واقعا از اینکه میبینم شما به همه جنبه ها توجه دارید و کلا در سفراتون حس میکنم واقعا به عمق اون فرهنگ میرید لذت میبرم.
همواره پایدار باشید.
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. راستش به همه جنبه ها که توجه ندارم. یعنی توانایی توجه به همه جنبه ها رو ندارم. و راستش به عمق فرهنگ هم پی نمی برم. فقط در هر دو مورد سعی خودم را برای بهتری شناختن، انجام میدم. با این حال، سپاس از توجه و محبت شما.
بوسه فانتزی گونه آخری رو بیشتر دوست دارم.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. وقتی باهاش صحیت میکردم اونم همین رو در مورد تو گفت.
telka
سلام
خدا قوت مرد سفر
اول میخوام بابت سفرنامه ی زیبای اروپا ازت تشکر کنم و بعد واسه ی گذاشتن این ۳ اثر نوازشگر!
خیلی دلم میخاد داستان این بوسه ها رو بدونم.ممنون میشم اگه شما بتونی کمکی در این زمینه بهم برسونی.
راستش من عکسی از نقاشی “گوستاو کلیمت” رو تو سایز ۲۰در ۲۵ دارم با این تفاوت که عکس خانم نقاشی عکسی از چهره ی منه!!!
راستش من یه دلبستگی عجیبی به این عکس دارم.و وقتی این نقاشی رو گذاشتین دلم خواست بقییه دوستام رو هم در این تجربه ی شخصی سهیم کنم .
این کار و با فتوشاپ نکردم! با افکت های موجود در یه سایت به اسم http://www.photofunia.com
خیلی کار باهاش راحت و سریعه
هر خانمی که این نقاشی رو دوس داره …با یه تصویر از خودش و یا هر آقایی که دلش میخواد عشقش رو تو این نقاشی ببینه .. با یه تصویر از چهره ی عشقش میتونه به این سایت بره و یه عکس زیبای منحصر به فرد ازین نقاشی داشته باشه .
من لینک رو با اجازتون میذارم. به این امید که این حس خوب من رو دوستام هم تجربه کنن. http://www.photofunia.com/effects/the_kiss
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. احتمالا داستان این بوسه ها رو میشه در اینترنت جستجو کرد. باز اگر بنده فرصت کردم، می نویسم. موفق باشید.
مجسمۀ بوسه از مهمترین آثار اگوست رودن، مجسمهساز بزرگ فرانسوی و از شاهکارهای هنری جهان است. داستان خلق این مجسمه بسیار جذاب و شنیدنی است.
رودن یکی از برجستهترین هنرمندان مدرن است. وی با ارزشهای منجمد و قالبی هنر قرن نوزدهم در ستیز بود و میخواست هنر مجسمهسازی را متحول کند.
رودن به عنوان هنرمندی رئالیست با ترسیم اندام انسانی به صورتی دقیق و واقعی، سعی داشت با نمایش عضلات و جزئیات پیکر انسانی، احساسات درونی او را در اثر خود بازتاب دهد. نمونۀ برجستۀ این تلاش را میتوان در مجسمههای “بوسه” و “انسان متفکر” او مشاهده کرد.
مجسمۀ بوسه نمونهای از تسلط رودن بر کالبد انسان و مهارت شگفتانگیز او در خلق جزئیات پیکر انسانی است.
در سال ۱۸۸۰ رودن در سن چهلسالگی، سفارشی برای ساخت یک یادبود برنزی به عنوان درِ ورودی موزۀ جدیدی در پاریس دریافت کرد. وی این یادبود هنری را با الهام از کتاب برزخ دانته و شخصیتهای آن، خلق کرد و آن را “دروازههای جهنم” نامید.
از جملۀ این شخصیتها، زوج تراژیک و عاشق کتاب دانته، یعنی پائولو مالاتستا و فرانچسکا ریمینی بودند که رودن بعدها در مجسمۀ بوسه نیز دوباره آنها را بازآفرینی کرد.
فرانچسکا ریمینی اشرافزادهای بود که در سال ۱۲۷۵ به دلایل سیاسی به همسری جیووانی مالاتستا، فرزند و وارث لرد ریمینی درمیآید. اما عاشق پائولو، برادر شوهر خود میشود و رابطۀ عاشقانهای با او پیدا میکند. جیووانی به این رابطۀ پنهانی پی میبرد و هردو را با شمشیر به قتل میرساند. دانته در برزخ نشان میدهد که چگونه عشق میان این دو نفر با خواندن داستان عاشقانۀ لانسلو و گوئنه ویر شعلهور میشود. اما این عشق نیز مثل اغلب عشقهای پرشور کلاسیک، سرانجام شیرینی ندارد و باید به فرجامی تراژیک منتهی شود.
رودن پس از خلق این اثر هنری، تصمیم گرفت آن را در اثر مستقل و مجزایی بازسازی کند.
مجسمۀ بوسه که اکنون در تیت مدرن به تماشا گذاشته شده، اندازهاش اندکی از پیکر طبیعی انسان بزرگتر است و یکی از سه مجسمهای است که رودن آن را با الهام از داستان عاشقانه و تراژیک دانته ساختهاست.
نخستین مجسمه از این مجموعۀ سهگانه ابتدا در سال ۱۸۸۸ از طرف دولت فرانسه به او سفارش داده شد. ده سال بعد که رودن این مجسمه را تکمیل کرد، در پاریس به نمایش گذاشته شد، از آن ستایش شد و شد و مایه اعتباربیشتر رودن شد.
پس از آن، ویلیام روتنستین، هنرمند بریتانیایی، از جملۀ کسانی بود که با دیدن مجسمۀ رودن عاشق آن شد و به یکی از دوستان هنردوستش که کلکسیونر آثار هنری بود، توصیه کرد از رودن بخواهد نمونۀ دیگری از آن را برایش بسازد و این مجسمهای که اکنون در گالری تیت به تماشا گذاشته شده، در واقع همان مجسمهای است که به سفارش ادوارد پری وارن، مجموعهدار آمریکایی و دوست ویلیام روتنستین ساخته شد.
وارن از رودن خواست که آلت تناسلی مرد را در مجسمۀ بوسه همانند مجسمههای یونان باستان، به طور کامل و بدون پردهپوشی، خلق کند و رودن در مقابل دریافت ۲۰۰۰۰ فرانک فرانسه این مجسمه را دوباره ساخت.
اما مجسمۀ بوسه بعد از تکمیل و انتقال آن به بریتانیا، هرگز در انظار عمومی قرار نگرفت. در سال ۱۹۱۴ وارن، مجسمه بوسه را به شورای شهر لوئیس (در منطقۀ ساسِکس انگلستان) قرض داد تا در سالن شهرداری این شهر به نمایش بگذارد، اما برهنگی و بیپروایی جنسی مجسمه برای مردم عادی آن زمان قابل درک نبود و خشم و اعتراض آنها را برانگیخت. واکنشی که اگرچه امروز و با معیارهای امروزی عجیب به نظر میرسد، اما با توجه به فرهنگ عمومی آن زمان، کاملاً طبیعی بود.
با شروع جنگ جهانی اول، سربازان به شهرداری لوئیس هجوم آورده و مجسمه را با برزنت پوشانده و به اصطبل خصوصی وارن منتقل کردند.
بعد از مرگ وارن، این مجسمه به حراج گذاشته شد، اما کسی توانایی خرید آن را نداشت. تا این که در سال ۱۹۵۲ موزۀ تیت بریتانیا از مردم خواست تا با اهدای مبلغی، این موزه را در خرید این مجسمه برای مجموعه آثار ارزندۀ هنری آن یاری رسانند. سرانجام این موزه موفق شد این مجسمه را به مبلغ ۷۵۰۰ پوند خریداری کند.
مجسمۀ بوسه امروز نه تنها شاهکاری هنری از یک هنرمند بزرگ است که عشقی زمینی و جسمانی را از مرمر تراشیده و جاودانه ساخته، بلکه الهامبخش بسیاری از هنرمندان بزرگ قرن بیستم، از جمله مارسل دوشان و کاملیا پارکر بودها ست.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از ارائه این اطلاعات خوب و مفید.
میترا
برای حفظ امانت بایستی عرض کنم مطالب برگرفته از سایت ذیل می باشد http://www.jadidonline.com
…………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. زنده باد.
یه جایی خوندم این مجموعه آثار کلیمت می تونست ادامه رشد و خلاقیت مینیاتور ایرانی باشه
…………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شاید. به هر حال، همه چیز دنیا به ایران ربط پیدا میکنه ظاهرا.
مهدیس
ایده اینگونه دسته بندی کردن آثار جالب بود، اینطوری بیشتر در ذهن می مونن، هم خود اثر، هم هنرمندش، محل نگهداریش و خلاصه همه چیز درباره آثار بهتر و بیشتر در خاطر می مونه. تازه وقتی اینگونه در کنار هم قرار می گیرند می شه توانایی سبک های مختلف رو در بیان یک مفهوم تحلیل کرد ……. خلاصه من خیلی خوشم اومد. سپاس
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. آره. گاهی از این فکرا میاد تو ذهنم و اگر انجام ندم یا ننویسم از ذهنم میره. کارای زیادی میشه کرد. خیلی خودمونی، دلم میخواست وزیر فرهنگ و هنر بودم یا حداقل رییس سازمان میراث فرهنگی. قول میدادم خیلی کارها انجام بدم. واقعا قول می دادم. از تو که مطمئنم، ولی امیدوارم دیگران هم این مطلب رو به حساب خود بزرگ بینی نزارن.
سمیه
واقعا فکر میکنی اگر وزیر فرهنگ یا رئیس سازمان میراث بودی میتونستی کاری انجام بدی؟! اینجا هرچی مقامت بالاتر باشه اتفاقا کمتر میتونی تأثیرگذار باشی، چون خیلی چیزها از قبل، توسط بالاتری ها مشخص شده. البته این نظر من بر اساس تجربیات زندگیمه
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. دوست داشتم مطلبی که در جواب اون نظر نوشته بودم، همونجا می موند و فراموش می شد. به هر حال، نشد. اگر بودم، کار خودم رو میکردم.
مهدیس
آرش عزیز چه کم داشت این سرزمین اگر چون تویی به گوشه ای از فرهنگش زمامداری می کردی، ما را همین آرزو بس.
…………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. این دیگه یعنی خیلی لطف. نیستم.
شروع عشق شروع دوست داشتن است. اشاعه دوست داشتن سبب صلح و دوستی پایدار…
و چه وسیله ای بهتر از هنر برای گسترش فرهنگ خوب عشق ورزیدن
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
Masi
دوباره منو پرت کرد به دسته بندی مجسمه داوود…….
این زاویه از ذهن منظمتون هم واقعا برام جذاب و سر ذوق بیاره. از هر گوشه ی دنیا با نظم و ترتیب میان تو ذهن شما….محشر واقعا محشره این ویژگی.
و بوسه، چه نقاشی باشه، چه مجسمه، چه نوشته، چه تخیل، چه تصور به نظر من عمیق ترین و زیباترین احوالات روح رو بروز میده.
…………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. همیشه شامل لطف شما هستم. زنده باشید.
لیلا
سلام
چه خوب فکرتان کار می کند.
تو باید در کشور و جغرافیای دیکری آرش بدنیا می آمدی و پژوهشگری میشدی که قدر تو را می دانستند
حیف شدی در این مملکت
اولین بار که بوسیدمش حس کردم جهان ایستاد، اندوه از زمین پاک شد، رنگ زندگی تازهتر شده بود، اولین بار که بوسیدمش یک نقطه خالی درونم پر شد.
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از توجه و محبت شما.
دیدگاهها
واقعا از اینکه میبینم شما به همه جنبه ها توجه دارید و کلا در سفراتون حس میکنم واقعا به عمق اون فرهنگ میرید لذت میبرم.
همواره پایدار باشید.
…………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. راستش به همه جنبه ها که توجه ندارم. یعنی توانایی توجه به همه جنبه ها رو ندارم. و راستش به عمق فرهنگ هم پی نمی برم. فقط در هر دو مورد سعی خودم را برای بهتری شناختن، انجام میدم. با این حال، سپاس از توجه و محبت شما.
زیباست…
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. قابلی نداره.
بوسه فانتزی گونه آخری رو بیشتر دوست دارم.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. وقتی باهاش صحیت میکردم اونم همین رو در مورد تو گفت.
سلام
خدا قوت مرد سفر
اول میخوام بابت سفرنامه ی زیبای اروپا ازت تشکر کنم و بعد واسه ی گذاشتن این ۳ اثر نوازشگر!
خیلی دلم میخاد داستان این بوسه ها رو بدونم.ممنون میشم اگه شما بتونی کمکی در این زمینه بهم برسونی.
راستش من عکسی از نقاشی “گوستاو کلیمت” رو تو سایز ۲۰در ۲۵ دارم با این تفاوت که عکس خانم نقاشی عکسی از چهره ی منه!!!
راستش من یه دلبستگی عجیبی به این عکس دارم.و وقتی این نقاشی رو گذاشتین دلم خواست بقییه دوستام رو هم در این تجربه ی شخصی سهیم کنم .
این کار و با فتوشاپ نکردم! با افکت های موجود در یه سایت به اسم http://www.photofunia.com
خیلی کار باهاش راحت و سریعه
هر خانمی که این نقاشی رو دوس داره …با یه تصویر از خودش و یا هر آقایی که دلش میخواد عشقش رو تو این نقاشی ببینه .. با یه تصویر از چهره ی عشقش میتونه به این سایت بره و یه عکس زیبای منحصر به فرد ازین نقاشی داشته باشه .
من لینک رو با اجازتون میذارم. به این امید که این حس خوب من رو دوستام هم تجربه کنن.
http://www.photofunia.com/effects/the_kiss
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. احتمالا داستان این بوسه ها رو میشه در اینترنت جستجو کرد. باز اگر بنده فرصت کردم، می نویسم. موفق باشید.
بوسه های زیبا
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
مجسمۀ بوسه از مهمترین آثار اگوست رودن، مجسمهساز بزرگ فرانسوی و از شاهکارهای هنری جهان است. داستان خلق این مجسمه بسیار جذاب و شنیدنی است.
رودن یکی از برجستهترین هنرمندان مدرن است. وی با ارزشهای منجمد و قالبی هنر قرن نوزدهم در ستیز بود و میخواست هنر مجسمهسازی را متحول کند.
رودن به عنوان هنرمندی رئالیست با ترسیم اندام انسانی به صورتی دقیق و واقعی، سعی داشت با نمایش عضلات و جزئیات پیکر انسانی، احساسات درونی او را در اثر خود بازتاب دهد. نمونۀ برجستۀ این تلاش را میتوان در مجسمههای “بوسه” و “انسان متفکر” او مشاهده کرد.
مجسمۀ بوسه نمونهای از تسلط رودن بر کالبد انسان و مهارت شگفتانگیز او در خلق جزئیات پیکر انسانی است.
در سال ۱۸۸۰ رودن در سن چهلسالگی، سفارشی برای ساخت یک یادبود برنزی به عنوان درِ ورودی موزۀ جدیدی در پاریس دریافت کرد. وی این یادبود هنری را با الهام از کتاب برزخ دانته و شخصیتهای آن، خلق کرد و آن را “دروازههای جهنم” نامید.
از جملۀ این شخصیتها، زوج تراژیک و عاشق کتاب دانته، یعنی پائولو مالاتستا و فرانچسکا ریمینی بودند که رودن بعدها در مجسمۀ بوسه نیز دوباره آنها را بازآفرینی کرد.
