حدود چهار سال پیش، با تعویض یک مدیر، یکدفعه ارتباط میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با NGOها خوب شد و از مدیران انجمنهای مردم نهاد دعوت شد که به ساختمان معاونت فرهنگی سازمان بیایند و در پی آن جلسات متعددی برگزار شد.
بعد از مدتی، مدیر مربوطه از چند NGO دعوت کرد و گفت که قرار است به برخی از انجمنهای مردم نهاد کمک مالی انجام شود.
بنده در همهی جلسات حضور داشتم و هنگامیکه از مبلغ گزاف کمک مالی (چند ده میلیونی) به هر انجمن مطلع شدم، احساس بدی پیدا کردم. در جلسات بعدی متوجه شدیم که قرار است مبالغ به حساب انجمنهای مردم نهاد (و حتی حساب شخصی مدیران آنها) واریز شود ولی صاحبان حساب حق ندارند از این پول استفاده کنند!
بعد از این، من بیشتر دچار شک شدم و همانجا از پذیرش این پول کنارهگیری کردم. بقیهی دوستان برای اینکه چند روزی حسابشان پر باشد، به پذیرش پولی که ظاهرا به نام انجمنها و به کام دیگران! بود، استقبال کردند. یادم هست که مدیر مربوطه بنده را به عدم شجاعت متهم کرد و من با کمال صداقت ترسم را از پذیرش این پول بیحساب و کتاب اذعان کردم.
به هرحال، پولها به حسابها واریز شد و بعد از مدتی هم بدون اینکه این انجمنها حق برداشت داشته باشند، از حسابشان خارج شد.
در همان زمان، حرف و حدیثهای زیادی در رابطه با استفاده از این پول برای تبلیغات دور دوم ریاست جمهوری استاد! بر سر زبانها بود. از آنجا که اصولا بنده خیلی با شایعات میانهای ندارم و حرفها وقتی برایم مهم است که سند و مدرک داشته باشند، به این صحبتها اهمیت ندادم و نهایتا در طول زمان موضوع این پرداخت و دریافت پول به حساب انجمنها هم از ذهنم پاک شد.
این نکته هم از یادم نرود که خیلی بعد از این موضوع نبود که آن مدیر عوض شد و بعدش هم اصلا معاونت فرهنگی از سازمان رخت بربست، چنانکه گویی هرگز وجود خارجی نداشت.
اینروزها اتفاقاتی افتاد که با خودم گفتم شاید آن شایعات واقعیت داشتند. این شک، بر اساس چند خبر به ذهنم خطور کرده است:
۱- این روزها خبر فساد مالی بقایی و ملکزاده (هر دو در آن زمانی که سخنش رفت، راس کار بودند) به گوش میرسد.
۲- هنگامیکه بقایی از سازمان ریاست جمهوری کنار رفت و به ریاست جمهوری پیوست، “کانون اتومبیلرانی و جهانگردی” را هم با خود به ریاست جمهوری برد. چرا؟
و اگر نمیدانید، بدانید که به غیر از همهی منابع درآمدی متنوع، تمام مبلغی که از فیلمبرداری و عکاسی از سایتهای مربوط به میراث فرهنگی و موزهها و … گرفته میشود، به حساب کانون ریخته میشود.
دیدگاهها
سلام استاد.زمانی که مقاله ای را در وبلاگم قرار دادم و چند روز بعد بدون ذکر منبع در سایت اتوموبیل رانی دیدم حالم به هم خورد.برایشان پیغام گذاشتم ولی توجهی نکردند فهمیدم ماهیت این سایت و انجمن باید مشکل دار باشد.
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
سلام
به سلامتی باشه ایشالا
کشف الفسادش با شما بود و خون خوردنش از دست این جماعت هزار چهره برای ما.
ممنون از اطلاع رسونی شما
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما.
رئیس جمهور استاد …….!!!!
لذت بردم
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
عجب ؟؟!!!!!
جل الخالق
………………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام.
درود
قدیما می گفتن : هر که با ما در افتاد دودمانش برافتاد
یعنی اینکه من و خیلی های دیگه خوب می فهمیم چرا این آقایان وابسته به استاد الان فسادهای مالیشان رو می شود. پیش از این همه پاک بودن!!!.
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
این خواب پیش از اینکه نیستی , در برمان بگیرد
هستی امان را لبریز میکند….
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام.
سلام. کجاست گوش شنوا؟ موقعی که منافع شون به خطر می افتد گند و کثافت هم رو لو میدهند.
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. خوبی؟ نمی دونم شما رو می شناسم یا نه؟ به هر حال و با عرض معذرت اون اسم رو حذف کردم.
سلام
موافقم.
البته تفنگ فشنگ ندارد و خشاب هم درست کار نمی کند اما مهمتر از همه خواب ماست که با رویای پوکه فشنگهایی که فکر میکنیم قبلا درست به هدف زدهایم شیرین شده است. آنقدر شیرین که توهم بیداری را به راحتی به جای بیداری واقعی میپذیریم.
………………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. جالب نوشتی.
همین جناب ملک زاده که اخیرا اولین اختراع در صنعت گردشگری رو به نام خودشون زدند !!!!! ای وای
اصل ماجرا خواب ماست…..
………………………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. بله. همین ایشون هستند.