از زمانی که مسائل محیط زیست ایران را پیگیری میکنم، همیشه مسألهٔ سدسازی بیرویه و غیراصولی مطرح بوده است. این روزها هم سد چمشیر دغدغهٔ تازهٔ طرفداران محیط زیست شده است.
به این بهانه قصد دارم به این موضوع بپردازم که چگونه «سدسازی» به معنای عام خودش، در میان رفتار ما نهادینه شده است. کافی است سطرهای پایین را ملاحظه بفرمایید:
ترافیک خیابانها، یعنی سد راه.
آلودگی هوا، چیزی نیست جز سد نفس.
حضور بیرویهٔ ساختمانهای بلند و متراکم به معنای سد منظر است.
عدم گفتمان مناسب با کشورهای دیگر دنیا، سد دیپلماسی است.
فیلتر فضای مجازی، مفهوم سد افکار دارد.
وجود زندانی سیاسی یعنی سد آزادی بیان.
سانسور فیلم و کتاب و موسیقی ایجاد سدی است برای عقیده.
…
میبینید! همهٔ اینها سد است؛ سد پیشرفت در ابعاد مختلف.
لازم به ذکر است که برخی از این مشکلات در کشورهای دیگر هم هست، ولی مشکل پایهای، تراکم و تعدد سدهاست. در واقع، در اینجا فقط به اندکی از مسائل اشاره شده است، اما شاید بتوان صد دلیل مطرح کرد که ما سدسازیم.
دیدگاهها
احتیاط!
کارگران (سدسازی) مشغول کارند
(ج. ا. ایران)
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
سلام
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام به شما.