باغ وحش انسانی

راننده اتومبیلی که من مسافرش بودم پشت یک اتومبیل دیگر که در خیابان بهصورت دوبل پارک کرده بود، گیر افتاد و بوق ممتد و گوشخراشی به صدا درآورد.
بعد رو به من کرد و گفت:
ببین «الاغ» کجا پارک کرده؟!
چند ثانیه گذشت و از مخمصه رها شد و جلوتر آمد و پهلو به پهلوی اتومبیل خطاکار ایستاد و رو به راننده‌اش کرد و گفت:
«داداش» بدجا پارک کردی ها!

من هاج و واج در ذهنم به دنبال جواب این سوال بودم که این داداش، الاغ بود یا آن الاغ، داداش؟!

و نتیجه گرفتم که:
این الاغ-داداش / داداش-الاغ نتیجه همه‌ی ریاکاری افراد یک (به قول دزموند موریس) باغ وحش انسانی است.

دیدگاه‌ها

  1. Mona

    درباره باغ وحش انسانی شاید با دیدگاه پر رنگ تر این شعر فروغ فرخ زاد درست باشد:

    من از جهان بی تفاوتی فکرها و حرف ها و صداها می آیم

    و این جهان به لانه ی ماران مانند است

    و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی ست

    که همچنان که تو را می بوسند

    در ذهن خود طناب دار تو را می بافند…
    ………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. احتمالا همینطوره.

  2. Masi

    اگر ذهنمون تربیت شده باشه؛ اون آدم نه “داداش” نه ” الاغ” ….. فقط یک شهروند ِ بی مسئولیته!
    ما ذهنمونو تربیت نمی کنیم اجازه میدیم ناخوداگاه و غرایزمون برای لحظاتمون تصمیم بگیره!
    …………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام.

  3. لیلا

    سلام
    فشار زندگی که شدت میگیره همین میشیم ” باغ وحش انسانی”
    …………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. موافقم.

  4. لیلا

    سلام
    یک جاهایی هست که انسان از حیوان بیشتر میفهمد، وآن این است، تشخیص راه درست از غلط.
    اما یک جای مهم تر هست که حیوان از انسان بیشتر می فهمد، و آن اینکه ، حیوان راه اشتباه را دوبار تکرار نمی کند، اما انسان دچار تکرار اشتباه می شود، برای همین است که حیوانات تاریخ ندارند، اما انسانها با تکرار اشتباهات، تاریخ سازند

    از کتاب قانونهای نانوشته
    …………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اینکه نظرتان را نوشتید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *