اسطوره‌های نیلوفری

در ستایش نیلوفر آمده است: “گلی که در آغاز بود، سوسن باشکوه آب‌های بزرگ” و همچنین: “گلی که هستی از آن نشات می‌گیرد و از بین می‌رود.”

 

در فرهنگ دهخدا ذیل واژه “نیلوفر” آمده است: “…نیلوفر معمولی یا نیلوفر آبی، نزدیک به تیره آلاله‌هاست… این گیاه آبزی است و در مناطق گرم و معتدل می‌روید… برگهایش قلبی شکل و مسطح است… این گیاه را غالبا به عنوان یک گیاه زینتی در استخرها و حوضچه‌ها می‌کارند…”

نام گل نیلوفر در زبان سانسکریت “پادما” (padma)، در زبان چینی “لی‌ین‌هوا”

(lien-hua)، به زبان ژاپنی “رنگه” (Range) و در انگلیسی “لوتوس” (lotus) است.

این نام به گونه‌های مختلف سوسن آبی که در مصر باستان و در بسیاری از بخش‌های آسیا مورد پرستش بود، اطلاق می‌شد. جنبه تقدس آن در آغاز، از محیط آبی آن ناشی می‌شد، زیرا بنا به اعتقاد آنان، آب نماد باستانی اقیانوس کهنی بود که کیهان از آن آفریده شد.

 

نیلوفر در شرق باستان همان‌قدر اهمیت دارد که گل رز در غرب.

 

در سده هشتم پیش از میلاد تصویر نیلوفر (احتمالا از مصر) به فینیقیه و از آن‌جا به سرزمین آشور و ایران انتقال یافت و در این سرزمین‌ها گاهی جانشین درخت مقدس بوده است.

 

در مصر نماد باروری، تولد دوباره، نیروی سلطنتی و علامت مشخصه نیل علیا بود، درحالی‌که پاپیروس نشانه نیل سفلی قلمداد می‌شد. در شمایل‌نگاری مصری، نیلوفر کنار گاو نر، شیر، قوچ، ابوالهول و مار دیده می‌شود.

در اسطوره‌های مصری، چهار پسر هوروس (Horus) روی یک نیلوفر رو به روی ازیریس (osiris) ایستاده‌اند. گل نیلوفر به عنوان نشانه ایزیس (Isis) مظهر باروری و پاکی و بکارت است. رع، خورشید ـ خدا و آفریننده مصری به صورت کودکی مصور شده که بر روی گل آرمیده است یا سر او از گل نیلوفر بیرون می‌آید.

سرستون‌های معابد مصری را به گونه‌ای می‌آراستند که نیلوفر را بر روی آن‌ها به صورت غنچه و گاه گشوده حجاری می‌کردند.

 

الهه‌های فنیقی به عنوان قدرت آفریننده خود، گل نیلوفر در دست دارند.

از آنجا که گل نیلوفر در سپیده‌دم باز و درهنگام غروب بسته می‌شود به خورشید شباهت دارد.

 

در فرهنگ سومری و سامی در کنار ایزدان و ایزدبانوان دیده می‌شود و به عنوان نیروی مولد و آفریننده شناخته می‌شد.

 

در فرهنگ چینی نشانه پاکی، صلح، تجسم زنانه و باروری است. آن‌ها گل نیلوفر را مظهر گذشته و حال و آینده می‌دانند،، زیرا گیاهی است که در یک زمان، غنچه می‌دهد، گل می‌کند و دانه می‌دهد.

 

در فرهنگ هندو، نماد خودزایی، نامیرایی، نوزایی ازلی، شکفتن همه ممکنات، پاکی، زیبایی، سلامتی، طول عمر و بخت است.

در اسطوره‌های هندی با سه خدای اصلی مواجه می‌شویم که عبارتند از: برهما (خدای آفریننده)، ویشنو (خدای نگهدارنده) و شیوا (خدای نابودکننده). در یک اسطوره متاخر که در ریگ ودا به آن اشاره شده است، آمده که چگونه کیهان از نیلوفری زرین که بر روی آب‌های کیهانی در حرکت بوده به وجود آمد و از آن برهما متولد شد. هنگامی که مراسم او جای خود را به مراسم ویشنو داد وی را بعدها به صورتی مجسم کردند که بر روی گل نیلوفری که از ناف ویشنو می‌روید، نشسته است.

یک الهه هندویی به نام پادماپانی (padmapani)وجود دارد که به معنی زنی است که نیلوفر در دست دارد.

در هندوستان که رود برایشان اهمیت بسیار دارد، الهه‌های رود گاهی بر روی نیلوفر سوارند.

