خودتون بهت از هر کسی می دونید که چرا جسارتتون کم شده.اگه جسارت خریدنی بود خیلی خوب می شد.
ناامیدی.کم اوردن.شکست…باعث اضطراب و…. میشه.
توکل به خدا ؟
مطمئنن بهترین دارو ست.پس تو هر کاری باید یاد بگیریم که به خدا توکل کنیم واقعا جواب میده.
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
حامد رحمانی
سلام آرش جان بنظر من از اینجا میاد که بعضی از ماها نمیتونیم ( به هر دلیل ) حرفهامون رو شفاف و روشن و صریح بزنیم . رودربایستیها و حجب و حیا و گذشت بی حد و حساب و بیجا و … باعث میشه که بعضا” سوء تفاهم پیش بیاد. این نظر منه چون خیلی واسم اتفاق افتاده و از این موضوع بارها و بارها آسیب دیده ام. شاید هم نظر من صحیح نباشه ! به هر حال امیدوارم همیشه سرحال باشی و شاد . ممنون
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. ارادتمندم حامد عزیز.
salam,omidvaram hichvaght ghamgin nabashid&ghatan inehsas ke jesaratetoon kam shode gozarast,vali be nazare man badam nist ke too bazi mavared harchizi ro ke be zahnemoon miad bayan nakonim,ya har raftari ke eshghemoon mikeshe anjam nadim hata agar hosne niat dashte bashim,be nazare man dele digaran ro shad kardan behtar az ranjoondaneshoone,omidvaram hamisheye hamishe delshad bashid
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
saghar
سلام استاد عزیز
امیدوارم همیشه شاد ببینمتون به نظرم بهتره بیشتر برا خودتون وقت بزارین …… فقط برای خودتون……. بعضی وقتها تغییرات کوچک در زندگی شخصی کلی به آدم امید میده
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس ساغر.
mehdi
تضاد درونی ،وقتی جایگاهمون ،خواستمون، اهدافمون با اون چیزی که میخواهیم باشیم فرق میکنه و موانعی برامون وجود داره و خودمون هم تنبلی میکنیم اما وقتی تفکر میکنیم و روی کاغذ میاریم تاحدودی تسکین پیدا میکنیم
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
لیلا
سلام
تو زندگی گاهی ادم اینجوری میشه…ولی شما میتونین بر مشکلات غلبه کنید.موفق و شاد باشید
…………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. امیدوارم. سپاس از شما.
پسر ایران
سلام حکیم… چون تقریبا همسن هستیم کاملا این موضوع را درک میکنم. تا چندی پیش به یک پیست خصوصی میرفتم چنان با شجاعت پیچ ها را میشکستم که میگفتم یا باید بمیرم یا رقیب را بزنم زمین .. حالا احساس ریختگی میکنم .عاقبت هر چیزی را بالا پایین میکنم.. گاهی حتی نظر خودم را به سختی اعلام میکنم.حافظه قدیم را ندارم .احساس کندی به خنده ام می اندازد .اما اصلا حاظر نیستم به گذشته برگردم.افکار پخته مرا چنان نشئه میکند بسان یک غزل زیبا که خود سروده ای و می خواهی انرا برای حافظ بخوانی تا غلط هایت را بگیرد و ترا تحسین کند.خلاصه فکر میکنم از حالت حمله در امدم و دفاعی بازی میکنم.. پیر شدیم حکیم.
……………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شاید حق با تو باشه. نمی دونم.
فال حافظ براتون می زنم:
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیّت از آن زلف پریشان کردم
سربلند باشید.
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام به شما و سپاس.
کوروش
آرش جان ربطی به سن نداره سلول های بدن همیشه در حال تازه شدنن
خیلی راحت حرف بزنیم هیجانات مان تخلیه نمی شه نمی تونیم حتی داد بزنیم
همش سکوت می کنیم تو خودمون می ریزیم و طبیعی که نتونیم همدیگر رو تحمل کنیم سوء تفاهم پیش می آد بایستی راهی برای رها شدن بیابیم رها باشی
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. مشتاق دیدار، مَرد.
ممد
سلام آرش زندگی برای آنانکه دوست دارن یه اتفاق خوشایند بیفته خیلی خیلی سخته نه بخاطر سنه نه بخاطر پیر شدن ما انسان هاست( سلامت که باشی یعنی جوانی… ) فقط بخاطر بی رحمی و خود رای آنهای است که حرف دل ودلسوزانه را نمی فهمند ونمی دانند که چگونه کودکی نان می خورد و گارگری نان می دهد اگر آنهای که دم از عدالت می زنند به ندای وجدان وخدایی ودینی وانسانیت گوش کنند آنگاه می فهمند که سخت دراشتباه دستوراتی بودند که آن دستورات را اجرای کردنند وندانستن که چه آتشی به جان بعضی انسانهای زحمت کش زدنند یادت باشه چابلوسان هم را از چهره می توان شناخت واما گاهی نه نمی توان شناخت..! واین است همان دلسردی و احساس ترسی که در وجودمان ریشه می کند ودر خلوت وتنهای خویش میگوی : خوبی چه سود ، تلاش چه سود ، بدی چه خوب ، خوبی چه بد ، واما ترس دراین لحظه چه سود….هیچ سودی ندارد واین واژه ترسناک ترس را گاهی باید در تنهای خویش جدی نگیرم که بسیار خطرناکست..بس چه باید در تاریکی این مطلق تنهای : شاید وقت انست با یک دوست خوب وانسان متواضع و رازدار سلم بگوی و یا آرام راه بروی و فقط به لذت راه رفتن وتنفس کشیدن فکر کنی فقط به راه رفتن…! خدایا به قلب دوستانم برو خدایا به قلب دوستانم برو تا بدانم که من هم می توانم خدا را به قلب خویش دعوت کنم و بگویم آیا دلها با یاد خدا آرام می گیرد..آری می گیرد و او راه را نشان خواهد داد …خدایا ناآگاهان را آگاه کن آنگاه کودکی نان می خورد کارگری نان می دهد
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
یلدا
از زمانی که انسان بوده این سو تفاهم ها هم بوده… از زمانی که شما هم شروع به کار با دیگران کردید هم بدون شک این سو تفاهم ها بوده… فقط دیده نمیشده، گفته نمیشده و یا اهمیت چندانی نداشتن…
«شک» خیلی از اوقات اولین گام یه مسیر جدید و اغلب بهتره … انسان تا شک نکنه چشمش به روی نقوص راهی که بهش عادت کرده باز نمیشه… گاهی اوقات ذهنمون احتیاج به تنهایی داره … به دور از سرزنش های درونی خودمون … تنهاش بذارید…
زمان هایی هست که به خاطر یه اتفاق کوچیک حقایقی رو آدم می بینه که همیشه اونجا بودن ولی هیچوقت به چشم نیومدن… انقدر به خودتون سخت نگیرید… فقط بذارید ذهنتون با فراغ بال راه خودش رو پیدا کنه … اینم یه راه جدیده 🙂
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از تو.
Masi
بعد از کتاب “اهل کاشانم” بهتون این نوید رو میدم که تمام افول جسارت ها در شما به یکباره ناپدید شده.
تمام جسارتتون رو جمع کردین و این اثر فاخرِ درخشان رو خلق کردین.
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید که همیشه لطف دارید و نوازش میکنید.
دیدگاهها
salam.negaran nabash.5shanbe ba koli enerji + miaym pishet.
…………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. به امید دیدار.
احساسات مشترکی ست هموطن…
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
کم شدن جسارت از نشانه های بالا رفتن سنه . منم گاهی این احساسو دارم ):
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. احتمال داره که اینطور باشه.
سلام
غمت نباشه برو جلو یه گروه که دوستم دان پشتت وایسادن
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
شاید !
زندگی ===> سوء تفاهم + یقین
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شاید اینطور باشه. نمی دونم.
زیر تیغ؟؟!! به خودتون سخت نمی گیرید؟؟
خودتون بهت از هر کسی می دونید که چرا جسارتتون کم شده.اگه جسارت خریدنی بود خیلی خوب می شد.
ناامیدی.کم اوردن.شکست…باعث اضطراب و…. میشه.
توکل به خدا ؟
مطمئنن بهترین دارو ست.پس تو هر کاری باید یاد بگیریم که به خدا توکل کنیم واقعا جواب میده.
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
سلام آرش جان بنظر من از اینجا میاد که بعضی از ماها نمیتونیم ( به هر دلیل ) حرفهامون رو شفاف و روشن و صریح بزنیم . رودربایستیها و حجب و حیا و گذشت بی حد و حساب و بیجا و … باعث میشه که بعضا” سوء تفاهم پیش بیاد. این نظر منه چون خیلی واسم اتفاق افتاده و از این موضوع بارها و بارها آسیب دیده ام. شاید هم نظر من صحیح نباشه ! به هر حال امیدوارم همیشه سرحال باشی و شاد . ممنون
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. ارادتمندم حامد عزیز.
salam,omidvaram hichvaght ghamgin nabashid&ghatan inehsas ke jesaratetoon kam shode gozarast,vali be nazare man badam nist ke too bazi mavared harchizi ro ke be zahnemoon miad bayan nakonim,ya har raftari ke eshghemoon mikeshe anjam nadim hata agar hosne niat dashte bashim,be nazare man dele digaran ro shad kardan behtar az ranjoondaneshoone,omidvaram hamisheye hamishe delshad bashid
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.
سلام استاد عزیز
امیدوارم همیشه شاد ببینمتون به نظرم بهتره بیشتر برا خودتون وقت بزارین …… فقط برای خودتون……. بعضی وقتها تغییرات کوچک در زندگی شخصی کلی به آدم امید میده
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس ساغر.
تضاد درونی ،وقتی جایگاهمون ،خواستمون، اهدافمون با اون چیزی که میخواهیم باشیم فرق میکنه و موانعی برامون وجود داره و خودمون هم تنبلی میکنیم اما وقتی تفکر میکنیم و روی کاغذ میاریم تاحدودی تسکین پیدا میکنیم
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
سلام
تو زندگی گاهی ادم اینجوری میشه…ولی شما میتونین بر مشکلات غلبه کنید.موفق و شاد باشید
…………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. امیدوارم. سپاس از شما.
سلام حکیم… چون تقریبا همسن هستیم کاملا این موضوع را درک میکنم. تا چندی پیش به یک پیست خصوصی میرفتم چنان با شجاعت پیچ ها را میشکستم که میگفتم یا باید بمیرم یا رقیب را بزنم زمین .. حالا احساس ریختگی میکنم .عاقبت هر چیزی را بالا پایین میکنم.. گاهی حتی نظر خودم را به سختی اعلام میکنم.حافظه قدیم را ندارم .احساس کندی به خنده ام می اندازد .اما اصلا حاظر نیستم به گذشته برگردم.افکار پخته مرا چنان نشئه میکند بسان یک غزل زیبا که خود سروده ای و می خواهی انرا برای حافظ بخوانی تا غلط هایت را بگیرد و ترا تحسین کند.خلاصه فکر میکنم از حالت حمله در امدم و دفاعی بازی میکنم.. پیر شدیم حکیم.
……………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شاید حق با تو باشه. نمی دونم.
فال حافظ براتون می زنم:
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیّت از آن زلف پریشان کردم
سربلند باشید.
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام به شما و سپاس.
آرش جان ربطی به سن نداره سلول های بدن همیشه در حال تازه شدنن
خیلی راحت حرف بزنیم هیجانات مان تخلیه نمی شه نمی تونیم حتی داد بزنیم
همش سکوت می کنیم تو خودمون می ریزیم و طبیعی که نتونیم همدیگر رو تحمل کنیم سوء تفاهم پیش می آد بایستی راهی برای رها شدن بیابیم رها باشی
……………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. مشتاق دیدار، مَرد.
سلام آرش زندگی برای آنانکه دوست دارن یه اتفاق خوشایند بیفته خیلی خیلی سخته نه بخاطر سنه نه بخاطر پیر شدن ما انسان هاست( سلامت که باشی یعنی جوانی… ) فقط بخاطر بی رحمی و خود رای آنهای است که حرف دل ودلسوزانه را نمی فهمند ونمی دانند که چگونه کودکی نان می خورد و گارگری نان می دهد اگر آنهای که دم از عدالت می زنند به ندای وجدان وخدایی ودینی وانسانیت گوش کنند آنگاه می فهمند که سخت دراشتباه دستوراتی بودند که آن دستورات را اجرای کردنند وندانستن که چه آتشی به جان بعضی انسانهای زحمت کش زدنند یادت باشه چابلوسان هم را از چهره می توان شناخت واما گاهی نه نمی توان شناخت..! واین است همان دلسردی و احساس ترسی که در وجودمان ریشه می کند ودر خلوت وتنهای خویش میگوی : خوبی چه سود ، تلاش چه سود ، بدی چه خوب ، خوبی چه بد ، واما ترس دراین لحظه چه سود….هیچ سودی ندارد واین واژه ترسناک ترس را گاهی باید در تنهای خویش جدی نگیرم که بسیار خطرناکست..بس چه باید در تاریکی این مطلق تنهای : شاید وقت انست با یک دوست خوب وانسان متواضع و رازدار سلم بگوی و یا آرام راه بروی و فقط به لذت راه رفتن وتنفس کشیدن فکر کنی فقط به راه رفتن…! خدایا به قلب دوستانم برو خدایا به قلب دوستانم برو تا بدانم که من هم می توانم خدا را به قلب خویش دعوت کنم و بگویم آیا دلها با یاد خدا آرام می گیرد..آری می گیرد و او راه را نشان خواهد داد …خدایا ناآگاهان را آگاه کن آنگاه کودکی نان می خورد کارگری نان می دهد
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
از زمانی که انسان بوده این سو تفاهم ها هم بوده… از زمانی که شما هم شروع به کار با دیگران کردید هم بدون شک این سو تفاهم ها بوده… فقط دیده نمیشده، گفته نمیشده و یا اهمیت چندانی نداشتن…
«شک» خیلی از اوقات اولین گام یه مسیر جدید و اغلب بهتره … انسان تا شک نکنه چشمش به روی نقوص راهی که بهش عادت کرده باز نمیشه… گاهی اوقات ذهنمون احتیاج به تنهایی داره … به دور از سرزنش های درونی خودمون … تنهاش بذارید…
زمان هایی هست که به خاطر یه اتفاق کوچیک حقایقی رو آدم می بینه که همیشه اونجا بودن ولی هیچوقت به چشم نیومدن… انقدر به خودتون سخت نگیرید… فقط بذارید ذهنتون با فراغ بال راه خودش رو پیدا کنه … اینم یه راه جدیده 🙂
………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از تو.
بعد از کتاب “اهل کاشانم” بهتون این نوید رو میدم که تمام افول جسارت ها در شما به یکباره ناپدید شده.
تمام جسارتتون رو جمع کردین و این اثر فاخرِ درخشان رو خلق کردین.
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید که همیشه لطف دارید و نوازش میکنید.