موسیقی ترافیک

به سمت محل کارم می روم. داخل تاکسی ون سبزرنگ نشسته ام و گوش سپرده ام به زمزمه ترافیک هر روزه خیابان جلال آل احمد.

با خودم فکر می کنم آیا می شود با ایجاد سوراخ هایی بر روی اگزوز اتومبیل ها، از آنها یک آلت موسیقی همچون فلوت یا نی ساخت؟

دیدگاه‌ها

  1. مهدیس

    سلام. بله می شه چرا نمی شه، هر چیزی که این شهر نکبتی رو از این عصبیت و افسردگی دربیاره باید بشه، اصلاً هر چیزی که خوش آوا باشه، رنگی باشه … هر چیزی که این استرس رو کم کنه، این غم مدام رو کمرنگ کنه، اصلاً از این به بعد همه حرف ها باید ترانه باشه همه صداها هم باید آهنگ باشه … هر چیزی باشه بغیر از این چیزی که الان هست … مثل اشک هر روزه توی چشم باشه، زلال باشه … اگر یه وقتایی ابریه بعدش باید حتی شبا آفتابی باشه، گریه جریمه داشته باشه خندیدن اجباری باشه، توی خیابون که راه میری سلام کردن به همه یه عادت تازه بشه، نوازش کردن شمشاد ها و چنارای کنارای خیابون هم کار هر روزه همه عابرا باشه، هر کی یادش بره با گلها حرف بزنه، یا به آدما لبخند بزنه یه ماه تمام هر روز صبح گل بخره به همه آدمای شهر گل بده لبخند بزنه…
    اول از همه هم باید جریمه بشم که نه بلدم لبخند بزنم، نه یادم می مونه سلام کنم، نه دیگه با گلا حرف می زنم، تازه از صبح هم جلوی اشکام رو نمی تونم بگیرم … آدمایی که مثل من هی غر می زنن هم باید کلاً از شهر اخراج شن برن خیال این شهر از وجودشون آسوده بشه. همین
    …………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. اگر کسی مثل تو توی شهر زندگی نکنه، دیگه هیچ، هیچ و هیچ لطفنی نداره زندگی توی شهر. همین یک کم لطفاش به وجود کسانی مثل توست. گریه هم نکن دختر جون.

  2. جهانگرد کوچک

    و آن گاه ترافیک موسیقی – چه شود
    …………………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام.

  3. Masi

    چقدر جالب….مثل نی یا فلوت….اما صدای هنگ درام میداد…..صدای بم این ساز ورای ِ زمینه……

    مرسی که تو دود و ترافیک و بوق، اینقدر زلال و لطیف و قشنگ فکر کردین ، جای تحسین نداره؟ داره بخدا
    ……………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *