ماه: اسفند ۱۳۹۶

در وصف بهار

*در اندیشه بودم، که نقطه تلاقی زمان بهار را در راستای مکان بلندای اُلَمپ تا قعر تارتاروس، بیابم. از دوره کلاسیک تا عصر باروک، این ایده در طرح کمدی الهی دانته و نقشه بهشت گمشده میلتون، پیگیری شده و البته هنوز بی‌جواب است. *باید اقرار کنم، فارغ از افکار مابعدالطبیعی، بهار متخصص انقلاب مخملی است …

ورزش ایرانی

قبل از رفتن به فرنگ ورزش می‌کرد. از آن بارفیکس نصب شده در چهارچوب آستانه اتاقش بارها خودش را آویزان کرده بود. از فرنگ که برگشت یک کراوات با خودش آورد. به کراوات فکر کرد که گلویش را می‌فشارد، به چهارچوب که انگار جلویش را می‌گیرد، به بازگشت که افسرده‌اش کرده بود، و به این‌که …

بازی مرگ زندگی

ای زندگی؛ از همان ثانیه‌های اول که من را نشاندی پای این صفحه شطرنج لعنتی سیاه و سفیدت، می‌دانستی، و به من هم فهماندی که آخر داستان، این منم که مات می‌شوم نه تو. سوالم این است حالا که چنان می‌شود که می‌دانی، چرا دُم جنباندن‌های موش گونه‌ام را در برابر چشمان پیروز بَرّاق گربه …

بهشت آقای خیال

در این بهشت آقای خیال خیلی وقت است که خوابیده یک پری روسپی هم همین‌جا در همین بهشت خوابیده شاید بشود این‌طور خیال کرد که خیال با پری خوابیده و احتمالا این نتیجه خیالی بوده از آن زمان که هنوز نخوابیده بود رییس امنیت کشور هم در همین بهشت که اصلا یک کشور دیگر است …

آخر شب

آموختم از توالی سرد شب که هر سوسوی ستاره خوشامدگوی سفر صبح نیست. …………………………………………………… در هر طبقه کتابخانه وجودم، اثر انگشت یک دستبرد هست. از دست خودم، دیگر خاک نشسته بر خالی آن خانه. دستم را باید بُرید! …………………………………………………… پای که ریشه بدواند، دست که شاخه بپراکند، سر به وقتش میوه خواهد داد.