احساسات آبان

جان را که خدا نداده است!

تو می‌دهی…

وقتی اسمت را صدا می‌زنم

و جواب می‌دهی: «جان!»

……………………………………………

گفت ما حالا دیگر با هم نان و نمک خورده‌ایم!

ولی راستش ما فقط همدیگر را بوسیده بودیم. 

……………………………………………

در کشور تو،

دو نفریم.

دیدگاه‌ها

  1. سیما

    آبانی را دوست دارم
    که به آذر کشیده شود.
    ………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  2. فریده

    سلام.
    چه قشنگ!
    ………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام و سپاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *