داشتم به این موضوع فکر میکردم که چقدر تفاوت هست بین این دو جمله که اتفاقا هر دو در آستانه ورود به خانه ایرانی مطرح میشوند:
- با کفش نیا تو
- لطفا با کفش تشریف بیارید داخل
اولی دستوری است. معمولا بزرگترها به کوچکترها میگفتند. بیشتر مربوط به دورانی است که خانه بیشتر تقدس داشت.
دومی محترمانه است. معمولا به مهمانان گفته میشود. مربوط به دوران این روزهای زندگی ماست.
بررسی این دو جمله تفاوت اندیشه ایرانیان را در فاصله میان دو تا سه دهه نشان میدهد. و اساسا این دو جمله و جملاتی شبیه اینها در فرهنگ ما کم نیستند و نشان از تضادهای فکری و پارادوکسهای رفتاری ما دارند.
دیدگاهها
یاد پوستر اخیر “بحران هویت” افتادم…بگذریم…
اما این موضوع دغدغه اردیبهشت و خرداد من در سال ۱۳۹۳ بود و اونچه منو به این فکر واداشت حس مشمئزکننده لگد مال کردن فرش و گلیم دست بافت بود تحمل فرو کردن پلیدی ها رو در لابلای گره های فرش زیر قدمهای مهمانان نداشتم…تمیز کردن اینهمه گل و مرغ و درخت و جانور و گلدان از دوده و روغن ماشین و گرد و خاک و … وقتی دستان پینه بسته بافندگان رو تصور می کردم، زجرآور بود حس میکردم یک گروهان سرباز با پوتین دارن کلی گیاه و حیوان رو خفه می کنن..متوجه شدم باید کار جدی کرد..راهکارم ایجاد لبه ۱۰ سانتیمتری در انتهای رختکن منزل بود که به دلیل حفظ ایمنی کودکان و افراد مسن قابل اجرا نشد این راهکار رو در ورودی بسیاری مساجد دیده بودم…در نهایت مجبور شدم قبل از هر مهمانی تعدادی دمپایی و کفش روفرشی زنانه و مردانه تهیه و به مهمانان پیشنهاد کنم..تاحالا جواب خوبی گرفتم.
شاید جلوگیری از ورود پلیدی کف کفش، مانع ورود پلیدیهای دیگر هم میشده…حتما اونهایی که کفش رو کنار گذاشته، کلون رو می نواختند، برای عبور از درگاه خم میشدند صفای بیشتری داشتند…
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از مشارکت در این موضوع.
امان از شیک و مدرن و باکلاس شدن!😐
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. باید به همه جوانب نگاه کرد در این جور مواقع.
سلام. اگرچه ظاهر زیبا و شیک گروه دوم وسوسه انگیزه ولی من شخصا گروه اول رو می پسندم. اصولا من آدم سنتی هستم ولی نمی شه کتمان کرد که ذائقه زمانه در حال گذار خودش رو همه جوره داره تحمیل می کنه، از موسیقی و غذا و ادبیات بگیرید تا نوع تفسیرش از شرایط حال و بیانش از آینده.
حالا اگر تصمیمت رو برای پیوستن به گروه دوم گرفته باشی خوبه. ولی اینکه خونه مردم گروه دوم باشی خونه خودت گروه اول دیگه خیلی بده! اصولا آدم هایی که بین این دو گروه موج می زنن الان تعدادشون خیلی بیشتره.
خیلی فیلسوف شدم امروز 🙂
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از تو برای مشارکت در این بحث.
البته چسبیدن به سنت های پدران و پدر بزرگان به هیچ نحوی جوابگوی گذر در زمان نبوده و نخواهد بود اما رفتار کردن بر طبق ذایقه و سلیقه عرف جامعه و مد اکنون نیز آزار دهنده است مخصوصا اونجایی که باب دلت نیست ولی برای اینکه از قاطبه منورالفکرها نخواهی عقب بمونی کاری رو بر خلاف سلایق و علایقت انجام بدی اصلا ممدوح نیست. ولی خدایش هر مدل رفتار تجددگرانه ای قابل هضم جز این با کفش کوچه بازار رو فرش خونه راه رفتن! وحشتناک برای من چندش آوره!
……………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما.
مساله کفش را که می شود حل کرد نمی شود؟
ولی درکل ما مردم از نظر فرهنگی خیلی دچارتضادهای فکری و رفتاری هستیم و زمان می بره تا درست شویم نیازمند زیرساخت های صحیح هستیم
……………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از شما به خاطر شرکت در موضوع.
چه موضوع جالبی
بعضی ها هم هستند که اجازه نمی دهند با کفش وارد خانه شان بشوی ولی هرگز کفشهای خود را برای خانه ی دیگری در نمی آورند انگارکفشها قسمتی از بدنشان شده است
نمی دانم چرا آنچه را برای دیگران می پسندند برای خود نمی پسندند
(فکر می کنم با خواندن این مطالب داغ دلم تازه شد )
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از به اشتراک گذاشتن نظرتون.
من محترمانه ی گروه اولم، لطفا با کفش تشریف نیارید داخل.
شاید چون خونه هنوز مقدسترین مکانه برام.
اما ترسی هم ندارم که اقرار کنم، درون بی تضادی ندارم .
این نوشته اما متفاوت بود، کشش خاصی واسه نظردادن توش نهفته بود 🙂
…………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشید.
سلام
بستگی به کفش شخص دارد اگر کفشش نوو مجلسی باشد اشکال ندارد.
ولی کلا با کفش نیاید تو
………………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. چشم.