سفرهایی این چنین، معشوق و معبودم خواهد بود

در پس آن چه که در زیر می نویسم، یک دنیا شعف و شوق و امید نهفته است. یک دنیا احساس خوب که حالم را خیلی خیلی خوش می کند.

نمی دانم محتوای لینک های نوشته قبلی با عنوان “بعد از جشن… از زبان دکتر ناصر کرمی” را خوانده اید یا نه؟ می خواهم بگویم یکی از زیباترین خاطراتم از سفر رامسر، شب نشینی همان چند نفری است که گفته ام. دلیل خوشحالی ام این است که بستری فراهم شد تا این کارشناسان در محیطی صمیمی و به دور از تعارفات و تناقض گویی های معمول با یکدیگر بحث و گفتگو کنند. من در زندگی ام همیشه عاشق این یله دادن های فرهنگی بوده ام، به خصوص در سفر. وقتی چند نفر که سرشان به تنشان می ارزد، در یک محیط صمیمی و بدون دغدغه و تعصب با هم گفتگوهای فرهنگی می کنند، یک نوع مستی نشاط آور درونی را تجربه می کنم که از شرح و بیانش عاجزم.

بعد از خواندن روایت های دکتر ناصر کرمی از گفتگوهایش با بیژن فرهنگ دره شوری، ناخودآگاه به یاد “ایرج افشار” افتادم. به یاد سفرهای “ایرج افشار”. من این مرد را هرگز ندیدم ولی به غایت دوستش داشتم و دارم. دلم برایش تنگ شده. اما چرا به یاد سفرهای این مرد افتادم؟ این مرد در سفرهایش خوشبخت بوده. و دلیلش این است که…

سال ها قبل کتابی خریدم با عنوان “گلگشت در وطن، سفرنامچه ایرج افشار”. با ولع خواندمش. پسران ایرج افشار شرح سفرهای پدرشان را گردآوری کرده اند و این کتاب را به وجود آورده اند. این کتاب به نظر من یک میراث گرانبهاست. در واقع بعد از خواندن این کتاب بود که از همان ابتدا دلم می خواست او مهمان ویژه جشن راهنمایان باشد. ایرج افشار در یاداشت ابتدای این کتاب نوشته است:

“من با بزرگان و دوستان بسیاری افتخار همسفری در گشت و گذارها داشته ام… محمد علی جمالزاده، بدیع الزمان فروزانفر، مجتبی مینوی، حبیب یغمایی، سعید نفیسی، ابراهیم پورداوود، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر محمد معین، دکتر تقی تفضلی، دکتر عباس زریاب خویی، دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی، جلال ستاری، دکتر ماهیار نوابی، دکتر هوشنگ دولت آبادی، محمد تقی دانش پژوه، دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، دکتر تورج دریایی، همایون صنعتی، عبدالرحمن عبادی، … و ادامه می دهد… سفرهای دراز و اساسی، بیش تر در همسفری دکتر منوچهر ستوده، دکتر اصغر مهدوی، احمد اقتداری، مهندس محمد حسین اسلام پناه و همایون صنعتی بوده است.”

چه شبهایی داشته اند این آدم ها با هم. چه یله دادن های فرهنگی را تجربه کرده اند. من آرزویم چنین شب هایی است. من آرزیم چنین سفرهایی است.

ایرج افشار در جشن ما حاضر نبود. اما این آدم هایی که گفتم بودند. قدرشان را می دانم.

دیدگاه‌ها

  1. ليلا

    سلام
    خوشحالم که آخر روزهای پر مشغله تو رامسر به شبهای لذت بخش ختم میشده.و امیدوارم همیشه در کنار این عزیزان باشید و بهتون خوش بگذره .همچنین سپاس بیکران از شما که فرصت آشنایی و بودن در جمع این بزرگانو برای بقیه فراهم کردین.

  2. یلدا

    لذت قشنگیه. ایشالا به معشوق و معبودتون برسید 😉 ولی با وجود همه اینا حرف حرفه. هر چقدر هم که این بزرگان دور هم جمع شن و صحبت هاشون به عمل نرسه این حرفا همیشه حرف می مونه! امیدوارم روزی این دور همی ها تاثیر واقعی خودشون رو بذارن.
    ………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  3. فریبا

    سلام
    چند روزقبل ، تلویزیون فارسی بی بی سی صحبت یک کارشناس محیط زیست بنام آقای ناصر کرمی را پخش میکرد من تصویرشون را ندیدم ولی احتمالا ایشان بودند
    مدتی است که در مسیر رفت و آمد کانال رادیو فرهنگ را گوش میکنم مثلا امروز در مورد موسیقی و زندگی مرتضی خان محجوبی بود و همچنین اشعار پروین اعتصامی. البته این خوبه که مردم از گذشتگان بدونند ولی داشتم فکر میکردم چقدرخوب بود اگر امکان داشت انسانهای فرهیخته ای که الان حضور دارند ، در این رادیو دعوت میشدند و چقدرمیتوانستد در ارتقا سواد و معرفت مردم موثر باشند
    البته من سیاستها و اورینتیشن این کانال را نمیدانم ولی فکر کردم شاید شما بدونید یا امکانش باشه خودتون یا دوستانتون در رادیویی که اسمش فرهنگه و نیاز این جامعه است ، صحبت کنید
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. بله، حتما خود دکتر کرمی بودند. سال قبل و اوابل امسال کلی برنامه در رادیو فرهنگ داشتم. الان هم دو نفر از دوستان انجمن (خانم) در رادیو فرهنگ برنامه دارند. وقتی رفتم سفر اروپا یکی از اون ها رو به رادیو معرفی کردم و اون، اون دیگری رو معرفی کرد و حالا دارند برنامه اجرا می کنند.

  4. نیما درباری

    چه تقارن جالبی که مرحوم افشار همین ماه گذشته رخت از میان بربستند، کتاب گلگشت در وطن ایشان را من هم خوانده ام و به نظرم ایشان به ویژه در خواندن و ثبت کردن لوحه ها و سنگ نوشته ها، دقتی به خرج داده اند که در کمتر کسی سراغ دارم.
    باز هم چه تقارن جالبی که من هم در همین ماه گدشته در منزل یکی از دوستان یکی از شماره های بخارا را داشتم ورق می زدم که اتفاقا چندین مقاله از ایشان در آن به چاپ رسیده بود
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

  5. Masi

    این ندیده دوست داشتن “استاد افشار” و علاقمندی شما به ایشون
    نشون میده که افکار، سبک و نگاه ادمها چقدررررر می تونه درون ما اثرگذار باشه، اونقدری که ته قلبمون دوستشون بداریم در حد مستی
    و براشون یک علاقه همراه با یک احترام ویژه در قلبمون داشته باشیم و قدرشون رو بدونیم.

    ما هم قدر شما رو میدونیم استاد.
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. محبت دارید. سپاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *