادتمندم.
عالى بود فقط لطفا اطلاعاتشو کامل کن.
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. چشم.
سلام.عالی بود.سعی کردم و اکثر بناها را از مسجد جامع فریومد گرفته تا میل خسروگرد(که ندیده ام) تشخیص بدهم،کاش زیر نویس هم برای عکسها می گذاشتید تا بیشتر ایران را بشناسیم
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سفرنامه هنوز کاملش نشده. به زودی زیرنویس هم میزارم.
سلام. دلم برای تعطیلات ایران تنگ شده. عکسهات رو دوست داشتم.
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. قابل نداره.
سلام-پسر تو مثل همیشه کم نظیری:)
راستی برای خریدن یه دوربین وی کلاس عکاسی ازتون کمک میخام-دلم عکاسی میخاد….
ایام بکام
قربانت مریم
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. در خدمتم. سپاس.
درود بر شما
پس سفر بودید…
غیبتتون موجه شد 🙂
شاد باشید
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. خدا رو شکر.
سلام عالی ممنون فقط کاش زیر عکسها یک مختصر جمله ای کوتاه مینوشتید تا متوجه مسیر حرکت و دید و بازدیدها بیشتر شویم
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام به شما. سفرنامه هنوز کامل نشده.
سلام
رسیدن به خیر.ممنون تصاویر خوبی بود.ای کاش میدونستم که به شهرما(نیشابور)اومدین.واقعا باعث افتخاربنده بوداگه میتونستم شمارو ببینم. من یکی ازلیدر های این شهر هستم،امیدوارم ازجادبه های دیدنی شهرمون تونسته باشید دیدن کنید.اینجا فقط تصاویرآرامگاه عطاروخیام رودیدم،امیدوارم در سفرهای بعدی توفیق دیدن شماروداشته باشم.
شاد و سربلند باشید.
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از مهمان نوازی و لطف شما. امیدوارم این دفعه بتوانم خدمت شما باشم. این مرتبه فقط ازهمان مکان هایی بازدید کردیم که در عکس دیدید، اما قبلا بارها به نیشابور سفر کرده ام و مکان های دیگر را نیز دیده ام.
سلام
ممنون از این گزارش تصویری….
عکسهای زیبایی بود…
فکر می کنم در گزارش روز اول”چشمه علی” صحیح باشه….
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس که توجه کردید و تذکر دادید.
آرش عزیز
عکس هایی بسیار زیبا، با کادربندی های فوق العاده. دست مریزاد
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از توجه و لطف شما.
جناب آقای نورآقائی
با سلام و احترام
من یکی از همکاران شما در زمینه گردشگری هستم و در سازمان میراث فرهنگی – دفتر اموربین الملل – شاغل می باشم. دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل هستم و پایان نامه ام درخصوصنقش سازمان های گردشگری (UNWTO , UNESCO) در برقراری صلح جهانی است.
قبل از عید با شما تماسی داشتم جهت مذاکره پایان نامه
از طریق جناب آقای عنبر با سایت شما آشنا شدم.
اگه مصدع اوقات نباشم برای اتمام پایان نامه به کمک شما نیازمندم.
پیشاپیش از مساعدت و بذل توجه شما کمال تشکر را دارم.
با تجدید احترام
ولی مراد
…………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. با افتخار در خدمت خواهم بود. لطفا با بنده تماس بگیرید تا جلسه ای را تنظیم کنیم.
با سلام
از تصاویر لذت بردم. ساده و صمیمی همراه با بیان تاریخ و باابهت . بقعه پیر علمدار و تزئییات مسجد جامع بسطام خیلی زیبا
بودند.
پیروز باشید .
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. موفق باشید.
سلام.
خوشحالم که میهمان سفره پر جاذبه “سمنان و خراسان” شما هستم. و ممنون از این همه انرژی و نگاه زیبای شما در پشت هر عکس، که تصاویری دیدنی و شایسته ی این دو استان را برای ما به ارمغان آورده.
و یک سوال… درمورد کاربرد زنجیری که بر سر در ورودی اغلب مساجد تاریخی و اینجا جلوی درب مجموعه بسطام آویزان است (که شما به زیبایی و هنرمندانه آن را به تصویر کشیده اید).
مشتاقانه منتظر تکمیل توضیحات این سفرنامه هستم.
سالم و برقرار باشید.
……………………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سفرنامه را تکمیل خواهم کرد. این زنجیر، به معنای جدا کردن محیط مقدس از نامقدس است. به معنی اینکه اینجا جایی است که می توان بست نشست.
مثل همیشه مفصل و بسیار جذاب.
این انرژی مثبت شما ستودنی‌ست.
ما که کم آورده‌ایم.
راستی به آرش خان صادقزاده هم سلام مرا برسانید.
به امید دیدار مجدد
……………………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. ارادتمندم. چشم.
سلام. برای این سفرنامه هم باید صبر داشته باشم تا کامل شود؟
………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. فقط کمی.
سلام.سایت بسیار زیبایی و آموزنده ای دارید.دستتون درد نکنه.امروز با سایتتون آشنا شدم.امیدوارم روزی بتونم همسفرتون باشم
………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از شما. موفق باشید و به امید دیدار.
بسیار از مهر و لطف شما سپاسگزارم. زیبا زیبا زیبا. بسیار بسیار لذت بردم و در این سفر همراهتان شدم.
درو د فراوان بر شما استاد آرش نورآقائی
برقرار باشید و در پناه حق
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. قربان محبت شما. موفق باشید.
سلام،
من نیز یکی از اهالی کویرم اما چند صباحی است دور از آن و ساکن کلان شهر. شادمان شدم که به کاشمر هم سفر کرده اید و خوشحال تر که در برنامه های آتی تان نیز هست، پس جای گله و ایراد از واگویی کم از آن دیار دیگر باقی نمی ماند که منتظر سفرنامه های مفصل بعدی شما از ترشیز قدیم هستیم. و تشکری از آقای احمد خلیلی که راهنمای شما شدند و اطمینان از اینکه اگر در سفرهای آتی به این شهر با ایشان همسفر شوید پشیمان نخواهید شد و کوله باری پراز اطلاعات از کاشمر در ابعاد مختلف بدست خواهید آورد.
سپاس از سفرنامه وزین تان و با آرزوی موفقیت.
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از محبت شما.
سلام
ممنون که سفرنامه رو تکمیل کردین، بهتون خیلی حسودیم شد وقتی فهمیدم تونستین برین بین دو تا گنبد… درباره حموم خلیل آباد هم قبل از اینکه توضیحشو بنویسید تصور می کردم جای دیگه ای باشه و چقدر هم فرق داشت با تصور من… سفر و سفرنامتون خیلی خوب بود. ممنون
شاد باشید
…………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. موفق باشید.
حاجی من پشت سرت حرف زدم نظر دادم حلال کن
آخر مقالت گفته بودی(اوضاع سختی را پشت سر می گذرانم)
منم گفتم انگار میخواد اپولو بفرسته فضا
شرمنده نمیدونستم شماییی فک کردم خود پارسینه جون هست
http://www.parsine.com/fa/news/178521/%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DA%AF%D9%84-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DA%A9%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C
……………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. مشکلی نیست. موفق باشی.
سلام من یکی از اهالی روستای استیر هستم ممنون که از پیر استیر عکس گرفتید ای کاش کسی به داد این بنا برسد واقعاً قدمت تاریخی دارد جای بسی تاسف از شورای این روستا که اصلا این بنا برایشان مهم نیست البته من خودم الان ساکن آنجا نیستم
………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. موفق باشید.
با سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست گرامی
من رشته مرمت بنا میخونم از مطالب مفید شما بهره زیادی بردم با اجازه شما از بعضی از عکس های شما با نام خودتون تو تحقیقم
که در مورد گچبری هستش استفاده می کنم البته اگر اجازه بدید.مرسی از زحمات شما
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. استفاده از مطالب و عکس های این سایت باعث خوشحالی بنده خواهد بود. موفق باشید.
آقای نورآقایی عزیز کارشناسی ارشد پژوهش هنر میخونم و با اجازه از یکی از عکساتون برای مقاله م استفاده کردم عکس مورد نظرو خودم داشتم از یک کتاب گرفته بودم که خیلی نا واضح و بی کیفیت بود عکس جنابعالی بسیار عالی بود که جایگزین اون عکس کردم. سایت بسیار خوب با عکسای فوق العاده ای دارید. به شهر ما فردوس هم سر بزنید. در خدمتتون هستیم
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. استفاده از مطالب و عکس های سایت بنده برای همه آزاده. موفق باشید. اگر گذرم به شهر شما افتاد باعث خوشحالی خواهد بود دیدار شما.
سلام ببخشیدا!!!!!!!!!!! اما بهتر نبود توی عکسا خودتون نبودین؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اخه واسه مدرسه میخام:(:(
اما بهر حال ممنون از کمکتون
…………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. ببخشید واقعا!!!
خیلی عالی و زیبا
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
اونقدر این مرز و بوم جای مشاهده و شگفتی داره که در باورم نمی گنجه چقدددرررر!
تازه معنای برخی حرف هاتونو می فهمم….
این گزارش معرکه بود! تو سایتتون جاهایی رو دیدم که از خودم خجالت کشیدم که چرا ازشون این همه بی خبرم ( نه چرا نرفتم و ندیدم ها، نه! حتی از وجود ِ با ارزششون هم بی خبر بودم)
این پتانسیل رو تازه می فهمم اینکه کشش داره این خاک رو تازه متوجه میشم !
درود و دستمریزاد به وجود ِ نازنین و با ارزشتون جناب نورآقایی….همین آگاهی بخشی هاتون مرا بس.
کیف کردم از دیدن عکس ها و توضیحات عالیتون.
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس که مطالعه می‌کنید.