 

در فرهنگ بودایی، ظهور بودا به صورت شعله صادره از نیلوفر تصویر می‌شود. گاهی بودا را می‌بینیم که در یک نیلوفر کاملا شکفته، به تخت نشسته است. در حقیقت در تعلیمات بودایی، نیلوفر تا حد زیادی در قلمرو ماوراطبیعه وارد می‌شود. در معابد بودایی، نقش نیلوفر وجود دارد و نیلوفر جزو هشت علامت فرخندگی در کف پای بودا است.

 

نیلوفر در اسطوره‌های یونانی، رومی علامت مشخصه آفرردیت ـ ونوس است.

 

نیلوفر با خورشید در ارتباط است: با طلوع خورشید باز و با غروب آن بسته می‌شود.

خورشید خود منبع الهی حیات است و از این رو گل نیلوفر مظهر تجدید حیات شمسی به شمار می‌رفت. پس مظهر همه روشنگری‌ها، آفرینش، باروری، تجدید حیات و بی‌مرگی است.

 

با چرخ نیز تداعی می‌گردد. در واقع چرخ خورشید و چرخه‌های ابدی هستی را شکل می‌دهد.

می‌دانیم که Lotus نام یکی از حرکات یوگاست. در یوگا هفت چاکرا یا هفت مرکز لطیف در بدن داریم. این چاکراها به شکل نیلوفرهایی تصویر می‌شوند که با نماد چرخ مرتبطند (جالب این‌که واژه چاکرا با واژه چرخ از یک ریشه است)، هنگامی که این مرکز (چاکراها) بیدار شوند، نیلوفرها باز می‌شوند و می‌چرخند.

 

نیلوفر، نماد کمال است. زیرا برگ‌ها، گل‌ها و میوه‌اش دایره‌ای شکلند و دایره خود از این جهت که کامل‌ترین شکل است، نماد کمال به شمار می‌آید.

نیلوفر یعنی شکفتن معنوی. زیرا ریشه‌هایش در لجن است و با این حال به سمت بالا و آسمان می‌روید، از آب‌های تیره خارج می‌شود و گل‌هایش زیر نور خورشید و روشنایی آسمان رشد می‌کنند.

 

نیلوفر نماد زیبایی نیز به شمار می‌رود.

 

ریشه‌های نیلوفر مظهر ماندگاری و ساقه‌اش نماد بند ناف است که انسان را به اصلش پیوند می‌دهد و گلش پرتوهای خورشید را تداعی می‌کنند.

 

نیلوفر نماد انسان فوق‌العاده یا تولد الهی است زیرا بدون هیچ ناپاکی از آب‌های گل‌آلود خارج می‌شود. همین‌طور نماد نجابت است، به این دلیل که از آب‌های آلوده بیرون می‌آید اما آلودگی آن را نمی‌پذیرد.

 

در ایران:

نیلوفر در ایران نماد نور است. گل نیلوفر را در فارسی به نام گل آبزاد یا گل زندگی و آفرینش و یا نیلوفر آبی نامیده‌اند.

از آن‌جا که این گل با آب در ارتباط است نماد آناهیتا ، ایزد بانوی آب‌های روان است.

 

در فرهنگ ایران باستان، نقش این گل را حاشیه پیاله طلایی املش، روی سفال نقش‌دار سیلک، بر دسته خنجر لرستان و … می‌توان دید.

 

در زمان هخامنشیان:

گل نیلوفر را در تخت‌جمشید و در نقش برجسته‌های آن مشاهده می‌کنیم: بر بدنه کاخ آپادانا، در دست بزرگان ملل، در حاشیه لباس هخامنشیان و بر روی پایه ستون‌ها

در زمان هخامنشیان این گل در مراسم رسمی و درباری متجلی شده است، ظاهرا گل نیلوفری که در دستان پادشاهان حجاری شده در تخت‌جمشید (در نقش بار عام) دیده می‌شود، نماد صلح و زندگی بوده است.

علاوه بر این، در تخت جمشید ریتون‌هایی پیدا شده‌اند که نقش این گل بر روی آن‌ها حک شده است.

به طور کلی در تخت جمشید ۲۵ طرح مختلف از گل نیلوفر بسته به کاربردش به تصویر کشیده شده است:

گل‌های نیلوفر دایره‌ای شکل در ۳ طرح ۸، ۱۲ و ۱۶گلبرگی در سرتاسر تخت جمشید حضور دارند.

۸ طرح از این گل در ستون‌ها به کار رفته است، ۵ طرح از آن در پایه ستون‌ها و سه طرح در قسمت زیر سر ستون‌ها.

چهار گونه از آن در دستان بزرگان و افسران ارتش قرار دارد که فرم آن بیان‌گر مقام و رتبه آن‌هاست.

طرح دیگری از لوتوس به صورت فرم گلدانی است که در پایه تخت روان داریوش دیده می‌شود.

نمونه دیگر نقشی است از ترکیب نیلوفر و درخت نخل که بر دیواره‌های تخت جمشید دیده می‌شود و برخی آن را گل آفتاب‌گردان هم فرض کرده‌اند.

و نهایتا” نقشی از نیلوفر وجود دارد که بر روی دشنه داریوش کبیر مشاهده می‌شود.

 

در زمان سلوکیان و اشکانیان:

تزئینات معماری تحت تاثیر هنر معماری یونان قرار گرفت با این وجود نیلوفر باز هم به جلوه‌گری خود ادامه داد و تحت نفوذ هنر یونان دچار تحولاتی در شکل و فرم خود گردید. کار مهم هنر اشکانیان در زمینه معماری دستیابی به گنبد روی گوشواره و تکوین ایوان طاق‌دار است که خود بر گرفته از فرم طاق‌دار نیلوفر آبی است.

 

در زمان ساسانیان:

در این عصر دامنه تزئینات توسعه بیشتری می‌یابد و آراسته‌تر می‌گردد، اجزای تزئینی گل نیلوفر هم بیشتر شده و فرم مارپیچی و پیچیده بودن گل مشهود می‌گردد. نقش‌های دیگری که در این دوره دیده می‌شود نقش‌های ترکیبی از چند نوع گیاه شامل نیلوفر آبی به همراه هلال‌هایی است که در آن‌ها گل ستاره‌ای و نیم برگ نخل به کار رفته است.

در حجاری‌های طاق‌بستان کرمانشاه، گل نیلوفر مربوط به زمان ساسانیان دیده می‌شود که در نقش مربوط به اردشیر ساسانی زیر پای ایزد مهر قرار گرفته است.

در زمان ساسانیان، بر روی یک سری از گچ‌بری‌های تیسفون و بیشاپور نقش روزت‌های ساسانی که همان گل نیلوفر را تداعی می‌کنند، دیده می‌شود.

 

در سال‌های آغازین دوران اسلامی:

در دوره اسلامی از آنجائی‌که پیکره سازی در معماری به دلایل عقاید مذهبی ممنوع بود، هنر معماری شکل و فرم هندسی به خود گرفت و خطوط هندسی به ایفای نقش پرداختند. به همین دلیل شکل و فرم این گل برای هماهنگی با این سبک جدید کاملا” متحول شد و قابلیت‌های فرمی جدیدی را به خود گرفت، اما اساس و پایه آن به همان نقوش هخامنشیان بر می‌گردد.

 به عنوان مثال قرنیس‌های بکار رفته در معماری اسلامی بر گرفته از فرم گلدانی نیلوفر دوره هخامنشیان است.

در این دوره طرح لوتوس از حالت ساده بیرون آمد و فرم تزئینی و استیلیزه‌تری به خود گرفت، خطوط منحنی و مارپیچ بیشتر گشت. برگ‌های این گل در کنار خود گل به ایفای نقش پرداخت و بیانی گردید از فرم گنبد، طاق و ایوان.

یکی از زیباترین تصاویر از گل و برگ نیلوفر در اوایل دوره اسلامی تلفیق این گل با خطوط کوفی است که کتیبه‌های بسیار زیبایی را در معماری اسلامی نقش آفرینی کردند.

 

در دوران صفویه:

اما بیشترین تحول گل نیلوفر در دوره صفویه شکل گرفت. در این عهد یک‌بار دیگر نقش قدرتی نیلوفر در حیطه پادشاهی احیا گردید و پایه و اساسی شد برای نقش بندی گل شاه عباسی که نشان مخصوص شاه عباس بوده است و جایگاهش در تاج پادشاهی.

 

در دوره‌‌های متاخر:

در دوران زندیه و قاجاریه تحول چندانی در این گل به وجود نیامد اما نمود بارزی در هنر‌های دیگر نظیر قالی‌بافی، فلز کاری و … پیدا کرد. تصاویر متحول شده این دوران، انسان‌های این عصر را با رموز جاودانی خود به دروازه‌های پر رمز و راز گذشته‌های دور می‌برند، به افسانه‌های جادویی پیشینیان که آدمی را مبهوت می‌کنند.

 

آناهیتا:

آناهیتا اسطوره‌ای جهان شمول است، چنان‌که در بیشتر تمدن‌ها همتا دارد. می‌توان گفت که ایشتار بابلی و عیلامی، نانای سومری، سرس‌وتی هندی، آرتمیس یونانی، دایانای رومی، آی خانم افغانی، ننه خاتون سغدی، ‌اشی در مکتب زروانی لرستان و آناهیتای ایرانی با اختلاف جزیی، تقریباً‌ همگی یک کاراکتر دارند.

از این میان، سرس‌وتی بیش از بقیه، به آناهیتا نزدیک است. این دو به اسطوره رودخانه‌ای پیوسته‌اند که به همه جهان آب داده است. در ریگ ودا از “سرس‌وتی” به عنوان “بهترین مادر”، “بهترین رود” و “بهترین ایزدبانو” یاد شده است. سرس‌وتی رودی آسمانی است و این نکته‌ای است که آن را می‌توان با آن‌چه درباره آناهیتا در باورهای اوستایی است، سنجید. سرس‌وتی از یک نظر دیگر هم با آناهیتا قابل سنجش است: او نیز بر گردونه‌ای سوار است و آن را می‌راند و همچنین یکی از اسب‌های سرس‌وتی یعنی “وایو” (باد) با یکی از اسب‌های آناهیتا هم‌نام است.

نام کامل این ایزدبانو، “اردوی سور اناهیتا” به معنی تقریبی “رود توانای پاک” است. آناهیتا را به عنوان ایزدبانوی آب‌های روان می‌شناسیم. و از آن‌جا که این ایزدبانو با آب در ارتباط است، نمادهای او عبارتند از: گل نیلوفر، ماهی، سبوی آب و …

 

موضوع جالب دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد این است که یکی از هفت چاکرا (چاکرای چهارم)، “آناهاتا چاکرا” نامیده می‌شود. این چاکرا در ناحیه قلب واقع شده و نشان آن نیلوفری با دوازده برگ است. به همسانی واژه آناهاتا و آناهیتا توجه کنید.  

 

جشن نیلوفر:

در جشن‌های مربوط به ماه تیر، از دو جشن “نیلوفر” و “تیرگان” یاد شده است. جشن نیلوفر که در آثار الباقیه از آن یاد شده در روز ششم از ماه تیر (خرداد روز) برگزار می‌شده است.

به نقل از فرهنگ دهخدا داریم:

مولف برهان قاطع ذیل “مرداد” آرد: “مرداد…نام روز هفتم باشد از هر ماه شمسی و بعضی روز هشتم گفته‌اند. و فارسیان بنابر قاعده کلی این روز را عید کنند و جشن سازند. و این جشن را جشن نیلوفر خوانند و در این روز هر که حاجتی از پادشاه خواستی، البته روا شدی.

 

 

منابع:
*
فرهنگ نگاره‌ای نمادها در هنر شرق و غرب،جیمز هال،مترجم:رقیه بهزادی،تهران،فرهنگ معاصر،۱۳۸۰    

* فرهنگ مصور نمادهای سنتی،جی.سی.کوپر،ترجمه ملیحه کرباسیان،تهران،فرشاد،۱۳۷۹

* آیین هندو و عرفان اسلامی (بر اساس مجمع‌البحرین داراشکوه)، گردآورنده و مترجم: داریوش شایگان ـ جمشید ارجمند، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۲

* درآمدی بر اسطوره‌ها و نمادهای ایران و هند در عهد باستان، مولفین ابوالقاسم دادور ـ الهام منصوری، تهران، دانشگاه الزهرا (س)، کلهر، ۱۳۸۵

* اناهیتا در اسطوره‌های ایرانی، نوشته سوزان گویری، تهران، جمال‌الحق، ۱۳۷۵

* تخت جمشید از نگاهی دیگر، حبیب‌الله پور عبدالله، شیراز، بنیاد فارس شناسی، ۱۳۷۷

* مقاله “سیر تحول گل لوتوس در طراحی گرافیک؛ از هخامنشی تا دوره اسلامی،

فرانک بادیه‌پیما جهرمی

* لغت‌نامه دهخدا





آرش نورآقایی

 

 

 

 

دیدگاه‌ها

  1. غریبه آشنا

    سلام

    فوق العاده بود. باید به خود ببالید. لذت بردم از این همه معلومات و دانش
    هر وقت به سایت شما سر میزنم غیر از اینکه از سفرنامه هاتون نهایت لذت را میبرم از مطالب جدید و منحصر به فردتون نیز استفاده شایانی میکنم.
    به پدر و مادرتان باید تبریک گفت به خاطر تربیت چنین فرزندی.

    هر روزتان بهتر از روز قبل

  2. آشنا

    با سلام و درود به شما
    از مطالب زیبایی که نگاشته بودید استفاده نمودم و به قلم زیبایتان درود میفرستم.
    باشد که خورشیدها بر شما بسیار بتابد و نور درونتان گرما بخش وجودتان گردد .

  3. سیما سلمان زاده


    کار ما شاید این است
    که میان گل نیلوفر و قرن
    پی آواز حقیقت بدویم

    و ما مسافریم و بی تاب

    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس.

  4. نیلوفر

    ممنون جناب نورآقایی…بسیااار از خوندن این مقاله لذت بردم.ممنون از شما و قلم دلنشینتون👍👌🙏
    …………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. ارادتمندم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *