حسرت

گاهی که زیاد هم اتفاق می‌افتد، با خودم این بیت را زمزمه می‌کنم:

در حسرت یک نعره‌ی مستانه بمردیم…ویران شود این شهر که یک میخانه ندارد…

دیدگاه‌ها

  1. لیلا

    سلام
    افسوس که ناچار بمی باید مرد
    در محنت و تیمار بمی باید مرد
    چون دانستم که چون همی باید زیست
    دل پر حسرت زار بمی باید مرد
    عطار
    پ.ن. نمیدونم شعرش درست نوشتم یانه؟!! تو ذهنم از خیلی قبل بود.

    خودم یک میخانه میزنم که همش پاتوقت اونجا باشه. چون یکی از ارزوهایم و یکی از کارهایی که دوست دارم انجام بدهم . میخانه بزنم😊😊😊🍷🍷🍷🍾🍾🍾
    ………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. عالی هستی شما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *