برج های دوقلو

قبل از هر چیز: سعی دارم در سفرنامه نویسی ام تغییرات اندکی به وجود بیاورم. درواقع قصدم این است که توجه ام را تنها معطوف به میراث طبیعی و میراث تاریخی نکنم بلکه هر نکته ای را که جالب و خواندنی به نظر می رسد (تا جایی که در توانم هست و حوصله ام اجازه می دهد) در گزارش هایم بگنجانم. سعی دارم به گفته های مردمانی که در مسیر می بینم، بیشتر اعتنا کنم.

به مدت ۲۴ ساعت که از حدود ساعت ۱۶ روز پنج شنبه ۲۵ فروردین تا همین ساعت در روز ۲۶ فروردین به طول انجامید در سفری به قزوین مهمان دوستم، حسین فیاضی بودم.

از تهران به قزوین راندیم. شب اول در هم صحبتی با خانواده ی حسین سپری شد. روز جمعه قصد بازدید از اطراف کردیم. مسیرمان این گونه بود: شهر قزوین – جاده ی بوئین زهرا – شهرستانک – ارداق – خرم آباد – اَک – نَرجه – آبگرم – روستای “حصار ولیعصر – و مسیر برگشت از اتوبان به سمت شهر قزوین.

وقتی که هنوز داخل شهر بودیم و می راندیم تا به جاده بوئین زهرا برسیم، از خیابان “سپه” عبور کردیم. این خیابان که به روایتی جزو اولین خیابان های ایران است، سنگفرش شده بود. با گفته های حسین متوجه شدم که Grand Hotel و ساختمان شهربانی سابق در حال بازسازی هستند.

از جاده ی قزوین – بوئین زهرا که به سمت شهرستانک تغییر مسیر دادیم، به مکانی رسیدیم که به قول حسین، “شاهین تپه” نام دارد و مرکز سبزی کاری استان قزوین به شمار می آید. در این جا متوجه این قبرستان شدم که هرچند نوع قبرهایش جالب توجه نبود، اما طرز ساخت سازه ای که بر روی قبرها قرار داشت، ما را مجبور به توقف کرد. با حسین فکر کردیم که چرا این طوری ساخته شده اند و به جواب هایی رسیدیم.

در مسیرمان (در بالا نوشته ام) از تاکستان های بسیاری عبور کردیم. دانستم که کشاورزان در زمستان شاخه های اصلی این درختچه ها را در زیر خاک مدفون می کنند و در همین روزها (اواسط فروردین)، آن ها را دوباره از خاک بیرون می آورند. در این هنگام، کاراکتر اسطوره های گیاهی که بر اساس مرگ زمستانی و زندگی مجدد در بهار، ساختار یافته اند در ذهنم تداعی شد.

 

ایستادیم و با چند نفر از این آدم ها حرف زدیم. دعوتمان کردند به چای. ما نماندیم.

 

در مسیر، از سه تپه باستانی گذر کردیم که هیچ اطلاعاتی در رابطه با آن ها نداشتم.

 

بهار که تنها “نوروز” نیست. چه کسی می تواند ادعا کند بهار را درک کرده در حالی که از شهر بیرون نمی رود و سبزه و صحرا و گل را نمی بیند.

 

باغات بسیاری دیدیم. نگاهمان نوازش شد.

وقتی این صحنه ها را می دیدم به شوق عکاسی می دویدم. در همین حوالی موبایلم را گم کردم و متوجه نشدم. از این جا که رفتیم بعد از نیم ساعت متوجه شدم که موبایلم همراهم نیست. برگشتیم و گشتیم و پیدایش کردیم.

در ۱۲۰ کیلومتری قزوین و در جاده ی “قزوین – همدان”، جایی هست به نام “آبگرم”. کسی که قصد دیدار از برج های دوقلوی “خرقان” را دارد باید راه اصلی را وانهد و به سوی جاده ی فرعی که در “آبگرم” پدیدار می شود، برود. از “آبگرم” به “قیدار”، همان جایی که متعلق به استان زنجان است و مقبره “قیدار نبی” در آن قرار دارد، جاده ای وجود دارد.  از جاده ی اصلی قزوین – همدان، ۳۰ کیلومتر که دور شویم، به روستای “حصار ولیعصر” می رسیم. “حصار ولیعصر” همان جایی است که برج های دوقلو در آن قرار دارند. “حصار ولیعصر” جزو استان قزوین، شهرستان بوئین زهرا و شهر آوج است. نرسیده به روستای “حصار ولیعصر” بافت یک روستای قدیمی نظرم را جلب کرد که تصویرش را می بینید. نام این روستا “طبلشکین” است. نامش براین جالب است، اما معنی اش را نمی دانم.

برج های دوقلوی “خرقان” مربوط به دوره سلجوقی هستند. ۸ ضلعی اند و گنبد دو پوش دارند. فاصله اشان از هم ۲۹ متر است. هر چند که دو برج شباهت های بسیاری با هم دارند اما تفاوت هایی هم وجود دارد. یکی در سال ۴۶۰ ه.ق. و دیگری در سال ۴۸۶ ه.ق. توسط دو معمار متفاوت بنا شده اند. ۱۵ متر ارتفاع و ۱۱ متر قطر دارند. جزو بناهای آرامگاهی محسوب می شوند. یکی از دلایل بازدید بنده از این دو برج، تاییدی است که این دو برج می توانند بر نظریه ام داشته باشند. منظورم از نظریه، همانی است که در کتاب در حال تالیفم (چگونه بشر از هفت به هشت رسید) بیان خواهم کرد.

این دو برج در زلزله ۱۳۷۹ آسیب دیده اند.

نمونه ای از آجرکاری و تزئینات برج ها: ظاهرا حدود ۵۰ نوع طرح آجرکاری در این دو برج دیده می شود.

یکی از برج ها، یک راه پله در درونش دارد و دیگری دو ره پله.

زخم روزگاران

یک نمونه دیگر از طرح های آجری

بدون شرح

این طرح خیلی نظرم را جلب کرد، اما نفهمیدم که نماد چیست. بعید می دانم که نمایانگر “بته جقه” باشد.

قرار بوده که اطراف برج های خرقان، محوطه احداث کنند. چه محوطه ای؟ منظورشان چه بوده؟ چه کار کرده اند؟ از سال ۱۳۸۴ تا امروز، که از محل اعتبارات مناطق زلزله زده برای تعمیر و محوطه سازی برج ها بودجه گرفته اند، چه اتفاقی افتاده است؟

 

شبیه دروازه ارگ سمنان است اما در شهر قزوین واقع شده و به نام “درب کوشک” شهرت دارد. از نوع معماری اش می توان فهمید که مربوط به دوره قاجار است. در این جا از حسین خداحافظی کردم و به تهران برگشتم.

دیدگاه‌ها

  1. فرا

    سلام
    خوشحالم که به وبلاگم سر زدید و باعث شدید با اینجا آشنا بشم. و خوشحالم که شما هم از سفرهاتون می‌نویسین.
    موفق باشید
    …………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس. به امید موفقیت های بیشتر برای شما.

  2. حامی

    سلام

    دلیل اینکار ( مدفون کردن تاکها زیر زمین و در آوردنش توی بهار )فقط
    محافظت از سرماست یا دلیل دیگه ای داره؟ اینکار به تاکها آسیب نمی رسونه؟
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. بله به خاطر محافظت از سرما. چیزی در این مورد نگفتند.

  3. سفر به فرهنگ ها

    بنام خدا
    تصاویر سفر اخیر هم دیدنی ست . به ویژه تصاویر سازه های آجری که گویای روش هایی دارای اشتراکات و افتراقات در حوزه ی هنر و فن آجرکاری ست . هنر – فنی که در کنار کاشی کاری از پر رنگ ترین مولفه های سبک و سیاق معماری اصیل ایرانی در شمار است ؛ با سازه هایی که بسیار بیشتر از سازه های کاشیکاری نیازمند محافظت و مرمت هستند.

    قبوری با سازه های فلزی بر فراز آنها ؛ که تصویرشان را قرار داده اید را بنده هم در شهرستانهای دیگر که صبغه ی سنتی و محلی دارند مشاهده کرده ام . با این تفاوت که ، در موارد مورد مشاهده ، بخشی از سازه که کاربری سقف یا سایبان را دارد به شکل ” شیروانی متقارن ” می باشد و مانند تصاویر ؛ ساختار شیروانی یک سویه ندارد . برخی دیگر از قبور نیز ، فقط از ساختار “نرده ای شکل ” این سازه بهره مند اند و فاقد سقف یا سایبان می باشند .

    سوق یافتن نگاهتان به سمت توجه بیشتر به گفته ها و دانسته های مردمان محلی و بومی ؛ که امری فوق العاده شایاست ، نوید بخش خوانش و مشاهده ی مطالب و تصاویر بسیار گیرا ( همچنان که حالا نیز هست ) که روح زادبومی اصیلی در آن جاری ست ؛ برای مخاطبین شما و تمامی مشتاقان گردشگری خواهد بود.

    با تایید سخن شما پیرامون مرگ زمستانی و زایش بهاری ، با نقبی به جمله ای قصار ، سخن را بپایان میبرم. جمله ای که میتوان از طبیعت ؛ به “طبع انسان ” تعمیمش داد . چرا که طبیعت ؛ در طبع ماست و به همین خاطر است که وقتی صاحب طبع ؛ به طبیعت می رود احساس یگانگی عجیبی به وی دست میدهد .
    ” امت فاکس ” می گوید : انسان ، هر روز می میرد ؛ تنها برای آن که در صبح بعد ؛ بار دیگر با عظمت تر ، بهتر ، و خردمندتر متولد شود. موفق باشید/ یاحق
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  4. سیامک . ف

    با درود

    آرش جان خسته نباشی
    از سفر ، ‍تحقیق ، نوشتن ، آګاه سازی ،اطلاع رسانی ، عکاسی و …
    در نوشته ی بالا به مقبره “قیدار نبی” اشاره کردی
    اګر اشتباه نکرده باشم در ګذشته تصمیم داشتی در مورد پیامبران مدفون در ایران کار کنی.
    میتونم بپرسم تا الآن آرامګاه چند پیامبر رو پیدا کردی ؟
    سپاس از تمام کارهایی که انجام میدی .
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس. اون سفر که خیلی وقته انجام شده و تحقیقش هم ارائه شد. در همین سایت می تونی مکان دفن پیامبران رو پیدا کنی.

  5. خورشید

    سالهاست با قزوین در ارتباط کاری هستم اما تا حالا چنین اطلاعاتی از کسی نگرفته بودم. خیلی ممنون. پایدار باشید.
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  6. مرضیه

    جناب نور آقایی درود واقعا دستتون دردنکنه .که با گزارشهاتون ما را در لحظه های خوب سفر ها تون شریک می کنید براتون بهتر دیدن وبهتر توصیف کردن را آرزومندم .به خاطر همتی که به خرج می دهید در نوشتنهایتان وگزارش های زیبای سفر هایتان یک دنیا ممنون وسپاس.مدتهاست که با خواندنتان خودم ا با شما همسفر می دانم .هروقت به کاشان تشریف آوردید دوست دارم افتخار میزبانی شما را داشته باشم .پایدارباشید
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما. به امید دیدار.

  7. PANCHO VILLA

    خیلی مطلب جالبی بود . ارش خان. تشکر از زحمتت
    ………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس.

  8. سهیلا

    سلام جناب نورآقایی.خسته نباشید
    من اصالتا بچه روستای حصار ولیعصرم همون روستایی که نزدیکه برجهای دوقلوئه.تو سایت خیلی گشتم تا یه سری عکسای ریز پیدا کنم که بالاخره به سایت شما رسیدم.مرسی عکسا خوب بود
    ولی کاش محوطه داخل برج هم عکاسی میکردین
    بازم ممنون
    ………………………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. متاسفانه نتونستیم داخل بنا بریم. سپاس از شما.

  9. محمد عسگري

    سلام اقای نور اقایی عزیز، منم مثل سهیلا متولد همان روستای حصار هستم که شما به قول ما روستاییها که میگفتیم عکس امام منظورم همان ٢تا ساختمانی هست که عکس اش را انداختی، از بخت روزگار الان ١٧ سال از اون دهات که همه چیز من هست به دورم و در کانادا زندگی میکنم مادر من ٩ ماه پیش در نزدیکی اون ساختمان ها دفن شد که نتونستم ببینمش، عزیز گریه منو در اوردی، سهیلا عزیز خوبی، اگه خارج از ایرانی با من در تماس باش، من پسر حاج اصغر عسگری یکی از برادرام مینی بوس داره در اون دهات مسافر کشی میکنه اگه از اون دهات باشی باید بشناسی
    نور اقایی عزیز از راه دستت میبوسم که یادی از دهات ما کردی اگه ایمیل ادرس سهیلا را داری برام بفرستی ممنون میشم
    …………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. امیدوارم موفق باشید. برای دادن ایمیل ایشون باید اول ازشون اجازه گرفت.

  10. محمد عسگري

    ارش جان سلام، مرسی عزیز، اگه امکانش هست از سهیلا اجازه بگیر یا ایمیل ادرس منو بهش بده دوست دارم بدونم کی هست، چون روستای ما خیلی کوچک هست ٣٠٠ خانوار بیشتر نبودیم، این هم شماره من هست ٠٠١۶٠۴٧٢٩٠٠٩٧
    ارش جان اگه ایران هستی دوست دارم ایران امدم براتون تلفن جدید اپل (ای فون ) هدیه کنم گویا در منطقه ما تلفن ات را گم کردی بازم ممنونم
    …………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس از محبت شما. من ایمیل ایشون رو به شما می دم: soh_eila1991@yahoo.com
    موفق باشید.

  11. محمد عسگري

    ارش جان , داداش، اولاً ممنونم ایمیل همشهری ما را دادی دوماً خوشحال میشم برام ایمیل بزنی که چطوری میشه حضوری شما را زیارت کرد
    وبسایت شرکت من در ونکور کانادا این هست اونجا تمام اطلاعات تماس من هست
    http://www.604Rubbish.com
    …………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام بر شما. بنده یا ایران هستم یا در سفر. وقتی ایران باشم که از طریق ایمیل، همین سایت و البته تلفنم (۰۹۱۲۳۱۴۴۷۹۵) در خدمت شما و دیگر دوستانم هستم. در خارج هم که باشم، همیشه از طریق همین سایت و ایمیل پاسخگوی دوستانم هستم.

    محمد عزیز سایت شما را دیدم. خواستم عرض کنم، ما در حال برنامه ریزی برای برگزاری مراسم صد سالگی استاد منوچهر ستوده هستیم. تمام این فعالیت به صورت مردمی و خودجوش در حال انجام است تا از این مرد بزرگ قدردانی کنیم.
    آیا تمایل داری در این رابطه به ما کمک کنی؟ کلا آیا استاد منوچهر ستوده را می شناسی؟
    برای اطلاعات در رابطه با این پروژه لطفا به آدرس های زیر مراجعه کن:

    http://drsotoudeh.com
    http://nooraghayee.com/?cat=937

  12. لیلی

    سلام
    بطور اتفاقی سایت شما رو پیدا کردم، دنبال یه سری عکس از نقوش آجری برجهای خرقان می گشتم، تصاویر خوب بود ممنون، به کارم اومد.
    ی کمی از سفرنامه تونو خوندم، سوالی که برام مطرح شده در مورد دلایل نوع حصاری هست که بر روی قبور گورستان شاهین تپه ایجاد شده، حصار فلزی(؟) به نظرم، اما چنسش مهم نیست علل ساخت این فرم سازه است، ممنون میشم راهنماییم کنید.
    ………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. راستش در این مورد اطلاعات ندارم. موفق باشید.

  13. iman

    سلام
    مطلبتون بسیار مفید بود
    من برای پروژه دانشگاهم مقطع و پلان این برج ها را نیاز دارم می خواستم ببینم می تونید کمکم کنید
    ممنون از شما
    …………………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. متاسفانه من ندارم. احتمالا در کتاب های معماری بناهای تاریخی بتونید پیدا کنید و یا اینکه مستقیما از اداره میراث قزوین بخواهید که در اختیارتون قرار بدن. موفق باشید.

  14. زمانى

    آرش جان ممنون که به زادگاه پدرى من هم سر زدى؛پیشنهاد میکنم یکبار دیگه به اتفاق دوستان مشترک به این منطقه زیبا سر بزنى تا سفرنامه ى خوبت رو تکمیل کنى
    ………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. چشم.

  15. جواد

    دوست عزیز سفر نامه شما خیلی جالب بود. ولی مرکز تولید سبزیجات و بیشترین سطح تولید در روستای فارسیان می باشد و شاهین تپه نیز یکی از تولید کنندگان عمده سبزیجات است.
    ……………………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  16. عزيزي

    یادش بخیر حصار متاسفانه من چند ساله که اروپا هستم در اصل بچه کردستانم چقد از اون مسیر میرفتم تهران جنس میبردم
    یادت بخیر وطن
    …………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. موفق باشید.

  17. سیما سلمان‌زاده

    چقدر اون نقشی که نماد بته جقه نیست جالبه!
    من اونو یک زن دست به کمر دیدم🙈
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  18. Masi

    لطفا اگر وقت کردین، در بهار، از ” درک بهار” هم بنویسین 🙏🏻

    و اینکه راههای اصلی هیجان ندارن هیچ وقت، همه رفتن، تکراری و بی ذوقن گاهی ….
    مرسی که تو سفرهاتون بیشتر وقتها از جاده های فرعی سر دراوردین و هیجان و نادیده ها رو به چشم های ما هدیه دادین.

    هر چند اصلا دیگه راه مهم نیست وقتی از ” نگاه” شما تماشا می کنم جز تازگی چیزی نمی بینم.
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. محبت دارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *