بر پیکر شهرهای سیر، گرسنه باید گام زد. مردمانی که در سفر به شهرهای سیر میبینی، هرگز دیگر نمیبینی. گویی مردم سیر، از هم زود سیر میشوند. گرسنه که باشیم بر سر یک سفره دور هم جمع میشویم. سیر که بشویم، پا میشویم و میرویم. این است که میگویم این بار پا بشوم و گام بزنم در حالی که گرسنه باشم. به گرسنه بیشتر الهام میشود، گرسنهها فیلسوفترند. شهر را با فلسفهاش باید طعم دار کرد. شهر را با فاضلابش باید بویید. شهر را با چاشنی تلخ و شیرینِ جنگ و صلحش باید چشید. شهر را بچشیم، نخوریم. کمی گرسنگی خوب است.
دیدگاهها
👌👍 واقعا از خوندن نوشته های پر از ظرافت و ریزبینی و حس و واقع بینانه تون سیر نمیشم.
آفرین واقعا آفرین به این اندیشه ی پرورش یافته تون.
…………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس.