من سواد سیاسی ندارم، اما اندکی جامعهٔ خودم را میشناسم.
جامعهٔ کنونی ما از طرفی خودش را در برابر مشکلات ناتوان میبیند، از طرفی دوست دارد در مقابل مشکلات کنشمند باشد.
اما این کنشمندی در چند موضوع خلاصه میشود: ۱- دنبال مقصر گشتن، ۲- صفآرایی در مقابل بخش دیگری از جامعه، ۳- بیاعتنا شدن به همهٔ موضوعات
اینکه گروههای مختلف موضوعات را از زوایای متنوع مطرح کنند، عالی است. اما اینکه در هر موضوعی جامعه به سمت دوقطبی شدن پیش برود بسیار خطرناک است؛ خطری که کشور ما بسیار درگیرش شده است.
از طرفی شاهد این هستیم که تحلیلهای قطبها، چه اندازه کلیشه و از سر کمدانشی است.
اصولا عدم آموزش و سطحی بودن دریافتها در جامعه، چگالی توهّم و توهین را افزایش داده است. طوری شده که تواتر واژهٔ «متاسفم» و «متاسفانه» که هر کسی به کس دیگر و هر گروهی به گروه دیگر میگوید، چنان است که انگار همه برای هم و همه برای همه چیز تاسف میخوریم.
موضوع دیگر، «فراموشی» است. ما فراموش میکنیم که چه کردهایم و چه نکردهایم. «آفرینش نو» (یا به قول حافظ در انداختن طرح نو) چنان برایمان مهم است، که به خطاهایی که در مخلوقات قبلی خودمان مرتکب شدهایم، توجه نمیکنیم.
ضمنا، باید یاد بگیریم که قهرمانان ورزشی یا هنرمندان سینمایی لزوما سواد پزشکی، سیاسی، محیطزیستی و … ندارند که ما چه در جهت موافق و چه در جهت مخالف از آنها پیروی کنیم.
بهتر است برای هر موضوعی به دنبال متخصص باسواد و کمهیاهو باشیم.
دیدگاهها
اطاعت
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. ارادت.
سلام
سیاست که سواد نمیخواد آرش جان
ببین همه سیاست مدارها بی سواد و نا اگاه به مسائل جامعه و مردم پس چرا مارک تواین گفته سیاستمداران و پوشک بچه ها را زود به زود باید عوض کرد هردو به یک دلیل
بعضی هاشون فقط عزرائیل میتواند از سیاست جدا کند.
نوشته اخرت کاملا درست و صحیح هست ولی کو ادمش؟؟ پیدا بشه جاش تو گونی و …
ما مردم که هر کدام ساز خودمون را میزنیم
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. فقط میشه سکوت کرد، گاهی.