از درد وطن مُستی کردن، ز مَستی نیست.
در این سرزمین که نیو، نیوَه کُند، نه در روز حالی میماند نه در شب هالی.
انگار ما همه هامی هستیم بی هیچ حامی.
مَشَنگان قشنگ مَشنگ پنداشتهاند ما را.
ما در فکر اینکه گستاخی نکنند به مرز، این مرزها گستاخی میکنند به ما.
لَج کردهاند، ما را لَج میزنند این طایفهی کَنج، و ما به کُنج خزیدهایم در سرزمین گنج.
وای بر ما که کَریان شدهایم و گریان شدهایم.
در این سرزمین که نیو، نیوَه کُند، نه در روز حالی میماند نه در شب هالی.
انگار ما همه هامی هستیم بی هیچ حامی.
مَشَنگان قشنگ مَشنگ پنداشتهاند ما را.
ما در فکر اینکه گستاخی نکنند به مرز، این مرزها گستاخی میکنند به ما.
لَج کردهاند، ما را لَج میزنند این طایفهی کَنج، و ما به کُنج خزیدهایم در سرزمین گنج.
وای بر ما که کَریان شدهایم و گریان شدهایم.
…………………………..
پینوشت: مُستی= گلایه و شکایت، نیو= پهلوان، نیوه= ناله و گریه، هال= آرام و قرار، هامی= سرگردان، حیران، مشنگان= راهزنان، مرز= موش، لج= لگد، کَنج=احمق و متکبر، کَریان= قربانی و فدا
دیدگاهها
شباهت اواخر این دلنوشته به داستان خسرو و شیرین کمی از تلخی اوایلش کم کرد…شاهنامه حتما آخرش خوشه!
چون نیاز آید سزاوار است داد
جان من کریان این سالار باد
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس.
بسیار زیبا! حال این روزهای ما
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس که مطالعه کردید.
عالی بود, لذت بردم .
………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما.
کسی که اینقدر با زبان فارسی ، غنی و وزین و شکیل می نویسه، قطعا گریان نخواهد شد.🌸
غنا و ارزشمندی ادبی سراسر این متن رو گرفته 👌👍
…………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. بزرگوارید. سپاس که مطالعه کردید.