یک درس بزرگ


دو سال پیش من بعد از #محسن_حاجی_سعید به عضویت هیات مدیره #فدراسیون_جهانی_راهنمایان_گردشگری درآمدم و امروز رسما کناره‌گیری کردم. بقیهٔ هیات مدیره برای یکسال دیگر تمدید شدند و این تمدید شدن فقط به خاطر برگزار نشدن #مجمع_عمومی بود. یعنی اگر من هم کناره‌گیری نمی‌کردم می‌توانستم یکسال دیگر در این موقعیت (#دبیر_فدراسیون) باقی بمانم. اینکه چرا کناره‌گیری کردم، بماند. دلایل شخصی خودم را دارم.
اما درس بزرگ اینجاست که نه وقتی برای حضور در هیات مدیره فدراسیون انتخاب شدم کسی برایم فرش قرمز پهن کرد و نه وقتی امروز که کناره‌گیری کردم، کسی نازم را کشید. همه چیز ساده پیش رفت. این، برخلاف رفتار ما در ایران در چنین مواقعی است.
ما انتظار داریم که اگر مسئولیتی داریم بهمان احترام (بیش از حد) بگذارند و وقتی خداحافظی می‌کنیم و می‌رویم، برایمان (بیش از حد) هورا بکشند و التماسمان کنند که بمانیم.
درواقع، این همکاری بین‌المللی به من آموخت که «مسئولیت پذیرفتن» یک وظیفه است که باید انجامش دهیم، نه یک روش برای کسب موقعیت اجتماعی پوشالی و برای فخرفروشی.

دیدگاه‌ها

  1. سیما

    زنده باد شما
    آموختن چیزهایی که می‌تونیم بیاموزیم حس خوبی داره.
    ………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. لطف دارید.

  2. لیلا

    سلام
    شما کاردرست هستید.
    آفرین شما مسئولیت پذیر هستید.

    ای کاش امثال شما تکثیر می شدند.
    ………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. محبت دارید.

  3. Masi

    من فکر می کنم در بیشتر جاهای دنیا با پدیده و اتفاقات “در آرامش” و “با کمال عقل ِ نرمال” برخورد میشه، چون اون اتفاق پابرجاست و آدم ها فقط برای مدتی هستند که اون مجموعه رو توانمند تر کنند به واسطه ی حضورشون و هم خودشون تجربه کسب کنند و برن…این کارتون منو یاد کناره گیری هوشمندانه و باوقار ِ انگلا مرکل در آلمان انداخت!

    شما در هر جایگاهی که باشین ( اونقدری که می شناسمتون و مطمئنم که چنین هست) آفریننده و شورانگیز هستین، جای شما مهم نیست، هر جا باشین جوونه می زنین و سبزترینین .

    ما هم از شما و نوع نگاهتون میلیون ها درس بزرگ گرفتیم تا امروز.
    برقرار باشین استادترین.
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. زنده باشید.

  4. بهزاد

    البته آنچه می گویم شاید ارتباطی با این نوشته شما نداشته باشد. اما نکته ای به نظرم رسد که دوست دارم با شما مطرح کنم.
    چند روز پیش مستندی می دیدم ( مدیترانه با سیمون ریو) که در قسمتی از آن منطقه حفاظت شده ای را نشان می داد که سخت ازآن مراقبت می شد. وقتی در اطراف صخره های مشرف به دریا با قایق گشت می زدند، سرو صدایی توجه آنها را جلب کرد. نزدیک که شدند دیدند یک قایق بزرگ تفریحی در بین صخره ها است که خانواده ای نیز سوار بر آن بودند. سروصدا از بچه ها بود که داد می زدند و از اکوی صدای خودشان کیف می کردند. مامور حفاظت نزدیک آنها شد و شدیدا به آنها اخطار داد که سرو صدا نکنند ( چون برای پرندگانی که در بدنه صخره لانه داشتند، ایجاد مزاحمت می کرد). ” نکته” اینجا بود که خطاب به بچه ها گفت:
    با احترام رفتار کنید. اینجا مثل کلیسا است.
    چند روز پیش در ساحل محل زندگیم قدم میزدم و آنچه می دیدم، بی احترامی بود و بس. گردشگر جماعت ، شاید با این ذهنیت که ” پولش” را داده ام، طبیعت و دریا و ساحل را با بی احترامی دستمالی می کرد. میدانم که با تیزهوشیتان حرفهای بین خطوط بنده را می خوانید و می فهمید چه میخواهم بگویم.
    البته قبول دارم که این بی احترامی مختص به گردشگری و گردشگران نیست.
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اینکه این نکته را یادآوری کردید. با شما موافقم. و راستش جوابی ندارم برای این حرف منطقی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *