موضوع تئاتر در مقولهی گردشگری فرهنگی جای میگیرد و امروزه به عنوان یک فاکتور خشنود کنندهی گردشگران در شهرهای مقصد، نقش بارزی ایفا میکند.
در واقع مثالهای بسیاری از شهرهایی وجود دارد که به عنوان مقاصد گردشگری در دنیا مطرح هستند و بخشی از اعتبارشان را از قدمت، زیبایی و ویژگیهای منحصر به فرد سالنهای تئاتر و همچنین اجرای نمایشهایشان دارند. دوبلین و بلگراد و شیکاگو و بوستون از اینگونه شهرها به شمار میروند.
گردشگران بسیاری هم هستند که برای گذراندن تعطیلات به شهرهایی سفر میکنند که بتوانند اوقات فراغتشان را با تماشای تئاتر و اپرا و موسیقی و رقص سپری کنند. این گردشگران فرهنگی، به نمایشهای آیینی و سنتی اقوام مختلف علاقمندند، آنها برای کارناولها و تئاترهای خیابانی ارزش قائلند و حاضرند زمانی را که برای آسودگی خاطر و دوری از روزمرگی در نظر گرفتهاند، در چنین محیطهایی بگذرانند.
حال، اینکه آیا ما نیز میتوانیم از اجرای نمایش در قالب تئاتر به فکر جذب گردشگر باشیم، سوالی است که این نوشتار به بررسی آن میپردازد.
برای نمونه شهر تهران را در نظر میگیریم، چرا که تهران اولین شهری است که میتواند در زمینه تولیدات هنرهای نمایشی به جذب گردشگر بیاندیشد.
به طور قطع تهران مهمترین مرکز فرهنگی کشور در زمینه هنرهای نمایشی است. بیشترین سالنهای نمایش و فرهنگسراها و تالارها و امکانات اجرایی در تهران وجود دارند، بیشتر بازیگران و تهیهکنندگان و کارگردانان و دستاندرکاران مطرح، اگر که اهل تهران هم نباشند در تهران زندگی میکنند.
از طرفی بیشترین هتلها و مراکز اقامتی گردشگران در تهران واقع است. مبدا و مقصد بیشتر گردشگران خارجی که در ایران حضور مییابند، تهران است. مراکز فرهنگی و سیاسی دیگر کشورها از قبیل سفارتخانهها و خبرگزاریها و انجمنهای دوستی، در تهران قرار دارند.
به گذشته هم که نگاه کنیم، متوجه میشویم که نام تئاتر برای شهروندان پایتخت با نام خیابان لالهزار پیوند خورده است، خیابانی که بیشترین نوستالژی را برای تهرانیها دارد و همین نوستالژی، نوعی میراث ناملموس تلقی میشود که عامل جذب گردشگر در تمام دنیا به حساب میآید.
لالهزار زمانی نماد نوگرایی و هنر ایران بود و «شانزهلیزه تهران» لقب گرفته بود. بسیاری از تئاترها، رستورانها، سینماها و فروشگاههای معروف ایران در این خیابان قرار داشتند. در این مکان بود که عشقی و عارف بهترین کارهای خود را بر روی صحنه بردند و عزتالله انتظامی و علی نصیریان فعالیت خود را در سالنهای نمایش این خیابان، آغاز کردند.
تئاتر پارس، تئاتر نصر، تئاتر دهقان، تماشاخانه گیتی، تماشاخانه تفکری، سینما ونوس، سینما رکس، سینما فردوسی، سینما ملی و گراند هتل تنها بخش کوچکی از اماکن فرهنگی این خیابان محسوب میشدند.
در یک کلام خیابان لالهزار، موزهی تئاتر ایران است که تاریخ تئاتر ایران را به روشنی روایت میکند.
اکنون نیز سالنهای تئاتر شهر و سنگلج و گلریز و تالارهای وحدت و رودکی و مولوی، تهرانیها و گاهی اوقات خارجیانی که در تهران زندگی میکنند را به سوی خود جذب میکنند.
برخی از سالنهای تئاتری که ذکر شد، جزو آثار ثبت شده در فهرست میرات فرهنگی کشور هستند که از آن جمله میتوان به تئاتر پارس و تئاتر شهر اشاره کرد. این سالنها به جهت ارزش میراث فرهنگی که دارند، میتوانند علاوه بر اجرای نمایش، به عنوان یک سایت گردشگری مورد توجه واقع شوند. این امر به تازگی در تئاتر شهر اتفاق افتاده است و مسئولان این ساختمان، تور شهری دیدار از تئاتر شهر را برگزار کردهاند.
تئاتر از طریق دیگر نیز میتواند در رونق گردشگری مفید واقع شود. اجرای تئاتر در هوای آزاد و همچنین اجرای تئاترهای خیابانی در روزهای معین و در مناسبتهای مختلف، قادر است گردشگران را به محل اجرای نمایش بکشاند. اگر اجرای این تئاترها در مراکز باستانی باشند و روایتهای اسطورهای و افسانهای را روایت کنند، نه تنها میراث معنویامان را مستند سازی کردهایم و آن را به مردم شناساندهایم، بلکه اهمیت بناها و مکانهای تاریخی از یاد رفته را، به هموطنان و خارجیان گوشزد میکنیم.
سوئیسیها، نمایش «ویلیامتل» را در هوای آزاد اجرا میکنند و به این طریق هم اسطورهاشان را حفظ میکنند و هم مکان اجرا را در ذهن تماشاگران قلاب میکنند.
«ویلیامتل» همسان «آرش» در اسطورههای ایرانی است و ما با داشتن کسانی همچون بهرام بیضایی قادریم که نمایشنامه آرش را در فضای آزاد و در دهکدهای از کوههای البرز به نمایش دربیاوریم و به این طریق «ثبت ملی قلهی دماوند» را معنایی دو چندان ببخشیم. نمونههایی از این قبیل بسیارند.
برای اینکه گردشگری با تئاتر پیوند داشته باشد، میبایستی اجرای تئاترها را در فهرست رویدادهای گردشگری وارد کنیم، که این مورد خود به همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با نهاد متولی تئاتر، بستگی دارد.
اطلاعرسانی اجرای نمایش تئاتر از طریق سایتهای اینترنتی گردشگری، یکی از راههای کاربردی است. به این طریق گردشگران میتوانند برای شبهای خود نیز برنامهای در نظر بگیرند و برای سفر به ایران کمتر تردید کنند.
اصولا تفکر آشنایی با هنر و فرهنگ ایران میبایستی در سیستم گردشگری ایران جای باز کند. امروزه تبلیغات گردشگری ما در صحنههای جهانی، محدود به دیدار از سایتهای فرهنگی و طبیعی است و کمتر به موضوعات دیگر میاندیشیم.
دفاتر خدمات مسافرتی میتوانند نمایش تئاتر را در آخر برنامههای دیدار از شهر بگنجانند و توجه گردشگران خارجی را به هنر و فرهنگ سرزمینمان جلب کنند.
در بیشتر شهرهای توریستی چین، انواع مختلف نمایشها (اپرا و تئاتر و پرفورمنس) برای گردشگران تدارک دیده میشود. به طور مثال، نمایش «سلسله سونگ» هر شب (در تمام سال) در سالنی در شهر «هانگزو» برگزار میشود، چینیها به این طریق هم برنامهای برای گذراندن شب گردشگران در نظر میگیرند و هم آنها را با تاریخ خود آشنا میسازند.
در آخر ذکر میکنیم که برنامههای نمایشی در ایران از تنوع و اصالت قابل توجهی برخوردارند که قادرند لحظات به یاد ماندنی را برای گردشگران به ارمغان بیاورند.
در یک کلام، نقالی و پردهخوانی و سیاهبازی و چاووشیخوانی و خیمهشب بازی و نمایشهای تختحوضی علاوه بر آیینهای تعزیه، ارزش هنری و فرهنگی کشورمان را برای گردشگران روشن میسازند.
آرش نورآقایی
دیدگاهها
درود فراوان
هم ذهنم به سمت نئاترخیابانی مریوان رفت که خوشبختانه خارج از تهران موفق آمیز بوده و هم خوشحالم که با اکران عمومی روایت شعرگونه مستند شیواتیر(کار خانم هیلا صدیقی) بر پرده سینما بالاخره موافقت شد. نقالی ها هم مخصوصا در رده کودک و نوجوان قدری پراهمیت شمرده می شوند. اما…به نظرم…ادبیات…جایگاه خودش رو…حفظ نکرده.
نمیدونم در چنین شرایطی تئاتر چقدر موفق خواهدبود.
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس.