بازگشت به کابوس

بعد از آن آرامش نسبی ۴۰ روزه و استشمام هوای پاک باغ ورسای در روز آخر سفر، حالا مواجه شده ام با هوای آلوده تهران و درگیر شده ام با تنش های روزمره.

این است که امشب فقط با بلعیدن تعداد زیادی قرص کدئین توانستم درد شدید سرم را تسکین دهم.

ساعتی پیش بر اثر رخوت ناشی از قرص ها که بر سرشانه هایم، بازوانم، زانوانم و ساق هایم چیره شده بود، سفری داشتم به هپروت!

آیا می شود همین امروز بازنشسته بشوم از فشارهای زندگی در این شهر؟!!!

دیدگاه‌ها

  1. فاطمه اشرف نژاد

    چقدر دلم گرفت شهری که شاید میتونست شهری زیبا باشه ییلاق بود زمانی امروزه برای همه ما معنای سردرد و مسکن است:-((((
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. دل گرفتن هم داره.

  2. وحیده

    سلام
    رسیدن به خیر . آخه چرا میگید کابوس آرش خان؟ حداقل شما سالی ۴۰ روز از کابوس دورید ، نگید کابوس که ما دلگیر بشیم که تو کابوس غرق شدیم.
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. کابوسه واقعا، چه بگیم چه نگیم.

  3. lei la

    درود ها آرش عزیز و بزرگ وار…

    امیدوارم همیشه سلامت و برقرار باشی … باز نشستگی ؟! حالا حالا ها باید باشی و….

    کاش همه مون به اون آرامشی که می خوایم برسیم…

    حالا هر کجای این دنیا باشه مهم نیست فقط آرامش باشه آرامش …

    با آبی ترین آرزوها
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  4. نازلی

    همین امروز را نمیدانم،ولی میشود!
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. شاید به زودی.

  5. بهار

    خیر.نمی شود.
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  6. جهانگرد کوچک

    با سلام به بزرگ مرد گردشگری – یاد سرودها و شعرهای کودکانه امان افتاد- می رفتم از شهر به روستایی آنجا که دارد آب و هوایی ……
    خوشا به حالت ای روستایی

    چه شاد و خرم، چه باصفایی

    در شهر ما نیست جز دود و ماشین

    دلم گرفته از آن و از این

    در شهر ما نیست جز داد و فریاد

    خوشا به حالت که هستی آزاد

    ای کاش من هم پرنده بودم

    با شادمانی پر می‌گشودم

    می‌رفتم از شهر به روستایی

    آنجا که دارد آب و هوایی
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  7. م.معظم

    سلام
    همیشه به سفر !
    وقتشه دیگه ایشالا ۶۰ ساله بعدی را در طبیعت و هوای پاک زندگی کنید
    کمی به تغییر فکر کنید نه بازنشستگی
    موفق و سلامت باشید
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  8. مريم

    سلام آرش خان
    رسیدن بخیر. راست میگویید. حتی بعد از ۲ روز رفتن از تهران بمحض ورود احساس نفس تنگی میکنم .البته من ناراحتی تنفسی دارم و با این هوای بد تهران سپری شدن ۶ ماهه دوم سال برایم بسیار مشکل است.امیدوارم که روزی نفس کشیدن در تهران ممکن باشد.البته فکر کنم آرزوی رویایی شد.!!!!!!!!
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. من باید از تهران برم.

  9. مریم

    بازگشت قهرمانانه شما رو به میهن خوشامد میگم ..

    سفر پر ماجرایی بود و من هم از طریق نوشته و عکسهاتون سعی کردم درپیچ و خم جاده ها سفر کنم…

    همیشه بسفر و گردش… با تهران هم انقدر با خشونت برخورد نکنین.. حالا کو تا الودگی هوا…. همچین الوده میشه که چشم چشم رو نمیبینه..

    منکه حس میکنم یه سفر مه گردی رفتم.. مه الوده ،یا غیر الوده هم نداریم … 🙂

    شاد باشید و پیروز استاد
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  10. محمد

    سلام
    رسیدن بخیر با شما و همسفرتان سفر کردم قدم زدم لذت بردم
    نه تو می مانی ونه اندازه
    نه هیچیک از مردم این ابادی
    به حباب نگران لب رود قسم
    به کوتاهی ان لحظه شادی که گذشت
    غصه هم میگذرد
    انچنا نی که فقط خاطره ای خواهد ماند
    لحظه ها عریانند
    به تن لحظه خود
    جامه اندوه مپوشان هرگز
    شاد باشی وهمیشه در سفر
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  11. پترو آوان

    سلام به شما و همه بینندگان محترم سایت
    این مطلب را به سبک یکی از نویسندگان جراید ایران که نام نمی برم می نویسم.

    – رسیدن به خیر
    – امیدوارم که خستگی سفر را از تن بیرون کرده باشید.
    – به نظر من تهران اونقدرها هم که نوشته اید کابوسناک!!! نیست.
    – قبول دارم که در تهران مشکل ترافیک و آلودگی وجود دارد ولی با این مسائل در بسیاری از کشورهای دیگر هم روبرو هستیم.
    – به نظر من اگر به افرادی که ما به آنها دلبستگی داریم و آنها هم به ما دلبستگی دارند، توجه کنیم، همه مشکلات پیش آمده در فرودگاه و بازرسی وسایل همراه و برگشت از فرودگاه به شهر و ترافیک و آلودگی را فراموش خواهیم کرد.
    – با آرزوی تندستی و شادکامی برای همه
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. به اینکه این همه محبت تو وجودت هست، برای خودم غبطه می خورم.

  12. ا گ

    رسیدن به خیر
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس. هرچند خیلی هم خیر نبوده.

  13. علی رضاپور

    سلام رسیدن به خیر آقای نورآقایی
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. قربان شما.

  14. Behzad

    هفته پیش red light آمستردام بودیم ، این هفته پشت red light خیابون ولیعصر
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. برو همون نهبندان، اینا هیچکدوم به درد نمیخوره.

  15. نسا محمدزاده

    ارش عزیز خوش اومدی با نوشته و عکسهای سفر ما هم با شما در سفر بودیم بسیار عالی بود صحبت از بازنشستگی در کشور ما بسیار زود است دوست من .مخصوصا شما که در زمینه گردشگی بسیار فعال هستید…خلاصه بعد از هر سفر وخستگی راه و فکر درگیری های کاری و فکری و نبود آرامش و غیره بدنمان هم دچار دوگانگی و مشکل میشود و انشا الله با تجدید قوا مثل همیشه سر حال و قبراق به زندگی خوب . پر از موفقیت ادامه می دهید …..شاداب و سر بلند باشید…
    ……………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما. امیدوارم موفق و پیروز باشید.

  16. سامیه مهر

    سن بازنشستگی او.مده پایین مگه؟
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. امیدوارم برای ن بیاد پایین. به این پارتی بازی نیاز دارم.

  17. Nassim

    اگر ایران به جز ویران سرا نیست
    من این ویران سرا را دوست دارم
    اگر تاریخ ما افسانه رنگ است
    من این افسانه ها را دوست دارم
    نوای نای ما گر جانگداز است
    من این نای نوا را دوست دارم
    اگر اب و هوایش دل نشین نیست
    من این اب و هوا را دوست دارم
    من و شاعر ایران را دوست داریم با همه عیبهایش مثل مادری که شاید بهترین مادر دنیا نباشد ولی بچه هایش دوستش دارند
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. خوبه.

  18. Masi

    نمی دونم کی؟ اما میدونم چون تو ذهنتونه عملی میشه
    یک روز یک ” نه ” به همه چیز می گین و از تهران میرید.

    اون روزی که در دلتون می گین مفید بودم و رسالتم رو انجام دادم .

    یاد فیلم “گلادیاتور” افتادم……اما الان وقتش نیست! هنوز نه.
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. شاید.

  19. لیلا

    سلام
    هر طور خودت صلاح میدانی!!!
    ولی کار خوبه آدم را از فکر کردن به گذشته ونشخوار ذهنی نجات میده.
    البته نه با این فشاری که شما کار می کنید.

    من نه آدم زندگی توی دخمه هستم نه آدم زندگی مجلل. من مزارع پرت‌افتاده را دوست دارم؛ اتاق‌های خالی، خلوت درون، کار واقعی. اگر چنین زندگی کنم بهترین خواهم بود، اما نمی‌توانم این‌چنین زندگی کنم مگر کسی یاری‌ام کند.

    از نامه‌ی آلبر کامو به معشوقش ماریا کاسارس

    احساس من میگه تو شبیه البر کامویی و مثل اون کار را دوست داری
    حالا نمیدونم حسم درست بوده یا نه
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. احتمالا درست فکر کردید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *