در یک کلام، آرزو دارم دستان بانویی را ببوسم که تصویرش را در زیر میبینید. اگر لیاقت داشته باشم، به زودی این کار را خواهم کرد.
عکس زیر، یک بانوی عشایر را نشان میدهد که به صورت کامل قطع نخاع شده و گردن و بسیاری از اندام بدنش شکسته.
همین چند شب پیش، این بانوی عشایر به خاطر گرمای هوا بیرون از چادر و زیر آسمان خوابیده بود. پسرش سوار اتومبیل میشود تا برای سرکشی به دامها برود. در تاریکی مادر را نمیبیند و از رویش رد میشود.
چهار پسر این شیرزن، بعد از حادثه مادرشان را به بیمارستان میرسانند تا تحت مداوا قرار بگیرد. در بیمارستان، کوچکترین پسر (راننده اتومبیل) دستان مادر را در دست گرفته بود و با کمال شرمندگی گریه میکرد.
مادر در حالیکه به سقف اتاق نگاه میکرد و بدون اینکه قادر به کوچکترین حرکتی باشد، پسر را دلداری میداد:
ننه قوربون قد و بالات گریه نکن خو. چیزیم نی ننه
صبح روز بعد، همین مادر از پزشک معالج درباره پسرانش پرسیده بود:
دیشب کجا خوابیدن؟ پشت در؟
این مادر، مثل همه مادران یک سوپر قهرمان است.
بالاتر از این حس مادرانه، چه چیزی هست در این دنیا؟
دیدگاهها
خدای من………….. الهی خدایا…..
آرش، از طرف من هم دستان زیباشون رو ببوس…
چه قدر غمگین شدم…..
خداوند مادر قهرمان و بزرگ تو رو حفظ کنه آرش، سایهشون مستدام و پایدار…
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از محبتت.
با سلام. مادر قصه گو برای شب گذرونی بچه هایش در آیل چه أسطورها گفت و حال خود نیز یکی از آن أسطورها ست.
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. همینطوره که شما عنوان کردید.
سلام وقت همه دوستان به خیر
چه خبر تلخ و گزنده ای بود اول هفته ای 🙁
منتظر خبرهای انرژی بخش خوب هستیم …..
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. اتفاقات بد هستند حتی اگر ما خبرشون رو نشنویم. خبرهای خوب هم هستند البته.
سلام ان شالله شفا پیدا کنن این مادر مهربون و خدا صبر بده به اون فرزندی که باعث این حادثه تلخ شده
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
سلام جناب نورآقایی عزیز…من مدت کمیه که با اینجا آشنا شدم یعنی از گیلگمش به اینجا رسیدم…و خوشحالم…راستی آیا کتاب خوب و جامعی هست که همه جاهای ایران رو و بهترین هاشو معرفی کرده باشه…یه راهنمای فرهنگی خوب میخوام از ایران و همه جاهاش و …ممنونم راهنمایی بفرمایید….راستی چرا از تورهاتون و زمان و بقیه ی شرایطش اینجا نمیزارید …شاید ما هم با شما همسفر شدیم…ممنونم از آشنایی تون
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. متاسفانه و با کمال شرمندگی چنین کتابی به زبان فارسی وجود نداره. برای اطلاع رسانی تورها هم چشم، اگر از قبل خبردار بشم، حتما اطلاع میدم.
شامگاهان بر شما سرشار از شادیها و نیکیها باد . بسیار تاسف برانگیز . این حادثه در کجا اتفاق اقتاده ؟ امیدوارم هر چه زودتر سلامتی اش را باز یابد . در پناه مهر امشاسپندان باشید .
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس از تو. مهم نیست اتفاق در کجا روی داده. بهتره مکانش ذکر نشه.
چه خبر تلخی .امیدوارم فرزندانش به بهترین نحو ممکن ازشون پرستاری کنن .بعد یه عمر کار و حرکت بنده خدا چه کنه با این شرایط.
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.
آخ مادر.وای مادر…
…………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شما الان مادری، میدونی داستان چیه.
مرا به یاد آن شعر ایرج میرزا انداخت که مادری پس از دریده شدن قلبش به دست پسر وبه فرمان معشوقه اش….می گوید آه پای پسرم خورد به سنگ..اخ دست پسرم یافت خراش..
خیلی عشق این مادر ستایش برانگیز است. ای کاش ذره ای از این عشق در قلب من وخیلی زنان دیگر می بود…ای کاش
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. شما حتما مادر فوق العاده ای هستی.
امیدوارم هرچه زودتر شاهد خبر بهبودی این مادر عزیز باشیم گرچه قطع نخاع شدن ولی خدارو شکر که زنده ان
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. به امید روزهای خوب برای ایشون.
انجه باور است محبت است و باقی همه ظروف تهی است
……………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. زنده باد.
سلام
آخی دلم ریش ریش شد.
امیدوارم رو به بهبود رفته باشند.
………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.