از شنبه (فردا، ۲۴ آوریل) مسابقات «رفتینگ» آغاز میشود و به همین منظور برگزارکنندگان از شرکتکنندگان درخواست کردند تا امروز در تمرینات نمایشی و بعد از آن در مراسم افتتاحیه شرکت کنند. گزارش تصویری را تقدیم میکنم
مسابقات تحت نظر نیروی دریایی اندونزی برگزار میشود و آنها واقعا سنگ تمام گذاشتهاند. دیشب یکی از اعضای تیم گوشدرد گرفت، لیدرهایی که همراه هر تیمی هستند دو مرتبه برای او دکتر آوردند و صبح امروز هم داروهای لازم را به دستش رساندند. در تصویر دو لیدر (یکی برای تیم خانمها و یکی برای تیم آقایان) و همچنین اتوبوس نیروی دریایی مخصوص حمل و نقل ورزشکاران را میبینید.
بچههای مدرسه را در تصویر میبینید. به این عکس ربطی ندارد، اما دیدهاید وقتی یک خارجی به کشور ما میآید ما نظر او را در مورد کشورمان و اینکه آیا او فکر میکند ایرانیان تروریست هستند، میپرسیم. مردم اندونزی هم دقیقا همین سوال را از ما میپرسند. این مردم مهربان نگران این هستند که دیگران در مورد آنها چه فکری میکنند. دیگر اینکه اندونزیاییها ایران را در یک کلمه توصیف میکنند: احمدی نژاد
اعضای تیم خانمها
اعضای تیم آقایان
اعضای تیم با بچههای مدرسه دست میدهند.
تمرین میکنند.
به سوی رودخانه میروند تا تمرین را آغاز کنند.
بدون شرح
این وسیله نامش Kentongan است و سردر خانههای اندونزیاییها آویزان بوده و هر وقت اتفاقی میافتاده آن را به صدا درمیآوردند. خبرهای فوت، حملهی دشمنان، آتشسوزی و … از این طریق به گوش همهی اهالی روستا میرسیده.
قبلا توضیح دادم که صندلیهای تماشاگران را با مصالح بومی، به ویژه چوب بامبو درست کردهاند. اتاقکهای غذاخوری و همچنین نمازخانه را هم به این شکل ساختهاند. مردم اندونزی توانستهاند یک اکوتوریسم ماجراجویانه را طبق استاندارهای محیطزیستی و به بهترین نحو طراحی و اجرا کنند.
پذیرایی ناهار از ورزشکاران بعد از تمرین
اینها که روی قایق و پشت به دوربین نشستهاند، اعضای بانوان تیم ایران هستند که دیگران میخواهند از آنها عکس بگیرند. «کیانوش محرابی»، سرپرست تیم از خانمها خواسته بود که هر کدامشان لباس بومی یکی از اقوام ایرانی را با خودش به اندونزی بیاورد تا در مراسم افتتاحییه به تن کنند. این ابتکار «کیانوش» باعث شد که فقط تیم ایران لباس محلی داشته باشد و بدون اغراق در میان همهی تیمها، محبوبترین بود.
این هم تیم خانمهای ایرانی و لباسهایشان
در مراسم افتتاحیه که در شهر Banjarnegara برگزار میشد، همهی تیمها در میان تشویق مردم، دور پارک-میدان شهر رژه رفتند.
بدون شرح
هر تیم را یک گروه از نوازندگان همراهی میکرد.
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
در هنگام رژه، هر تیم با یک قایق همراه بود.
همان توضیح بالا
بدون شرح
بدون شرح
یکی از موزیسینها
آنقدر مراسم جذاب و متنوع بود که آدم فکر میکرد در افتتاحیه بازیهای المپیک حضور دارد. هیچکس انتظار چنین افتتاحیهی زیبایی را نداشت.
بدون شرح
همهی شهر آمده بودند.
هیئت ژوری (هیئت داوران)
واقعا همهی شهر آمده بودند
بدون شرح
استقبال از تیم ایران
بدون شرح
امروز همچنین جوایز مسابقات «کایاک» دیروز را دادند. در مجموع «حیدر حیدری» اول شد، یک اندونزیایی دوم و «آریا جعفری» به مقام سوم رسید.
ادامهی مراسم در میان پارک شهر
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
نام این پرندهی بومی که بالای کلاه این افسر میبینید Cenderawasih و پرندهی مختص اندونزی است. فکرش را بکنید که بالای کلاه افسر ایرانی، «زاغ بور» بگذارند. شرط میبندم که در کل ایران ۱۰ افسر هم یافت نمیشود که نام «زاغ بور» را حتی شنیده باشد.
هنرنمایی نیروهای پلیس
همان توضیح بالا
بدون شرح
بعد از مراسم افتتاحیه و قبل از صرف شام، بازار عکس گرفتن تیمها با هم داغ بود.
آخرین عکس
پینوشت: برای گزارش تصویری امشب، با سرعت کم اینترنت و مشکلی که برای سایتم پیش آمد، حدود ۳ ساعت وقت گذاشتم. ساعت ۱ بامداد است، همه خوابیدهاند و من حتی وقت نکردم شام بخورم (به علت سردرد در مراسم شام حضور نداشتم). دوست ندارم شما چشمانتظار بمانید برای همین هرجوری بود سایت را بهروز کردم. این را برای این گفتم که بگویم قدر محبتهایتان را میدانم و سپاسگزارم.
دیدگاهها
مرسی
عالی بود. عالیییییییییی
کسی که مبتلا شده، قدر محبت را هم می داند.
«امیدوارم واقعاً قدر محبت شما را بدانیم…»
اتفاقاً همین امروز بود که (به دلیل میگرن وحشتناکی که اود کرده بود) دقیقا یاد این افتادم که ازتون راجع به سردردتون (با توجه به سفر قشنگی که تا امروز فکر می کنم داشتید) بپرسم
که آیا تغییری داشته! یا ربطی نداره؟
(که احتمالا جوابم رو گرفتم!)
چون دراین مدت چیزی از آمدنش نشنیده بودم، امیدوار بودم کمی فراموشتان کرده باشد!
بازهم، مثل همیشه، هزار بار سپاس و سپاس برای زحماتتان
آرزو می کنم همیشه سلامت باشید
و شادمان
و آرامش همراهتان
ممنون . مثل همیشه عالی و جامع
سلام.بو کردن سرکه گاهی برای سردرد مفید است.
خسته نباشید…ولی نتیجه ی تلاشتون واقعا دوست داشتنی شده
قشنگ و رنگارنگ، در مجموع فکر کنم برای خودت هم از آنی که فکر می کردی بهتر پیش رفته …تا بعد
سلام
مثل همیشه مطالب و عکسهایی که گذاشتی جذاب و جالب بودند.
ممنون
سلام استاد،امیدوارم سردردتون خوب بشه و دیگه بهش مبتلا نشید،به ورزشکارای ایرانمون بگید که ما از اینجا تشویقشون میکنیم که هم برای کشورمون و هم برای دلِ خودشون بهترین مقام ها رو به دست بیارن(البته مهم تلاشیه که تا الان انجام دادن)،ممنون که ما رو در جریان کل سفرتون میذارید،امیدوارم همیشه شاد باشید.
سلام
خسته نباشید . من که لذت بردم و نگرانم که سفر زود تموم بشه .
امیدوارم برای شما و تیم بهترین اتفاقات در پیش باشه.
راستی یک سئوال اون چیزی که سر در خونه ها گفتید قرار داره و تقریبا مثل ناقوس عمل میکنه اسم خاصی داره ؟
………………………………………………………..
جواب: بله دارد: Kentongan
سلام دوست عزیز
مثل همیشه جالب و دیدنی. کلی لذت بردم. ممنون از محبت و مهربونیتون. با اون سردردی که من ازش خبر دارم، واقعاً کار بزرگی کردین، امیدوارم سفرو به خوبی و بدون درد ادامه بدین.
به امید دیدار
از دیده گلابی کن / درد سر ما بنشان
درود بر شما
مهربان سختکوش و خستگی ناپذیر
همواره سلامت و شادکام باشید.
سلام
فوق العاده بود
شما حق مشتری های سایتتون رو خوب به جا می آورید
کلی تو کیسه هامون پر کردیم
آرش عزیز واقعا نمی دانم چگونه از تو تشکر کنم همین که هر روز به امید خبری تازه به صفحه شخصی تو سر می زنم و خبرها و تصاویر زیبا و خوشحال کننده را می بینم واقعا به این همه علاقه و پشتکار شما تبریک می گویم و امیدوارم همیشه در هدف هایتان استوار و با انگیزه ادامه دهید
به امید دیدار شما در ایران و جشن بچه ها به امید پیروزی
…………………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس
سلام و ممنون از زحمت و وقتی که صرف کردی
دیدن شادی و ذوق و شوق تو چهره مردم اندونزی آدم و واقعاَ شاد می کنه و خوشحال که بلاخره جایی است که مردمش واقعاَ شادن چیزی که شاید تو ایران نشه دید.
بازم تشکر
سلام. خدمت شما عرض کنم که نام پرنده مرغ بهشت نام دارد که نوع نر این پرنده فقط زیبا ست که زینت بخش سرکلاهی این افسران شده… در ضمن پرنده ای رو به انقراض است- تا انجا که من میدونم…. بابت عکسها و سفر مجانیت ما هم متشکریم آرش جان.
رسیدن به خیر…………….
عالی بود
چه بستر آماده، رنگارنگ، شاد و منظمی رو فراهم کرده بودند برای این مسابقات.
ماندگار کردین اون روزها رو، با همه ی سختی هاش، کیف کردم استاد.
دلم برای اینکه همه ی مردم شهر یکجا و بی دلهره جمع بشیم لک زده.
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. دم شما گرم.