من را نقد کن، اما نصیحت نه.
روز: خرداد ۲, ۱۳۸۸
یک گروه شش نفره هستند و چند روزی از اقامتشان در ایران میگذرد. وقتی برای نهار در کنار یک رستوران بینراهی توقف میکنیم، با اینکه مدت طولانی است از توالت استفاده نکردهاند، پنج نفرشان تمایلی به استفاده از توالت نشان نمیدهند و آن یک نفر خانم که مجبور است استفاده کند، بعد از چند دقیقه …
این متنی است که چندی است وظیفهی خود میدانستم در رابطه با گردشگری ایران بنویسم.
خواندن اسطورهها و فهم بنمایههای آنها چنان مرا به وجد میآورد که آرزو دارم، به راستی آرزو دارم، روزی در ایران “بنیاد اسطورهشناسی” راهاندازی کنم. تا آن وقت سفر میکنم و در شناخت اسطورههای زمانها و مکانهای مختلف میکوشم. اسطوره برای من همچون شعر است. رمان است. خیال است. لرزش قلب است. سوزش منخرین از روی عشق …