فرانچسکا ریمینی اشرافزادهای بود که در سال ۱۲۷۵ به دلایل سیاسی به همسری جیووانی مالاتستا، فرزند و وارث لرد ریمینی درمیآید. اما عاشق پائولو، برادر شوهر خود میشود و رابطۀ عاشقانهای با او پیدا میکند. جیووانی به این رابطۀ پنهانی پی میبرد و هردو را با شمشیر به قتل میرساند. دانته در برزخ نشان میدهد که چگونه عشق میان این دو نفر با خواندن داستان عاشقانۀ لانسلو و گوئنه ویر شعلهور میشود. اما این عشق نیز مثل اغلب عشقهای پرشور کلاسیک، سرانجام شیرینی ندارد و باید به فرجامی تراژیک منتهی شود.
رودن پس از خلق این اثر هنری، تصمیم گرفت آن را در اثر مستقل و مجزایی بازسازی کند.
مجسمۀ بوسه که اکنون در تیت مدرن به تماشا گذاشته شده، اندازهاش اندکی از پیکر طبیعی انسان بزرگتر است و یکی از سه مجسمهای است که رودن آن را با الهام از داستان عاشقانه و تراژیک دانته ساختهاست.
نخستین مجسمه از این مجموعۀ سهگانه ابتدا در سال ۱۸۸۸ از طرف دولت فرانسه به او سفارش داده شد. ده سال بعد که رودن این مجسمه را تکمیل کرد، در پاریس به نمایش گذاشته شد، از آن ستایش شد و شد و مایه اعتباربیشتر رودن شد.
پس از آن، ویلیام روتنستین، هنرمند بریتانیایی، از جملۀ کسانی بود که با دیدن مجسمۀ رودن عاشق آن شد و به یکی از دوستان هنردوستش که کلکسیونر آثار هنری بود، توصیه کرد از رودن بخواهد نمونۀ دیگری از آن را برایش بسازد و این مجسمهای که اکنون در گالری تیت به تماشا گذاشته شده، در واقع همان مجسمهای است که به سفارش ادوارد پری وارن، مجموعهدار آمریکایی و دوست ویلیام روتنستین ساخته شد.
وارن از رودن خواست که آلت تناسلی مرد را در مجسمۀ بوسه همانند مجسمههای یونان باستان، به طور کامل و بدون پردهپوشی، خلق کند و رودن در مقابل دریافت ۲۰۰۰۰ فرانک فرانسه این مجسمه را دوباره ساخت.
اما مجسمۀ بوسه بعد از تکمیل و انتقال آن به بریتانیا، هرگز در انظار عمومی قرار نگرفت. در سال ۱۹۱۴ وارن، مجسمه بوسه را به شورای شهر لوئیس (در منطقۀ ساسِکس انگلستان) قرض داد تا در سالن شهرداری این شهر به نمایش بگذارد، اما برهنگی و بیپروایی جنسی مجسمه برای مردم عادی آن زمان قابل درک نبود و خشم و اعتراض آنها را برانگیخت. واکنشی که اگرچه امروز و با معیارهای امروزی عجیب به نظر میرسد، اما با توجه به فرهنگ عمومی آن زمان، کاملاً طبیعی بود.
با شروع جنگ جهانی اول، سربازان به شهرداری لوئیس هجوم آورده و مجسمه را با برزنت پوشانده و به اصطبل خصوصی وارن منتقل کردند.
بعد از مرگ وارن، این مجسمه به حراج گذاشته شد، اما کسی توانایی خرید آن را نداشت. تا این که در سال ۱۹۵۲ موزۀ تیت بریتانیا از مردم خواست تا با اهدای مبلغی، این موزه را در خرید این مجسمه برای مجموعه آثار ارزندۀ هنری آن یاری رسانند. سرانجام این موزه موفق شد این مجسمه را به مبلغ ۷۵۰۰ پوند خریداری کند.
مجسمۀ بوسه امروز نه تنها شاهکاری هنری از یک هنرمند بزرگ است که عشقی زمینی و جسمانی را از مرمر تراشیده و جاودانه ساخته، بلکه الهامبخش بسیاری از هنرمندان بزرگ قرن بیستم، از جمله مارسل دوشان و کاملیا پارکر بودها ست.
………………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از ارائه این اطلاعات خوب و مفید.
برای حفظ امانت بایستی عرض کنم مطالب برگرفته از سایت ذیل می باشد
http://www.jadidonline.com
…………………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. زنده باد.
سپاس آرش
ممنونم میترا
…………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. موفق باشید.
یه جایی خوندم این مجموعه آثار کلیمت می تونست ادامه رشد و خلاقیت مینیاتور ایرانی باشه
…………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شاید. به هر حال، همه چیز دنیا به ایران ربط پیدا میکنه ظاهرا.
ایده اینگونه دسته بندی کردن آثار جالب بود، اینطوری بیشتر در ذهن می مونن، هم خود اثر، هم هنرمندش، محل نگهداریش و خلاصه همه چیز درباره آثار بهتر و بیشتر در خاطر می مونه. تازه وقتی اینگونه در کنار هم قرار می گیرند می شه توانایی سبک های مختلف رو در بیان یک مفهوم تحلیل کرد ……. خلاصه من خیلی خوشم اومد. سپاس
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. آره. گاهی از این فکرا میاد تو ذهنم و اگر انجام ندم یا ننویسم از ذهنم میره. کارای زیادی میشه کرد. خیلی خودمونی، دلم میخواست وزیر فرهنگ و هنر بودم یا حداقل رییس سازمان میراث فرهنگی. قول میدادم خیلی کارها انجام بدم. واقعا قول می دادم. از تو که مطمئنم، ولی امیدوارم دیگران هم این مطلب رو به حساب خود بزرگ بینی نزارن.
واقعا فکر میکنی اگر وزیر فرهنگ یا رئیس سازمان میراث بودی میتونستی کاری انجام بدی؟! اینجا هرچی مقامت بالاتر باشه اتفاقا کمتر میتونی تأثیرگذار باشی، چون خیلی چیزها از قبل، توسط بالاتری ها مشخص شده. البته این نظر من بر اساس تجربیات زندگیمه
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. دوست داشتم مطلبی که در جواب اون نظر نوشته بودم، همونجا می موند و فراموش می شد. به هر حال، نشد. اگر بودم، کار خودم رو میکردم.
آرش عزیز چه کم داشت این سرزمین اگر چون تویی به گوشه ای از فرهنگش زمامداری می کردی، ما را همین آرزو بس.
…………………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. این دیگه یعنی خیلی لطف. نیستم.
شروع عشق شروع دوست داشتن است. اشاعه دوست داشتن سبب صلح و دوستی پایدار…
و چه وسیله ای بهتر از هنر برای گسترش فرهنگ خوب عشق ورزیدن
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام.
دوباره منو پرت کرد به دسته بندی مجسمه داوود…….
این زاویه از ذهن منظمتون هم واقعا برام جذاب و سر ذوق بیاره. از هر گوشه ی دنیا با نظم و ترتیب میان تو ذهن شما….محشر واقعا محشره این ویژگی.
و بوسه، چه نقاشی باشه، چه مجسمه، چه نوشته، چه تخیل، چه تصور به نظر من عمیق ترین و زیباترین احوالات روح رو بروز میده.
…………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. همیشه شامل لطف شما هستم. زنده باشید.
سلام
چه خوب فکرتان کار می کند.
تو باید در کشور و جغرافیای دیکری آرش بدنیا می آمدی و پژوهشگری میشدی که قدر تو را می دانستند
حیف شدی در این مملکت
اولین بار که بوسیدمش حس کردم جهان ایستاد، اندوه از زمین پاک شد، رنگ زندگی تازهتر شده بود، اولین بار که بوسیدمش یک نقطه خالی درونم پر شد.
………………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از توجه و محبت شما.