ماه…
آه…
ه.ه.ه…
……………………………………………………………….
پینوشت، برای کسانی که متوجه نشدند:
۱- این نوشته کوتاه با عنوانش معنا مییابد.
۲- ماه در آسمان افزاینده و کاهنده است و در اینجا فقط به کاهندگی آن اشاره شده است (با توجه به عنوان) و از حروف به ترتیب کاسته شده.
۳- در این نوشته، عشق مثل ماه تصور شده که کمکم کاسته میشود و از آن فقط حسرت و آه باقی میماند و در آخر تلخخندی میشود مضحک، گسسته و تکراری.
دیدگاهها
آرش عزیز تمام پدیده های این جهان در جاگاه واقعی شان، از آن تو هستند. ماه با تمام هلال و بدرش زیباست و با این حرکت پریودیکش تو را حیران و عاشق می کند. از تو نیست که ماه را به ستاره ای سو سو زن در دور دستها تبدیل کنی.
تو در فاصله ای تعریف شده از ماه قرار داری چرا که امنیت و حضور هم تعریف دارد. از دست دادن، عدم و نیستی وجود ندارد. در هر ماهیتی که باشی باز هم هستی و فقط هستی معنا دارد.
به قول سهراب ” چشم ها را باید شست…. جور دیگر باید دید……..”
عشق تمرینی است برای دوست داشتن
گذر از خود برای او
اونوقت دیگه کاستی مطرح نیست
…………………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. شاید.
سلام
حیف این نوشته رو دیر دیدم و خواندم شاید قبلا خوانده بودم و واقعیت این نوشته رو نفهمید ه بودم بهر حال……
در مورد من که طبق نوشته تو صدق کرد
………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. زنده باشی.